بیچاره من که ساخته از آب و آتشم ...
منِ او
#منِ_او نوشتهی #رضا_امیرخانی
این کتاب حول خانواده فتاح میگرده ! کتابی که گاهی از زبان علی روایت میشه و گاهی از زبان نویسنده ! هر چند که به قول درویش مصطفی این کتاب ،
کتابِ علیست !
از ویژگی های جذاب این کتاب شخصیت پردازی فوقالعادهاش بود ؛ شخصیت هایی که عجیب به دل مینشستند و مخاطب رو با خودشون همراه میکردند
و از ویژگیهای همیشگی کتاب های رضا امیرخانی اینه که این سوال برای خواننده به وجود میاد : آیا این داستان واقعی هست یا نیست ؟ اگر هست چقدرش ؟
مرز بین واقعیت و خیال در این کتاب بسیار کمرنگ بود و دلنشین .
داستان عاشقانهی لطیف علی و مهتاب ! داستان خشت ها و بوی یاس و آبشار موهای قهوهای ...
داستان عاشقانهی لطیف علی و مهتاب ! داستان خشت ها و بوی یاس و ... آبشار موهای قهوهای
به قول درویش مصطفی :
« تنها بنايي که اگر بلرزد،محکم تر مي شود،دل است! دل آدمي زاد.
بايد مثل انار چلاندش تا شيره اش در بيايد...حکماً شيره اش هم مطبوعه »
.
این کتاب شاید در ابتدای شروع به خواندن کمی نامفهوم بنظر برسه ( که دلیلش آشنا نبودن با شخصیت هاست بیشتر )
اما اگر ادامه بدید متوجه میشید فوقالعاده است :)
مطلبی دیگر از این انتشارات
یادداشتی بر کتاب ساحل تهران
مطلبی دیگر از این انتشارات
امروز یادگرفتم ها (شماره ۲)
مطلبی دیگر از این انتشارات
همه چیز در پس ایلیاد و ادیسه