نمایشگاه کتاب میری؟ این کتاب‌ها رو از دست نده!

سلام دوستان

بنا به حضور جمع کثیری از مردم در نمایشگاه کتاب تهران و سوالات اطرافیانم درباره‌ی خرید کتاب، تصمیم گرفتم هر آنچه تا به حال دست به معرفی و نقد آن زدم را برای شما در این پست قرار بدهم تا شاید در مسیر خرید یک کتاب خوب شما را یاری کنم.
نکته: تمام کتاب‌ها داستان هستند!
اگر مایل بودید بزنید روی پست‌های معرفی کتاب‌هایم که در ابتدای هر تیتر قرار داده‌ام، و از مطالب آن استفاده کنید.
بریم خودمونی حرف بزنیم...
بس است دیگر :)
"بهم بگید با کدوم معرفی کتاب بیشتر حال کردید"

کتاب اول

https://vrgl.ir/EtdX8

اول از همه با کتاب "بارتلبی محرر" یا نام‌ِ دیگرش یعنی "ترجیح می‌دهم که نه" آغاز می‌کنم. این کتاب کوتاهه و بسیار جذاب سپری میشه، و اگر زیاد اهل خوندن کتاب‌های قطور نیستید این کتاب هشتاد صفحه‌ای که البته سه جُستار فلسفی به همراه خودش داره(شما به اون بخش توجه نکنید) چون کتاب عجیبی هست و مترجم اومده سه جستار را بعد از این کتاب قرار داده تا شما بتونید درک اساتید بزرگ رو در کنار خواندن این کتاب داشته باشید. نمی‌خوام بگم کتاب از لحاظ درکی سنگینه اما اگر حوصله تامل و تعقل را ندارید این کتاب به شما توصیه نمیشه.

کتاب دوم

https://vrgl.ir/dgTqe

کتاب سمفونی مردگان یک شاهکار در زمینه داستان سرایی و روایت‌گری هست که به قلم آقای عباس معروفی به رشته‌ تحریر درآمده است.

این کتاب داستانی درباره‌ی یک خانواده با طرز فکری نمی‌گویم سنتی ولی کهنه و بی‌انعطاف هست. جایی که یک برادر تا مرز دیوانگی پیش می‌رود و برادر دیگر کمک دست پدر در دکان مشغول و محبوب پدر است. آن یکی می‌سوزد و آن یکی ثروت‌اندوزی می‌کند.

اگر به نویسندگی علاقه داری، لحظه‌ای درنگ نکن و این کتاب رو بخون.

چون هنر پرتاب شدن به زمان آینده یا گذشته در این رمان به شکل حیرت انگیزی به نمایش گذاشته میشه. من پیشنهاد می‌کنم پست منو از معرفی این کتاب بخونی(بیشتر از این حرفی نمیزنم).

کتاب سوم

https://vrgl.ir/268jO

خدای من، این کتاب محشر بود، مرا غرق در حال خوب کرد و باید اعتراف کنم، دَم کسی که این کتاب را برایم تهیه کرد، گرمِ گرم.

نویسنده رمان اهل کاتالان اسپانیا هست و داستان رمان هم در همون منطقه رخ میده. جایی که دیدن یک چهره‌ی آشنا می‌تونه خاطره‌ی یک بوسه‌ی پروانه‌ای در کودکی رو برات دوباره زنده کنه!

راستش این کتاب حرف‌های قشنگی لابه‌لای روند داستان بهت میگه که بنظرم همین جذاب ترش می‌کنه. اگر واقعا میخوای این کتاب فکر کنم 250 صفحه‌ای رو بخونی، باید بگم همین حالا وقتشه.

پست معرفی‌مو از دست نده! حتما بخونش.

کتاب چهارم

https://vrgl.ir/vLWsU

عجب کتاب لذت‌بخشی!

این کتاب برایم تجربه‌ی متفاوتی رقم زد. جایی که تونستم خودمو یه پیرمرد هفتاد ساله ببینم که داره توی خیابونا دنبال ماشین دوران جوانیش که گویی همین اطراف پارک کرده، می‌گرده.

این کتاب از روایت‌های مختلف گذر میکنه و داستان کوتاه مختلفی در دل خودش داره. هم شیرینه و هم موجب میشه نگاه عمیق‌تری به آنچه در آینده خواهی بود، داشته باشی.

بنظرم من این کتاب خودِ تجربه بود. تجربه شیرین سالمند بودن و دیدگاهی که گاهی نیازه به جای فرار ازش بهش فکر کنیم!

کتاب پنجم

https://vrgl.ir/0zQ9C

غول مدفون برایم کمی به علت حجم زیادی که داشت، سخت بود اما، به هر حال داستان متفاوت و خواندنی بود. مربوط به داستان های کهن انگلیسی و اثری از کازوئو ایشی گورو نویسنده محبوب ژاپنی هست.

در این کتاب همون طور که توی معرفی گفتم، به معقوله‌ای بنام خاطره می‌پردازه. جایی که مردم سرزمینی به علت وجود مه غلیظی خاطرات گذشته را به دست فراموشی میسپرن و زن و شوهر سالمندی تلاش می‌کنن برای دیدار با فرزندشون که تنها به یاد دارند در یکی از روستاهای اطراف سُکنا گزیده، سفر کنن. اتفاقات حین سفر و عشق زیبای میان این دو سالمند شیرین و خواندنی است.

خواندن معرفی این کتاب اگر به رمان در زمان‌های گذشته علاقه‌دارید، فراموش نشه!

کتاب ششم

https://vrgl.ir/9mffk

در حال حاضر این کتاب از مفید‌ترین کتاب‌هایی‌ است که خوانده‌ام، زیرا درس مهم و بجایی از رابطه داشتن با آدم‌ها به من هدیه داد.

عنوان این کتاب برایم بسیار جذاب بود، عُدوانی از ریشه‌ی کلمه‌ای بنام عدُو میاد که یعنی دشمن. تَصرُف عدوانی می‌تونه تعابیر و معانی بسیاری داشته باشه و این واژه در کشور سوئد در قانون اساسی شون یک جرم به حساب میاد که توی پست معرفی بهش پرداختم.

از دست ندین این کتاب رو دوستان.

کتاب هفتم

https://vrgl.ir/QM6e4

برای خواندن این کتاب کافی‌ست، همت کنید و 100 صفحه رو از زندگی یک بیگانه بخوانید.

پر حرفی کردن درباره‌ی این شاهکار چیزی جز اضافه گویی نیست اما، یک نکته:

من در تجربه‌ی شخصی‌ام پس از خواندن این کتاب به علت تاثیرپذیری بالایی که داشتم، کمی به زندگی شخصیم گند زدم و خب میشه گفت باز هم تجربه مفیدی بود(هرچند الان هم دارم طاعون آلبر کامو رو می‌خونم).

خودتو بشناس و اگر حس می‌کنی زوده تا این کتاب رو بخونی، صادقانه دنبالش نرو. من رفتم چون نیازمند توجیه کردن رفتارهای بیمار گونه‌ام داشتم. می‌دونم همه‌ی ما گاهی از خودمون متنفر میشیم، ولی یک بیگانه بنام مورسو هیچوقت چنین حسی نداشت، چون هرگز مثل بقیه خودشو اجبار به انجام عملی نکرد.

کتاب هشتم

https://vrgl.ir/8TooV

ناطوردشت خیلی نیاز به معرفی نداره و تنها نکته‌ای که می‌خوام ازش بگم اینه که محاوره نوشتن خیلی سخت‌تر از محاوره صحبت کردنه! اصلا فکر نکنید کار آسونی هست و اکثر کسانی که به نوشتن علاقه دارن توی این زمینه دچار مشکل میشن.

هنر نویسنده‌ی این کتاب در نوشتن یک فیلم بوده؛ درسته! شما این قدر روون با داستان همراه میشی که احساس می‌کنی داری فیلم می‌بینی.

محاوره نوشتن و یاد گرفتن این مهارت مهم، با خوندن حاصل میشه که یکیش خوندن این اثره. هر چند توصیه‌ی من این هست که کسانی که در آستانه جوانی هستند بخونن و لذتشو ببرند و حتما ترجمه‌ی آقای نجفی باشه. :) در آینده که این کتابو بخونید می‌فهمید چرا اینو گفتم.

توی پست معرفی گفتم چه انتشاراتی خوبه. پس از دست نده و بخونش.



خب خسته نباشید دوستان.

امیدوارم از این پست نهایت لذت رو برده باشید و نمایشگاه کتاب اگر رفتید، ما رو هم دعا کنید :)

امیدوارم به دوستان عزیز ویرگولی کمک کرده باشم تا بهترین کتاب رو تهیه کنن.

موفق و پیروز باشید.

یاحق دوستان