کتاب «تائو ته چینگ، ترجمه و شرح سیدحسین نصر»
? حدود 700سال قبل از میلاد فردی در چین زندگی میکرده به نام «لائوتزو» به معنی "پیرِ کهن". در طی حیاتش به نقاط مختلف چین سفر میکنه و کتابی به اسم «تائو ته چینگ» به معنی "طریق و فضائل آن" تالیف میکنه که امروزه محققین اون رو یک کتاب آسمانی میدونن. بعد از اون دینِ "تائوئیسم" در چین شکل میگیره که تا به امروز به حیات خودش ادامه داده. این کتاب شامل دو دفتر و 81 بابه. کتاب از ساختاری ادبی و جملات قصار تشکیل شده که شباهت زیادی به بعضی کتب آسمانی دیگه میده.
? در این کتاب چند مفهوم مهم وجود داره که بهشون میپردازیم. اولین و اصلیترین کلمه "تائو" هست. تائو هم طریقی برای رسیدن به حقیقت و هم خود حقیقته. جاودانست، همه رو میآفرینه ولی هیچوقت ادعای مالکیت نمیکنه. اگر بخوام تناظری برقرار کنم که فهم بهتری ایجاد شه میتونیم همون کلمهی خدا رو براش بگیم که در عین تشابه فرق داره. دومین کلمه مفهوم "وو-وی" (wu-wei) به معنای "عدم فعله". یعنی انجام عملی بدون فعل. این مفهوم تاحدی متناقضنماست ولی از نظر لائوتزو این بهترین عمل برای کل جهانیانه. فقط حکیمه که میتونه به درجهی عدم فعل برسه، تائو همیشه در حالت عدم فعله ولی هیچ کاری رو انجام نیافته باقی نمیذاره. آب بودن و چوب نتراشیده بودن شبیهترین مثالهاییه که اون برای عدم فعل میزنه. این شیوهی رفتار موجب میشه تا حکیم رقابتجو نباشه، حمله کننده، طمعکار و چیرهگر نباشه و بلاعکس لطیف و ضعیف باشه. اونوقته که میتونه بر همه چیز چیرگی پیدا میکنه.
? ساختار محتوایی این کتاب 3 محور اصلی داره که یک مثلث واحد رو تشکیل میدن. اضلاع اون عبارتند از تائو، انسان/جامعه و جهان. این 3 محور به طور تکرار شونده در بابهای کتاب ذکر میشن و هیچ روند خطیای وجود نداره. اولین باب کتاب به توصیف ذات تائو میپردازه و در سرتاسر کتاب از صفات اون سخن میگه و رابطهی اون رو با جهان و انسان توضیح میده.
? محور دوم شامل دو بخش انسان و جامعهی انسانیه. در بخش اول به رابطهی انسان با خود و دیگر انسانها میپردازه. چگونگی رفتار و کردار حکیم رو به عنوان بهترین فرد ممکن بیان میکنه. به طور مثال در جایی میگه: «حکیم پس از به پایان رساندن کار خود، خودستائی نمیکند، مغرور نمیشود، متکبر و بیرحم نمیشود.» در واقع حکیم در بالاترین مرتبهی خودآگاهی قرار داره. همچنین لائوتزو سعی میکنه انسان رو به خودش بشناسونه و ذوابعاد وجودیش رو براش نمایان کنه. بخش دوم شامل جامعه میشه که در اون به رابطه حکومت با مردم میپردازه. رفتار حاکمان درستکار و حکومتداریشون رو بیان میکنه. دربارهی جنگ و آداب اون سخن میگه، رفتار جنگاور براش مهمه و جایی میگه که سلحشور واقعی خشونت به کار نمیبره.
? محور سوم جهانه. در این بخشها لائوتزو به سازوکار جهان میپردازه و از نظرش جهان یک دوگانهی وحدتیافتست. "نیستی و هستی زاده یکدیگرند، مشکل و آسان مکمل یکدیگرند، بلندی و پستی به سوی یکدیگر تمایل دارند." هدف اصلی اینه که انسان در هارمونی با جهان هستی قرار داده شه و اونموقعست که مدینهی فاضله محقق میشه. همچنین لائوتزو 3 گنجینهی مهمش رو بیان میکنه: "اول رحمت است، دوم صرفهجویی است، سوم جرأت نکردن در رأس دنیا قرار گرفتن است."
در آخر مطالعهی این کتاب رو برای چگونگی زیستن، آموختن و حتی لذت بردن پیشنهاد میکنم.
?«گفتار حاکی از حقیقت مزّین به زیبایی نیست/ گفتارِ مزّین، حقیقت نیست/ آنکه واقعاً خوب است، زیاده سخن نمیگوید/آنکه زیاده سخن میگوید، واقعاً خوب نیست/ آنکه واقعاً میداند، تظاهر به دانش وسیع نمیکند/آنکه تظاهر به دانش وسیع میکند، واقعاً نمیداند.» تائو ته چینگ-باب هشتاد و یکم.
مطلبی دیگر از این انتشارات
هرگز رهایمان مکن ایشی گورو!
مطلبی دیگر از این انتشارات
در باب آنارشیسم: (تکمیل مطلب گذشته)
مطلبی دیگر از این انتشارات
مردی که زنش را با کلاه اشتباه میگرفت (معرفی کتاب)