امیر کبیر "مهجور محبوب"

کمتر کسی را می توان در ایران یافت که از امیر کبیر به نیکی یاد نبرد. کسی که در دوران تحجر ایران و سلطه ی دودمان حقیر قجر کورسوی امیدی برای پیشرفت ایران ایجاد کرد اما صد افسوس که این شمع به سرعت در میان کینه ی اطرافیان ، حماقت سلطان صاحبقران و دخالت بیگانگان خاموش شد و ایران را تا 150 سال از پیشرفت و تعالی بازداشتند.

امیرکبیر شخصیتی محبوب اما به شدت مهجور تاریخ ماست همگی میدانیم که اون دارالفنون و وقایع اتفاقیه را تاسیس کرد اما آیا به همینجا میشود کفایت کرد؟ آیا زمان آن نرسیده است که به دستاوردها و زندگی امیرکبیر نگاهی دقیق تر و موشکافانه تر بیندازیم و ببینیم چه چیزی امیر را کبیر کرد؟ در این نوشته به مناسبت سالگرد شهادت و ترور امیرکبیر میخواهیم نگاهی به خدمات ایشان بیندازیم خدماتی که تنها در سه سال و سه ماه از صدارت ایشان در دورانی که افراد تحصیل کرده ایران به تعداد انگشتان دست هم نبود انجام شد هرچند عده ای در کره ای دیگر در کهکشان راه شیری ادعا میکنن در دورانی که کشورشان بیشترین نیروی جوان و فعال را دارد و بیشترین افراد تحصیل کرده را، چهار و هشت سال برای سر و سامان بخشیدن به وضع مملکت کافی نیست!!

در ابتدا باید گفت امیرکبیر شخصیتی بسیار متدین و شیعه ای بسیار متعصب بود تا آنجا که وصیت کرده بود که جنازه اش را در کربلا به خاک بسپارند و قبر امیر همچنان در نزدیک ضریح سید الشهدا (ع) موجود است چیزی که شاید کمتر کسی آن را بداند. امیر حتی دستور دستگیری علی محمد باب را صادر کرد ابتدا با وی مناظره کردند وقتی علی محمد شکست خورد، توبه کرد و دوباره به همان اعمال خود ادامه داد امیر دستور اعدام وی را صادر کرد.

امیر برای پیشرفت اقتصادی که همزمان استقلال ایران و جامعه اسلامی را مدنظر قرار داده باشد سه محور اصلی تبیین کرد:

1-تشویق صنعت و تکثیر ثروت: امیر کبیر به نیکی دریافته بود که در جهانی که غربی ها و عثمانی ها در صنعت پیشرفت بسزایی کرده اند نمی توان بدون صنعتی شدن کشور در مقابل آنها مقاومت کرد.آن زمان جریان غربگرا طرفدار تسلیم محض و مطلق در مقابل غرب بودند، آنها قائل به این بودند که ایرانی ها توان اداره ی کشور خود را ندارند و باید حقوق و امتیاز تمام بنادر و معادن کشور را به غربی ها اعطا کرد این جریان تا به امروز هم زنده است و به نظر میرسد تا ترس از غرب وجود داشته باشد این جریان از میرزا ملکم خان تا تقی زاده تا زنگنه ادامه خواهد داشت. اما امیر استادکاران خوش ذوق و ماهر ایرانی را انتخاب کرد و به پترزبورگ فرستاد تا تمام رشته های فنی و هنری که کشور محتاج آن و در آن عقب مانده است بیاموزند. هوشمندی امیرکبیر در این بود که وی اجازه نداد غربی ها تعیین کنند که ایرانی ها در چه زمینه هایی متخصص شوند بلکه کمبود های کشور را شناخت و براساس آن درخواست داد که متخصصان در غرب تخصص یابند. هوشمندی دیگر امیرکبیر آن بود که وی به موسیو جان دیوید دستور داد که از کشورهایی که سابقه ی استعمارگری در ایران دارند مانند فرانسه و انگلستان استاد نیاورد بلکه از کشورهای بیطرف مانند اتریش و پروس(آلمان) استادانی را انتخاب کند.

نمونه ی کارخانه های ساخته شده (ویا قصد ساخت آن وجود داشت )در زمان امیر: یک کارخانه ی بزرگ نخریسی چهار طبقه در تهران، کارخانه های حریربافی کاشان، چلوار بافی در تهران، کالسکه سازی در اصفهان، کاغذ سازی در تهران و اصفهان، بلور سازی در قم و اصفهان، چینی سازی در تهران و قم، نیشکر در ساری و...)

2- نجات کشور از تک محصولی و وابسته بودن: در آن زمان اقتصاد مردم ایران غالبا بر پایه ی کشت و تجارت خشخاش و تریاک بود امیر دستور داد خرید و فروش و استفاده از تریاک در کشور ممنوع است و هرکس تریاکی کاشته است حق فروش آن را در کشور ندارد و باید به کشورهای دیگر صادر شود. بدین ترتیب اقتصاد کشاورزی ایران به سرعت تنوع زیادی به خود گرفت و پیشرفت خوبی داشت.

3- افزایش توان نظامی: امیر کبیر فهمیده بود مخارج نظامی همواره بخش اعظمی از بودجه ی کشورها را تشکیل می دهد، هر کشوری که ارتش قوی‌تر و سلاح‌های پیشرفته‌تر دارد به بقیه دستور می‌دهد و غارت و تحقیر می‌کند. ما هر چه تاریخ را ورق بزنیم و به عقب بازگردیم نقش قدرت نظامی را در تعیین سرنوشت بشر روشن‌تر می‌بینیم. این حقیقت تلخ در مقیاس جهانی در روابط بین کشورها و دولت‌ها ابداً استثنا ندارد.

امیر دستور داد آخرین سلاح ها و ادوات جنگی روز دنیا را در ایران تولید کنند وی با دیدن تاریخ استعمار غرب در آسیا و کشورهای کوچکی مانند هلند و پرتغال فقط با اتکا به یک ناوگان جنگی و چند عراده توپ سواحل بزرگ کشورهای آسیایی را تسخیر و ملت آنها را به بردگی میگیرند نقش ادوات جدید نظامی را به خوبی دریافته بود. وی حاضر بود با قیمتی بسیار بالاتر از قیمت واقعی کشتی هایی را بخرد تا بر روی آنها مطالعه کنند تا خود ایرانیان بتوانند مانند آن را تولید کنند. همچنین افرادی را مامور کرد تا روی چوب های محکم جنگل شمال ایران تحقیق کنند اما مشکل آن بود که جاده و وسایل حمل و نقل نبود و مجبور بودند چوب ها را کیلومتر ها از شمال به بوشهر ببرند.

لکهارت ایرانشناس هلندی میگوید: شایان توجه است که یک مرد روستایی که فرسنگ‌ها دور از دریا پرورش یافته است اهمیت نیروی دریایی را با چنین سرعتی دریافت کرده و برای ایجاد ناوگانی نیرومند نقشه‌های متعددی طرح کرده است که در آن زمان حتی مایه حیرت اروپائیان شده است.

حمایت از تولید داخلی: امیرکبیر به خوبی درک کرده بود که غرب برای فروش محصولات خود سعی در نابودی تولیدات ملی کشورهای عقب مانده دارند مثلا در زمان امیر لباس های ارتشیان تماما از ماهوت های انگلیسی تامین میشد امیر دستور داد کارخانه های بافندگی فعال شوند و نیاز ارتش به ماهوت را تامین کنند. وی دستور داد لباس نظامیان از شال چخای پشمین مازندرانی تامین شود و این باعث شد شال های مازندرانی توسعه ی بی سابقه ای پیدا کند، شالهای دستی کرمانی هم در زمان امیر کبیر به قدری عالی و زیبا بافته میشد که با شال کشمیری رقابت میکرد و معروف شد به شال امیری. حتی آن زمان سردوشی های ارتشیان از اتریش وارد میشد امیر یک روز سردوشی زیبایی که توسط بانویی به نام بانو خورشید بافته شده بود را دید و امتیاز ساخت سردوشیان ارتش را پنج سال به این خانم واگذار کرد و برای او کارخانه و کارگرانی را گمارد.

معادن: امیرکبیر به خوبی دریافته بود که ایران منبع سرشاری از فلزات و مواد ارزشمند است وی نامه ای نوشت برای استخدام معلمان و معدن کاران از کشورهای غیر استعمارگر تا هم در استخراج معادن فعال باشند و هم در امر آموزش به جوانان اهتمام ورزند.

وی دستور داد امتیاز استخراج هیچ معدنی را به اجنبی ندهند و حتی قبل از امیر امتیاز استخراج مس و آهن قراجه داغ را به یک انگلیسی سپرده بودند، امیرکبیر دستور لغو امتیاز را صادر کرد. سپس ثروتمندان و سرمایه داران را تشویق به سرمایه گذاری در معادن کرد و بخشنامه ای صادر کرد که:

1- استخراج معادن کشور برای همه ایرانیان و نه هیچ بیگانه‌ای آزاد است.

2- سرمایه‌هایی که برای استخراج معادن بکار برده می‌شود تا مدت 5 سال از پرداخت مالیات و عوارض معاف هستند.

در پناه این سیاست یک نهضت احیا معدن ایجاد شد، مس و آهن که به درد توپ ریزی و مهمات ارتش میخورد استخراج شد، از معادن ماسوله گیلان آهن برای ساختن لوله تفنگ و آلات جنگ بیرون آمد، از معادن آهن بلوک نانینگ مازندران آهن زیادی بیرون آمد. معدن رحمت اباد به کار افتاد. هیئتی برای مطالعه معادن کردستان به منطقه فرستاد که ریشارد خان هم در بین آنها به عنوان متخصص بود.

کشاورزی: امیر اعتقاد بسیار زیادی به خودکفایی در امر کشاورزی داشت وی میگفت از هیچ مرزی نباید بتوانند مارا به خاطر غذا تحت فشار بگذارند. اعلام میکند در خوزستان و دشت گرگان دست به اصلاح بذر و آبادی زمین ها بزنند. سد عظیم ناصری را روی رودخانه کرخه بسازند، سد رودخانه گرگان با یکهزار کارگر در کمتر از یکسال ساخته شد، اصلاح قنات های نه گنبد یزد، بنای سد در قم، تکمیل کار انتقال آب از شمیران به تهران که ناتمام مانده بود، ترویج کشت پنبه و هزاران سد و بنای کشاورزی دیگر که در دوران صدارت ایشان انجام شد.

متاسفانه در کشور ما عده ای تلاش میکنند صرفا دو دستاورد امیرکبیر (دارالفنون و روزنامه وقایع) را پررنگ جلوه دهند تا بگویند امیر بیشتر شخصیت فرهنگی بوده نه سرهنگی!! اما عمده تلاش های امیر در راستای مسائل نظامی و اقتصادی کشور بوده است تاریخ را باید بدون سانسور مطالعه کرد و به اطلاع مردم رساند. سانسور تاریخ نتیجه ای جز این ندارد که عده ای امروز دستاوردهای امیرکبیر را در حد حذف القاب پایین می آورند و این جز توهین به بزرگترین شخصیت ملی مذهبی ایران نیست.

نکته: تمام اطلاعات از کتاب امیرکبیر نوشته ی مرحوم آیت الله هاشمی رفسنجانی اقتباس شده است که میتوانید آن کتاب را از اینجا دانلود کنید.

جا دارد در پایان یادی هم بکنیم از مرحوم هاشمی که با وجود تمام اختلاف نظرهایی که با ایشان دارم اما از احترام بسزایی نزد تمام ایرانی ها برخوردار است. روحشان شاد.