علی گنجیزاده پزشک و مدیر مجوعه رویداد MedLean Review است که هدف آن معرفی فرصتهای جدید در حوزه سلامت است. درحال حاضر علی به عنوان نایب رئیس شرکت اوسن و مشاور سرمایهگذاران در حوزه سلامت فعالیت میکند
بیمههای سلامت چه تاثیری در آینده جامعه دارند؟
تکنولوژیها و خدمات سلامت پیوسته در حال پیشرفت است و امکانات بیشتری در اختیار ما میگذارند. با این حال بیماران و خدمت گیرندگان سلامت توانایی دسترسی به آن را ندارند و مهمترین دلیل آن، هزینهی این تکنولوژیها و خدمات جدید است. اگرچه نوآوریهای مانند هوش مصنوعی (AI) و سنسورهای حوزه سلامت در حال تغییر نحوه کارکرد بیمههای سلامت هستند، اما برای دسترسی بهتر بیماران به خدمات جدیدتر و داشتن جامعهای سالمتر، نیاز است که نظام سلامت به صورت کلی در حوزه بیمه تغییراتی داشته باشد.
موضوع دیگری که وجود دارد، همواره وقتی از بیمه صحبت میشود تصویری که به ذهن ما خطور میکند محلی است که به صورت انساندوستانه قصد دارد هزینههای سلامت ما را کاهش دهد؛ در صورتی که در اکثر کشورها بیمهها به صورت شرکتی اداره میشوند و شرکتهای بیمه، کسبوکارهایی هستند که برای ایجاد سود مالی ایجاد شدهاند.
بیمههای سلامت فعلی پایدار نیستند
براساس پیشبینیهای سازمان توسعه و همکاریهای اقتصادی (OECD)، یکی از مشکلات اساسی کشورها در حال حاضر و در آینده، هزینهبری بیشتری خدمات سلامت نسبت به بودجه تعیین شده در کشور میباشد. نگهداری نظامهای سلامت کنونی همزمان با سرمایهگذاری بر روی تکنولوژی های پیشرفته و جدید پزشکی، بدون اصلاحات اساسی در ساختار سازمانی و بودجهای نظامهای سلامت امکانپذیر نیست. هزینههای عمومی در سلامت و مراقبتهای طولانیمدت در کشورهای عضو OECD به سمتی میرود که از میانگین 6% سهم از تولید ناخالص ملی (GDP) به 9% در سال 2030 و 14% در سال 2016 افزایش یابد. در ایران 8% از GDP به هزینههای سلامت مربوط است اما متاسفانه حدود 75% آن در بخش درمان و نه پیشگیری هزینه میشود. این واقعیتی دردناک برای دولتها و سازمانهای خصوصی است، چرا که به همین نسبت آنان نیز باید هزینههای سلامت خود را افزایش دهند وگرنه از قافله اقتصادی و بهروری جان باز میمانند.
هزینههای درمانی در بعضی موارد بسیار گران میشوند، به طور مثال هزینههای درمان سرطان به عنوان «هزینههای کمرشکن» شناخته میشود. هزینههای کمر شکن به هزینههایی در علم اقتصاد سلامت گفته میشود که فرد یا خانواده پس از انجام آن درمان بخصوص زیر خط فقر میروند. نکته قابل توجه رابطه انواع مدلهای بیمهای با نوآوری در کاهش این هزینههاست. در کشورهایی که بیمههای خصوصی در آن فعالیت زیادی دارند، طرحهای متفاوتی از بیمههای سلامت ارائه میشود و در دراز مدت باعث میشود بیمه برای کاهش هزینههای کلی خود حاضر باشد که در نوآوریهای گران اما جدید سرمایهگذاری کند. اما در کشورهایی که از بیمههای اجتماعی استفاده میکنند، جایی که مردم به خدمات پایه سلامت دسترسی تقریبا رایگان دارند، نوآوری بسیار سخت اتفاق میافتد چرا که نظام سلامت به تنهایی ما مدلی که در حال حاضر کار میکند توانایی تامین هزینههای نوآوری در حوزه سلامت را ندارد.
در حالی که روزانه میلیونها داده جدید در نظام سلامت تولید میشوند، بخش اعظمی از این دادهها با سبک زندگی افراد ارتباط داده نمیشوند. اندازهگیری مواردی همچون فشار خون یا تعداد ضربان قلب به عنوان یک فعالیت روتین، نمیتواند تضمینکننده مراقبتهای فرد بعد از محل دریافت مراقبت باشد. بدون آنکه تمامی ابعاد یک سامانه اندازهگیری شود اصلاح آن امکانپذر نیست و این دقیقا مشکلی است که نظامهای سلامت فعلی دارند که نمیتوانند دادههای درستی از افراد تحت مراقبت خود جمعآوری کنند. درصورتی که تکنولوژی امکان اندازهگیری آن را در حال حاضر فراهم کرده است.
چرا مردم انگیزه کافی برای سالم ماندن ندارند؟
یکی از عوامل کلیدی که باعث میشود مردم برای سالم ماندن انگیزه کافی نداشته باشند و تلاش نکنند، نگرفتن تخفیف در هزینه بیمه است. یکی از بهترین مثالهای بیمه در کاهش خطرات بیمه شخص ثالث است، در صورتی که فرد رانندگی سالمتری داشته باشد و کمتر تصادف کند، سالانه مشمول تخفیفهای قابل توجهی میشود. اما بیمههای سلامت اکثر تمرکز خود را بر درمان بیماریها و تامین هزینههای آن گذاشتهاند، درصورتی که به نظر تامین هزینههای آموزش افراد جامعه و مراقبت از آنان در طولانیمدت هزینههای کمتری برای بیمهها خواهد داشت. اگرچه با اینکه نتایج منفی بعضی از سبکهای زندگی اثبات شده است (مانند سیگار کشیدن و چاقی) و آموزشهای بسیاری در این حوزه داده میشود، همچنان اقناع بیماران برای سالمتر زندگی کردن فرآیند بسیار مشکلی است.
بیمه سلامت در حال حاضر یکی از پر ریسکترین کسبوکارهای امروزه است. مهم نیست که در ابتدای بیمه کردن فرد چقدر جزئیات نحوه زندگی او گرفته میشود، بیمههای سلامت نمیتوانند اطلاعات کافی برای سرمایهگذاری بر روی سلامت آینده فرد به دست آورند. شرکتهای بیمه جزئیات پایهای درباره جنسیت، وزن، قد و نحوه زندگی فرد از او میگیرند، اما نمیتوانند تمامی پارامترهای سلامت فرد را اندازه بگیرند و به همین دلیل، ارزش سرمایهگذاری بر سلامت افراد همچنان قابل سوال است.
بسیاری از محققین اعتقاد دارند که نمیتوان به افراد جامعه به اندازه کافی انگیزه داد تا زندگی سالمی داشته باشند، در صورتی که سطح اثرگذاری شرکتهای بیمه و دولتها به قدری زیاد است که نمیتوان از آن چشمپوشی کرد. دلیل آنکه تاکنون شرکتهای بیمه در این امر ناموفق بودند این است که آنها نمیتوانند بر اساس دادههای پایهای که از بیماران خود دریافت میکنند سطح سلامت افراد را به درستی ارزیابی کنند و دلیل عدم موفقیت دولتها نیز این است که هزینههای سلامت روز به روز در جامعه به دلیل عدم مراقبت افراد از خود افزایش مییابد. در این شرایط، شاید سرمایهگذاری برای استفاده از تکنولوژیهای نوین راه حل خوبی به نظر بیاید.
تکنولوژیهای نوآور و جدید شرایط را تغییر میدهند
تکنولوژیهای جدیدی که در حال حاضر وجود دارند، همچون گجتهای پوشیدنی، سنسورهای داخل بدن و الگوریتمهایی که از هوش مصنوعی استفاده میکنند، این شرایط را تغییر خواهند داد و شرکتهای بیمه نیز به طور قطع به زودی به آنان روی میآورند. استارتاپ «اسکار هلث» که قبلا نیز در مدلینمگ معرفی شده است، به بیماران خود در آمریکا در صورتی که بتوانند برنامه استارتاپ FitBit (که به تازگی این شرکت توسط گوگل خریداری شده است) را روزانه انجام دهند، کارت هدیه آمازون میدهد؛ در صورتی که کارهای بسیار بیشتری در این حوزه میتوان انجام داد. امروزه بیماران میتوانند پارامترهای سلامتی خود همچون کیفیت خواب، استرس، فعالیت فیزیکی، فشار خون و دیگر پارامترهای مهم سلامت را در منزل خود اندازه بگیرند. اما مشکل اصلی این است که چگونه شرکتهای بیمه در مقیاس وسیع از این امکانات و تکنولوژیها استفاده نمایند.
در سال 2015 حدود 100 میلیون دستگاه پوشیدنی برای اندازهگیری دادههای سلامت فروخته شده است و تخمین زده میشود که در سال 2020 حدود 300 میلیون دستگاه به فروش برسد. اما این اول راه است؛ در حال حاضر خالکوبیهای (تَتو) دیجیتالی وجود دارد که میتواند دادههای سلامت افراد را مخابره کند، بدون آنکه نیاز باشد بیمار به صورت فعالانه در اندازهگیری و ارسال دادههایش مشارکت کند.الگوریتمهای هوش مصنوعی میتواند با بررسی دادههای مشتریان بیمه، فرضیاتی درباره ارتباط عادتهای بد با سلامتی افراد بسازد و شرکتهای بیمه میتوانند این فرضیات را آزمایش کنند. سپس این شرکتها میتوانند برنامههای پوشش متفاوت بیمهای برای بیماران پرخطر خود ارائه دهند و یا افراد تحت پوشش خود را از عادتهای بدی که در زندگی دارند مطلع کنند، به این نحو میتوانند ریسک کسبوکار بیمهای خود را کاهش دهند.
به صورت اجتناب ناپذیری، با در دسترس قرار گرفتن هرچه بیشتر دادههای زندگی افراد، شرکتهای بیمه تلاش خواهند کرد که این دادهها در اختیار خود بگیرند. این تلاشها سبب میشود سوالات بسیاری درباره حریم خصوصی و شخصی بیماران نسبت به شرکتهای بیمه به وجود بیاید. اما از طرفی، در اختیار قرار دادن این دادهها به شرکتهای بیمه باعث میشود سایر افرادی که سالمتر زندگی میکنند حق انتخاب داشته باشند که دیگر هزینههای افرادی که از خود مراقبت نمیکنند را نپردازند.
بیمههای سلامت نوین یا سو استفاده از داده؟
حال سناریویی مخالف شرایط توضیح داده شده در فوق را فرض کنیم؛ شرکتهای بیمه تنها به افرادی خدمات دهند که اجازه دسترسی به تمام دادههایشان را بدهند، مانند الکتروکاردیوگرام، فشار خون، دادههای مربوط به خواب، دادههای مربوط به Trackerها و ساعتهای هوشمند. بر این اساس، شرکتهای بیمه میتوانند برنامههای پوششی خود را بسیار سختگیرانهتر کنند یا سالانه در هنگام تمدید بر اساس سبک زندگی فرد تغییر دهند. این بدین معناست که خوردن گوشت قرمز بجای غذای سالم یا نرفتن به دنبال ورزشهای روزمره باعث میشود هزینههای بیشتری برای بیمه خود بپردازید، در حقیقت هر تصمیمی که در زندگی خود بگیرید بر بیمه سلامت شما تاثیر خواهد گذاشت.
همچنین ممکن است شرکتهای بیمه با این اطلاعات در قبال افرادی که از بیماریهای ژنتیکی یا غیر مربوط به سبک زندگی رنج میبرند، تبعیض قائل شوند و آنان را تحت پوشش قرار ندهند. شرکتها میتوانند در ابتدای پوشش بیمهای از آنان تستهای ژنتیکی درخواست کنند و شرایط پوشش را بر اساس آن تعیین کنند. در چنین مواردی است که دولت و قانونگذاران میتوانند به مردم کمک کنند این اتفاق نیافتد، به طور مثال در اسالات متحده آمریکا قانون رفتار غیرتبعیض آمیز با اطلاعات ژنتیکی برای چنین مواردی به تصویب رسیده است.
اما اگر نسبت به شرایط فرضی فوق کمی خوشبینانهتر و واقعگرایانهتر باشیم، دسترسی شرکتهای بیمه به دادههای سلامت ما میتواند منجر به ارائه پوششهای بیمهای و درمانهای شخصیسازیشده شود. این شرکتها میتوانند به افرادی که زندگی سالمی دارند پاداش بدهند و در عین حال هزینه پوشش را برای افرادی که همچنان غذای نامناسبی میخورند یا به سیگار کشیدن ادامه میدهند افازیش دهند تا عدالت در هزینههای سلامت تحقق بیشتری یابد. در این صورت زندگی به صورت ناسالم همچنان یک حق فردی باقی میماند، و همچنین بیمه افرادی که این حق فردی را انتخاب میکنند تبدیل به یک کالاس لوکس با هزینههای بسیار میشود.
برای مثال، استارتاپ «پروتئوس هلث»، با استفاده از یک Patch که توسط بیمار استفاده میشود، عادتهای مربوط به سلامت هر فرد را اندازه میگیرد و این دادهها را به مراقب سلامت او اطلاع میدهد. به این صورت به بیمار و مراقب او کمک میکند تا بهتر بتوانند شرایط بیمار را مورد ارزیابی و بهبود قرار دهند. یعنی دادهها به صورتی جمعآوری میشود که به افراد سود برساند.
چیزی که باعث میشود به بیماران و افراد جامعه کمک کرد تا زندگی سالمتری داشته باشند، جمعآوری دادهها به صورت هدفمند برای اصلاح رفتار آنان است. همچنین، سیاستگذاران باید راهکاری داشته باشند تا مطمئن شوند که شرکتهای بیمه بیش از حد به دادههای شخصی و حریم خصوصی مردم وارد نشوند. به طور مثال در سال 2015 سازمان غذا و داوری آمریکا (FDA) راهنمایی برای اپلیکیشنها و محصولات مبتنی بر موبایل منتشر کرد. اما با توجه به رشد سریع تکنولوژی در این چند سال، به نظر نیازمند راهنما و قوانینی هستیم که هدف آن محصولات نباشد، بلکه اختیارات شرکتها را تعیین کند.
در حوزه سلامت پاداش دادن به رفتارها و تصمیمات سالم بسیار متفاوتتر از تنبیه تصمیمات بد است. سلامتیک کالای عمومی و یک حق انسانی است و هیچ فرد یا شرکتی نباید افراد را بخاطر تصمیمات بدشان مورد تنبیه شدید قرار دهد. چالش بزرگی که در این حوزه وجود دارد این است که قانونگذاران و رگولاتورهای حوزه سلامت در خط مقدم نوآوریهای این حوزه قرار ندارند و به آنان را به خوبی نمیشناسند، به همین دلیل توانایی رگولاتوری چیزهایی که هنوز نمیشناسند و نمیفهمند را ندارند. از طرفی، بیماران نیز نسبت به تکنولوژیهای نوظهور آگاه نیستند و نمیدانند که این تکنولوژیها چه تاثیراتی میتواند در زندگی و حریم شخصی آنان بگذارد.
حریم شخصی یا عدالت در سلامت؟
در حال حاضر نظامهای سلامت از لحاظ اقتصادی ناپایدار و بسیار هزینهبر هستند؛ بیماران به آخرین نوآوری این حوزه دسترسی ندارند و پزشکان نیز با امکانات و تکنولوژیهایی که از آنها دارند و بلدند چگونه استفاده کنند افراد را درمان میکنند. در این میان، تغییر مدلهای بیمه ای میتواند راهحلی باشد که تمام ذینفعان درگیر تصمیم بگیرند تا جامعه سالمتری با استفاده از تکنولوژیهای نوظهور ایجاد کنند. مردم هرچه بیشتر از تکنولوژیهای پوشیدنی استفاده کنند، خدمتدهندگان سلامت توان بیشتری برای ارائه راهکارهای بهتر به آنان دارند.
نکته قابل توجه در این میان، جلوگیری از ایجاد امکان سوء استفاده از دادههاست. ما نیاز داریم تا نگذاریم که شرکتها به تمام جزئیات زندگی ما دسترسی پیدا کنند و نتوانند بر تصمیمات فردی ما تاثیر بگذارند. جامه باید با تمام قوا از دنیایی که غذا خوردنشان، ورزش کردنشان و خوابیدنشان تحت کنترل باشد جلوگیری کند. این سطح از کنترل خلاف طبیعت انسان است. از طرفی دیگر، نباید هزینههای تصمیمات بد افراد به گردن جامعه بیافتد. یعنی افرادی که بعد از تشخیص بیماری همجنان به عادات بد خود ادامه میدهند، نمیخواهند و نمیتوانند به جامعه برای تعادل و پایداری اقتصادی نظام سلامت کمک کنند.
این یعنی شرکتهای بیمه و دولتها باید بتوانند این موارد را مدیریت کنند. به طور مثال در پایان هر روز، هر فرد حق انتخاب داشته باشد که دادههای زندگی سالم خود را که از طریق سنسورها به دست آمده، با بیمه خود به اشتراک بگذارد و پاداش مربوط به سالم زندگی کردن خود را بگیرد و همچنین به عدالت در نظام سلام سلامت کمک کند. در عین حال سایر دادههایی که فکر میکند به شرکت بیمه ارتباط ندارد را در اختیار خود نگه دارد. شاید بتوان گفت که این مدل تعادل خوبی میان عدالت در هزینههای سلامت و حریم شخصی افراد برقرار میکند. در حقیقت شرکتها نیازی ندارند که تمامی جزئیات تصمیمات و رفتار افراد را بدانند تا متوجه شوند که فرد سبک زندگی قابل قبولی دارد، در نتیجه افراد نیز میتوانند دادههای شخصی خود را محفوظ نگه دارند و همچنین به نظام سلامت برای تعادل مالی و بهبود شرایط کمک کنند.
تکنولوژی به زودی توانایی این را خواهد داشت که یک مراقبت واقعی شخصیسازی شده پیشنهاد دهد، برنامهای با استفاده از دادههای ژنتیکی و نحوه و سبک زندگی افراد. در این میان مدلهای جدید بیمهای تضمین خواهند کرد که همه افراد به این خدمات دسترسی داشته باشند، در حالی که در زندگی و حریم فردی افراد دخالت نمیکنند.
مطلبی دیگر از این انتشارات
درست شکست بخورید
مطلبی دیگر از این انتشارات
کاربرد واقعیت مجازی و واقعیت افزوده در سلامت
مطلبی دیگر از این انتشارات
چگونه تحولات هوش مصنوعی سلامت را از طریق مقالات علمی بررسی کنیم؟