به دنبال عشق؛ راهنمای کاربردی پیدا کردن هم‌بنیان‌گذار

ضرر 35 میلیون دلاری استیو بلنک بدلیل عدم انتخاب هم‌بنیان‌گذار خوب!
ضرر 35 میلیون دلاری استیو بلنک بدلیل عدم انتخاب هم‌بنیان‌گذار خوب!

وقتی درباره استیو بلنک (Steve Blank) داشتم می‌خواندم، نکته‌ای برایم قابل تامل بود. بزرگترین شرکت استیو بلنک، در شرکت Rocket Science Games به ارزش 35 میلیون دلار بود. دلیل این شکست نبود یک هم‌بنیان‌گذار gamer در تیم بود. حتی هیچ‌کدام آنان نیز از نزدیکی یک شرکت بازی‌سازی رد نشده بودند. نهایتا شرکت استیو بلنک، بازی‌های ساخته بود که به اندازه کافی سرگرم کننده نبودند و به همین دلیل، شرکت آن‌ها شکست خورد.


چرا به هم‌بنیان‌گذار نیاز دارید؟

آمارهایی که از Y-Combinator منتشر شده نشان می‌دهد 95% از شرکت‌های موفق هم‌بنیان‌گذار داشتند. همچنین اولین دلیل مرگ استارتاپ‌ها، خستگی و شلوغی بنیان‌گذار تنها در استارتاپ‌ها بوده است.

اما آمارها موضوعی نیست که بتواند دل ما را راضی کند. به همین سبب، اهمیت داشتن هم‌بنیان‌گذار به دلیل 7 موضوع زیر است:

  1. پشتیبانی احساسی: شروع یک کسب‌وکار بسیار سخت و طاقت‌فرساست؛ اما باید اشاره کرد که ادامه آن بسیار مشکل‌تر از شروع است. در حقیقت برای شروع یک استارتاپ باید به اندازه 5 تا 9 نفر ساعت کاری صرف شود. به همین دلیل نیاز است یک نفر که شانه‌هایی برای گریه‌کردن شما در اختیارتان بگذارد و شما را دلداری دهد تا کارتان را ادامه دهید.
  2. تمایل بیشتر سرمایه‌گذاران: سرمایه‌گذاران تمایل دارند روی استارتاپ‌هایی سرمایه‌گذاری کنند که پایداری بیشتری داشته باشد. اگر کسب‌وکار یک بنیان‌گذار داشته باشد، ممکن است بنیان‌گذار خسته شود و استارتاپ را ترک کند و آن‌وقت تمام سرمایه‌ی سرمایه‌گذار نیز به خطر می‌افتد. در صورتی که بودن دو نفر یا بیشتر باعث می‌شود در صورت ترک استارتاپ توسط یکی از بنیان‌گذاران، همچنان کسب‌وکار سرپا بماند.
  3. تصمیم‌گیری‌های بهتر: بودن دو یا چند نفر در کنار هم باعث می‌شود موضوعات از دیدگاه‌های متفاوتی بررسی شود، در نتیجه ابعاد مشکلات بیشتر مشخص می‌شود و می‌توان تصمیمات بهتری گرفت. البته فقط بررسی کردن مشکلات با تعداد افراد بیشتر بهبود نمی‌یابد، بلکه افراد با توجه به گذشته و سوابق خود، می‌توانند ایده‌ها و راه‌کارهای متفاوتی برای حل موضوعات بدهند که نهایتا باعث بهبود عملکرد سکب‌وکار خواهد شد.
  4. واگذاری مسئولیت‌ها به افراد دیگر: بودن افرادی هم‌رده با شما اما با توانایی‌های متفاوت، باعث می‌شود بتوانید مسئولیت بخش‌های دیگری از کسب‌وکار که شما توانایی کمتری در آن دارید با واگذار کنید. این‌کار باعث می‌شود هم کارها بهتر انجام شود و هم تعادل زندگی شخصی و کاری هم‌بنیان‌گذاران بهبود یابد و از خستگی‌های بیش‌ازحد بکاهد.
  5. تکمیل مهارت‌های تیم: امکان ندارد فردی در همه زمینه‌ها خوب یا عالی باشد. به طور مثال بعضی افراد در برنامه‌ریزی بهتر هستند و بعضی در اجرای برنامه‌ها؛ بعضی در برنامه‌نویسی و بعضی در تحلیل فرآیندهای نظام سلامت. افراد با سوابق و مهارت‌های متفاوت اگر در کنار هم باشند، کسب‌وکار راحت‌تر و بهتر به مسیر خود ادامه دهد.
  6. کاهش ریسک: توانایی، مهارت و تخصص سه عاملی است که باعث کاهش خطرات در یک کار تخصصی می‌شود. یک کسب‌وکار برای شروع و ادامه، نیاز به متخصصینی دارد که از دانش و مهارت خود برای کاهش ریسک‌ها تلاش کنند.
  7. بهبود استفاده از زمان: زمان! مهم‌ترین منبع هر کارآفرین زمان او است. یک کسب‌وکار به شرطی موفق می‌شود که بنیان‌گذاران آن بتوانند از زمان بهینه و به نفع خود استفاده کنند. بودن چند نفر در کنار هم، با تقسیم وظایف و بهبود عملکردهای تخصصی، باعث استفاده بهتر از زمان می‌شود.

چگونه یک بنیان‌گذار عالی پیدا کنید؟


مهارت‌هایی که یک کسب‌وکار برای شروع نیاز دارد
مهارت‌هایی که یک کسب‌وکار برای شروع نیاز دارد

واقعیت این است که تنهایی کار کردن بهتر از بودن با یک هم‌بنیان‌گذار بد است! یعنی بهترین حالت این است که یک هم‌بنیان‌گذار خوب داشته باشید، اما اگر کسی را پیدا نکردید بهتر است تنها کار کنید تا همراه کسی باشید که مشکلات شما را بیشتر می‌کند.

پیدا کردن هم‌بنیان‌گذار خوب آن چنان سخت نیست؛ کافی است 6 راه‌حل زیر را به کار گیرید تا بتوانید انتخاب بهتری داشته باشید.

1. خودتان را تحلیل کنید: همانطور که بالاتر اشاره کردم، یک استارتاپ برای موفقیت نیاز به مهارت‌های متفاوتی دارد. قدم اول این است که مشخص کنید خودتان در کدام یک از مهارت‌های مورد نیاز می‌توانید فعالیت کنید.

در عکس فوق مشاهده می‌کنید که در حقیقت برای شروع یک استارتاپ به دو تیم نیاز است، تیم اداری و تیم محصول؛ تیم اداری شامل مهارتی اجرایی است که کارهای اداری، ثبت، مالی و جذب سرمایه را انجام می‌دهد و همچنین مهارتی که مسئول فروش و بازاریابی مسئول نیز هست در این تیم قرار دارد. در تیم محصول نیز دو مهارت نیاز است، مهارت تکنیکال و مهارت محتوا. مثلا اگر قرار است یک دستگاه پزشکی تولید شود مهارت تکنیکال شامل ساخت محصول و مهارت محتوا شامل بررسی پزشکی و کاربردی آن است.

در یک استارتاپ افراد می‌توانند یک یا چند مهارت را در ابتدای کار به عهده بگیرند و در آن تخصصی متوسطی پیدا کنند؛ تا زمانی که بتوانند فردی بهتر از خودشان را استخدام کنند. به طور مثال، در یک استارتاپ تجهیزات پزشکی، یک پزشکی می‌توند به عنوان هم‌بنیان‌گذار دو مهارت بازاریابی و محتوا را به عهده بگیرد و یک مهندس مهارت ساخت و اجرایی تیم به عهده او باشد.

توصیه بر این است که تعداد هم‌بنیان‌گذاران با مهارت‌های مذکور، بین 2 تا 4 نفر باشد. 2 نفره بودن بسیار سریع و راحت است، اما ممکن است خطا را افزایش دهد. 4 نفر نیز ممکن است باعث طولانی شدن فرآیند تصمیم‌گیری شود. به همین دلیل عدد 3 به نظر عدد مناسبی است.

پس در اولین قدم برای انتخاب هم‌بنیان‌گذار، بهتر است اول خودتان را ارزیابی کنید که کدام یک از این 4 مهارت را می‌توانیدبه خوبی انجام دهید و برای کدام یک نیاز به هم‌بنیان‌گذار دارید.

از بهترین راه‌های شنخت خود، استفاده از فلسفه ایکی‌گای است.

ایکی‌گای یک مفهوم ژاپنی به معنی
ایکی‌گای یک مفهوم ژاپنی به معنی "دلیلی برای بودن" است.

2. شبکه‌سازی، راهی برای پیدا کردن هم‌بنیان‌گذار: شبکه‌سازی به عنوان یکی از مهمترین فعالیت‌های یک کسب‌وکار محسوب می‌شود. شما در شبکه‌سازی می‌توانید همکاران شرکتی و شخصی بسیاری پیدا کنید، همچنین می‌توانید در طی شبکه‌سازی هم‌بنیان‌گذاران احتمالی خود را بشناسید.

نکته قابل توجه این است که ممکن است افراد مناسبی را پیدا کنید که فاصله فیزیکی زیادی با شما دارند. مثلا شما در نوبنیاد تهران زندگی می‌کنید و او در محله اکباتان است؛ یا شما در تهران زندگی می‌کنید و او در اصفهان ساکن است. توصیه اکید این است که هیچوقت وارد چنین همکاری نشوید! چون هم‌بنیان‌گذاران نیازمندند که ساعات زیادی را در کنار هم سپری کنند و حتی بهترین امکانات همچون ارتباطات تصویری هم کمکی به این فاصله فیزیکی و بهود همکاری نمی‌کنند.

رابطه از راه دور هیچوقت پایدار و کامل نیست
رابطه از راه دور هیچوقت پایدار و کامل نیست

3. دانشگاه! بهترین محل یافتن هم‌بنیان‌گذار: مهمترین نکته‌ای که در انتخاب هم‌بنیان‌گذار باید به آن توجه کنید، شناخت افراد است. هرچقدر هم‌بنیان‌گذار خود را بهتر بشناسید احتمال اینکه همکاری موفقی داشته باشید بهتر است. همین نکته نشان می‌دهد که 50% هم‌بنیان‌گذاری‌های موفق در دانشگاه و دانشکده‌ها اتفاق می‌افتد. چراکه افراد مدت طولانی و در شرایط مختلف هم‌بنیان‌گذار خود را دیده‌اند و می‌دانند او در موقعیت‌های واقعی چه واکنشی نشان می‌دهد. 20% هم‌بنیان‌گذاری‌های موفق نیز در محیط کاری شکل گرفته‌اند. وقتی در شرکت‌های بزرگتر در حال کار هستید، می‌توانید همکاران توانمند و با استعداد خود را شناسایی کنید و رفتارهای آنان را در موقعیت‌های متفاوت ارزیابی کنید.

شاید به خودتان بگویید که اگر سناخت به این اندازه مهم است، شاید بد نباشد که با دوستان صمیمی یا بستگان و فامیل خود کسب‌وکار را شروع کنید؛ چون سال‌هاست آن‌ها را می‌شناسید و به راحتی می‌توانید آن‌ها را ارزیابی کنید.

اما واقعیت چیز دیگری است؛ معمولا شروع کسب‌وکار با دوستان یا بستگان موفقیت‌آمیز نبوده است! چون در رابطه دوستی، اختلافات کاری منجر به از بین رفتن دوستی شما می‌شود و به همین دلیل یا شما دوستتان را از دست می‌دهید یا بخاطر دوستتان کسب‌وکارتان را ول می‌کنید. درباره بستگان نیز همینطور است؛ حتی درباره افراد فامیل ممکن است اختلافات کاری منجر به اختلافات بین خانواده‌ها و دعوای خانوادگی شود!

4. به دنبال مهارت‌ها و سوابق متفاوت باشید: فراموش نکنید که یک کسب‌وکار برای موفقیت نیاز دارد تا بنیان‌گذاران آن مهارت کافی برای شروع و ادامه آن داشته باشند. درباره مهارت‌های مورد نیاز و اهمیت تکمیل آن در بالاتر اشاره شده است. به همین دلیل حتما به دنبال آن باشید که هم‌بنیان‌گذار شما، از شما متفاوت باشد.

در انتخاب هم‌بنیان‌گذار متفاوت، باید به توانید به سه سوال اساسی درباره او پاسخ دهید:

  • آیا او باهوش است؟
  • آیا او کارها را به اتمام می‌رساند؟
  • آیا مهارت‌های ارتباطی خوبی دارد؟

در حقیقت هم‌بنیان‌گذار شما باید همانند جمیز باند باشد! دقیقا شبیه خود شما که مثل مامور 007 هستید.

تیم بنیان‌گذار یک کسب‌وکار باید هلاوه بر 4 مهارت سخت اشاره شده، 9 مهارت نرم زیر را داشته باشد. بهتر است تمامی هم‌بنیان‌گذاران در 9 مورد زیر از حد متوسط بالاتر باشند:

  • ریسک پذیر
  • فکر سریع و سلیس
  • توانایی تحمل ابهام طولانی مدت
  • نیاز به موفقیت
  • توانایی در ایجاد نوآوری
  • رویاپردازی
  • چالش پذیری
  • عمل‌گرایی
  • کنترل درونی و اسناد به خود

5. کمک از مشاوران و منتورها: مربیان، منتورها و مشاوران افرادی با تجربه هستند و موارد زیادی را مشاهده کردند. به همین دلیل در ارزیابی هم‌بنیان‌گذاران شما می‌توانند بسیار کمک‌تان کنند. همچنین آن‌ها شبکه‌ی بزرگی از افراد توانمند را می‌شناسند که می‌توانند از طریق آن شبکه، هم‌بنیان‌گذار مناسبی برای شما بیابند.

در حقیقت، مهمترین کمکی که منتورها می‌توانند به شما کنند، ارزیابی چشم‌انداز مشترک هم‌بنیان‌گذارتان با شماست!

در صورتی که در چشم‌انداز، افراد اندکی با هم اختلاف داشته باشند، در آینده به اختلافات بسیاری خواهند خورد و استارتاپ حتی اگر موفق هم باشد، باز هم مسیری رو به شکست خواهد داشت.

6. به حس ششم خود اعتماد کنید: ممکن است فردی را ببینید که از هر لحاظی شما را تکمیل می‌کند، آدم خوب و قابل اعتمادی باشد و سوابق خوبی هم داشته باشد؛ اما به دل شما نشیند! با این فرد بهتر است همکاری نکنید، چون مهمترین نکته در انتخاب هم‌بنیان‌گذار «احساس خوب همکاری» است و شما باید از کار با او لذت ببرید. در نتیجه، بهتر است به حس ششم خود در این مورد اعتماد کنید و با افرادی که خوشتان نمی‌آیند همکاری نکنید.

بعد از پیدا کردن هم‌بنیان‌گذار، چه باید کرد؟

همانطور که متوجه شدید، پیدا کردن هم‌بنیان‌گذار کار بسیار دشواری است؛ اما نگه داشتن یک هم‌بنیان‌گذار خوب بسیار دشوارتر است! وقتی یک نفر مناسب خودتان پیدا کردید، تازه با چالش‌های جدیدتری مواجه خواهید شد.

برای اینکه بتوانید هم‌بنیان‌گذار خود را کنار خودتان نگه‌دارید، کافیست 2 نکته زیر را رعایت کنید:

1. سنگ‌ها را همان ابتدا وا بکنید: اولین قدم، مذاکره روی مفاد قرارداد هم‌بنیان‌گذاران یا Cofounder Agreement است. معمولا در قرارداد هم‌بنیان‌گذاران موارد زیر به بحث گذاشته می‌شود:

  • مسئولیت‌ها: هر کسی مسئول چه بخشی از کار است و در چندسال آینده مدیر چه دپارتمانی خواهد شد. در هر مرحله از رشد استارتاپ، چقدر زمان و انرژی نیاز است که هم‌بنیان‌گذاران در کار بگذارند.
  • زمان: بهتر است هم‌بنیان‌گذاران زمان یکسانی صرف کسب‌وکار خود کنند. چراکه درصورت نامتوازن بودن وقت گذاشتن توسط آنان، یکی ممکن است تصور کند که تلاش بیشتری برای موفقیت کار انجام داده و نقش موثرتری داشته است؛ که ممکن است واقعیت هم داشته باشد.
  • سهام (Share) و نحوه انتقال آن (Vesting): سهم هر کدام از بنیان‌گذاران چقدر است و در طی چه مدتی به آن‌ها انتقال می‌یابد. معمولا بهترین گزینه است که سهام در طی 4 سال فعالیت در استارتاپ به صورت سالانه منتقل شود و در صورتی که فردی کمتر از 2 سال کار کند، سهامی دریافت نکند.

درصورتی‌که شما هم‌بنیان‌گذار مناسب خود را پیدا کرده باشید، کسی که به شرایط شما نزدیک باشد، بهترین نوع تقسیم سهام به صورت مساوی است. این موضوع باعث می‌شود بنیان‌گذاران در کسب‌وکار احساس مساوات کنند و همچنین، با توجه به مساوی بودن سهم‌ها، تصمیم نهایی برعهده مدیرعامل خواهد بود که به نظر شرایط درست‌تری است.

2. مراحل تیم‌سازی را بشناسید: اختلافات بخشی از مراحل به بلوغ رسیدن تیم است. پس از آن نترسید و جلوی بروز آن را نگیرید. برای به بلوغ رسیدن یک تیم باید 4 مرحله زیر طی شود:

4 مرحله تشکیل یک تیم تا زمان رسیدن به بلوغ آن
4 مرحله تشکیل یک تیم تا زمان رسیدن به بلوغ آن
  • تشکیل: زمانی است که فکر می‌کنید خوشبخت‌ترین فرد دنیا هستید و هیچ‌کس هم‌بنیان‌گذاری بهتر از شما ندارد! شرایط این دوره شبیه ماه عسل در ازدواج است.
  • طوفان: مرحله‌ای است که اختلافات شروع به بروز می‌کند و فکر می‌کنید که بدترین هم‌بنیان‌گذار دنیا را انتخاب کردید و این اتفاق جزو بدترین تصمیمات زندگی شما بوده است. اما در حقیقت موضوع فقط اختلاف سلیقه و عدم شناخت کافی یکدیگر است؛ کافی است با هم بشینید و صحبت کنید.
  • قانون‌گذاری: هم‌بنیان‌گذاران تصمیم می‌گیرند که به نظرات، عقاید و هنجارهای یکدیگر احترام بگذارند و قوانینی برای بهبود عملکرد تیمی خود وضع می‌کنند.
  • کارایی: حدود یک‌سال بعد از تشکیل تیم، زمانی است که تیم همانند یک خانواده می‌شود و عملکرد آن در بهترین حالت خود قرار می‌گیرد.

پیدا کردن هم‌بنیان‌گذار خوب و مناسب، کار بسیار سختی است، اما نشدنی نیست. کافی است همانقدر که در انتخاب شریک زندگی‌تان وسواس به خرج می‌دهید، در انتخاب هم‌بنیان‌گذار خود نیز عاقلانه عمل کنید تا بتوانید یک زندگی عاشقانه و پر انرژی در کار خود داشته باشید.