معرفی کتاب introduction to implicit bias

یکی از کمبودها در جامعه آکادمیک و دانشگاهی ما این است که پژوهشگران رشته‌های مختلف به ندرت می‌توانند با هم دور یک میز بنشینند و تجربیات خود را به اشتراک بگذارند. در حالی که این موضوع در محیط‌های آکادمیک برتر دنیا بسیار رخ می‌دهد. البته اگر کمی هم بنشینیم و فکر کنیم، در جهان تخصص‌گرای امروز چاره‌ای جز هم‌اندیشی میان متخصصان حوزه‌های گوناگون نیست. فرض کنید که شما فیلسوف ذهن هستید و در یکی از تحقیقات خود به مطالعات تجربی بر روی مغز نیاز دارید، بی‌شک نمی‌توانید دوباره از اول دوره‌های نوروساینس را بگذرانید و بعد پژوهش خود را ادامه دهید. راه معقول‌تر این است که بروید و با متخصص این حوزه مشورت کنید و اطلاعات مورد نیاز خود را از او بگیرید. در این متن می‌خواهم کتابی را به شما معرفی می‌کنم که از هم‌اندیشی میان متخصصان حوزه‌های مختلفی چون علوم سیاسی، فلسفه و علوم شناختی به دست آمده است. کتاب «معرفی سوگیری ضمنی» توسط انتشارات راتلج و در سال 2020 چاپ شده است. موضوع کتاب هم چنان که از نامش پیداست، درباره سوگیری‌های شناختی است. پیش از پرداختین به موضوع کتاب بهتر است در وهله نخست به سوگیری بپردازیم.

سوگیری اشتباهی سیستماتیک است که در بسیاری از مواقعی به‌صورت ناخودآگاهانه بر روی تصمیمات و قضاوت‌های ما تاثیر می‌گذارد. سوگیری‌ها انواع و اقسام متفاوتی دارند و به شیوه‌های متفاوتی می‌توانند بر روی قضاوت‌های ما تاثیر بگذارند. اما سوگیری‌هایی که در این کتاب به آن‌ها پرداخته می‌شود. سوگیری‌هایی هستند که تاثیر اجتماعی دارند. یکی از بهترین مثال‌ها برای این موضوع اتفاقاتی است که برای سیاه‌پوستان در جامعه آمریکا می‌افتد. در این جامعه کلیشه‌هایی درباره جامعه سیاه‌پوستان وجود دارد. سیاه‌پوستان خشن هستند، در درس ضعیف هستند و ... . همین کلیشه‌های اجتماعی بر روی قضاوت‌های افراد مختلف تاثیر می‌گذارد. سوسانا سیگل در مقاله «ادراک و سوگیری» در همین کتاب به نتایج برخی از تحقیقاتی اشاره می‌کند که سوگیری‌هایی را درباره جامعه سیاه‌پوستان آمریکا نشان می‌دهد.

به عنوان مثال پژوهشی نشان می‌دهد که برخورد آرام دو آدم که یکی از آن‌ها شخص دیگر را هول می‌دهد، بسته به این که نژاد این افراد چه چیزی باشد، می‌تواند برخوردی دوستانه یا خشونت‌آمیز ادراک شود. در پژوهشی دیگر از شرکت‌کنندگان در پژوهش درخواست می‌شود که یک بازی ویدیویی انجام دهند. قانون بازی نیز این بود که با دیدن یک شخص تصمیم بگیرند که آیا او در دستش اسلحه یا ابزاری معمولی است؟ اگر آن را اسلحه تشخیص دادند. بر روی دکمه «شلیک کن» فشار بدهند و اگر آن را اسلحه تشخیص ندادند، بر روی دکمه «شلیک نکن» فشار بدهند. شخصیت‌هایی که در بازی طراحی شده بودند، مرد بودند و برخی از آن‌ها سفید پوست و برخی دیگر سیاه‌پوست بودند. نتیجه آزمایش از این قرار بود که داوطلبان آزمایش در مقایسه با سفیدپوستان غیرمسلح و سیاه‌پوستان غیرمسلح بیشتر به سیاه‌پوستان غیرمسلح شلیک می‌کردند.

این کتاب به سه بخش کلی تقسیم شده است. در بخش نخست به این پرسش، پاسخ داده می‌شود که سوگیری چیست؟ و همین طور نقدهایی بررسی می‌شوند که در آن وجود سوگیری‌های ذهنی زیر سوال رفته است. در بحش بعدی کتاب به نسبت دانش (Knowlege) و سوگیری پرداخته می‌شود. نکته مهم در این زمینه این است که سوگیری‌ها همیشه برای ما مشکل به وجود نمی‌آورند و در بسیاری از اوقات به ما کمک می‌کنند تا موضوعی را سریع‌تر و بهتر متوجه شویم. به عنوان مثال تقسیم‌بندی‌هایی که ما در ذهن از قارچ‌ها داریم، باعث می‌شود که با دیدنشان به‌سرعت پی‌ببریم که آیا خوراکی هستند یا نه؟ در این بخش به این پرسش پاسخ داده می‌شود که در چه مواردی سوگیری‌ها قابل اعتماد هستند و در چه مواردی این گونه نیست.

در بخش پایانی کتاب نیز نسبت سوگیری و عدالت اجتماعی بررسی می‌شود. همان طور که در ابتدای این نوشته هم گفتم. سوگیری‌ها باعث می‌شوند که ما در قضاوت‌های خود درباره نژادها و گروه‌های مختلف دچار اشتباه شویم و همین قضاوت‌های اشتباه سرانجام به یک بحران اجتماعی بینجامد که نظیر آن را در آمریکا دیدیم. اما این صورتبندی از تبعیض‌های نژادی تا چه حد درست است؟ بسیاری معتقد هستند که اصرار بر اشتباهات شناختی انسان باعث می‌شود که ما از تبعیض‌های ساختاری و اجتماعی غافل شویم و خود را به موضوع بی‌ربطی سرگرم کنیم. در این بخش به این پرسش پاسخ داده می‌شود که چگونه می‌توان به این نقد پاسخ داد و به راستی سوگیری‌های ما چه تاثیری بر بحران‌های اجتماعی می‌گذارد؟

از آن جایی که هر مقاله از این کتاب توسط بهترین پژوهشگران آن موضوع نوشته شده است، پیشنهاد می‌کنم تا آن را بخوانید و با به‌روزترین مطالب در این حوزه آشنا شوید.