دلنوشته مدافعان سلامت

همچون مدافع تا پای جان.....
همچون مدافع تا پای جان.....



و درود خدا بر او...

هنگامیکه هیچ امید و شمعی در دل بیماران وجود ندارد و تمام شمع ها سوخته اند و وقتی چراغ ها خاموشند، آنگاه تو نور خودت را همچون خورشید مهربانانه می تابانی و همه جا را روشن می کنی و به بقیه هدیه میدهی...

در همه روزها و شبهای بهار، تابستان، پاییز و زمستان، هر کاری انجام می دهی تا مطمئن شوی بیماران به شرایط مساعدی دست پیدا کنند در حالیکه گاهی آنان حتی فراموش می کنند از تو سپاسگذار باشند.

یک پرستار شخصی است که ما را در ضعف می بیند، دستمان را می‌گیرد و به ما راه رفتن، دوباره حرف زدن، امید داشتن، جنگیدن برای فرد بهتری شدن و در یک کلمه بازگشت به زندگی را می آموزد.

لباس آبی یا سفید ، او را به پرستار و همدم خوبی تبدیل نمی‌کند بلکه قلب گرم و مهربان او که برای غریبه ها و افراد مریض می تپبد ارزش دارد.

دستانت اشک های فراوانی را پاک کرده است و کلماتت بسیاری را امید بخشیده، تا با بیماری بجنگند. پس همچنان به این مسیر پاک و روشنی بخش ادامه بده و بگذار دشمنانمان بدانند در هر شرایطی در کنار یکدیگر خواهیم ماند.


مؤلف : mmt ( دلنوشته مدافعان سلامت)