* نویسنده و شاعر * صاحب کتابهای : شاعرانهی عشق - اناردون – داستانهای زیرپوستی - عشق، قرنطینه، مرگ و چندین اثر مشترک دیگر در نشرهای مختلف داستاننویس اجتماعی و طنز http://www.mostafaarshad.ir/
قطعهای از آنتونین دورژاک
از پشت پنجرهِ طبقهِ دوم ، خیابانِ پاریسکا ، با آن غروبِ دلانگیزش ، دیدنیتر از همیشه بود
عاشقانی که در پیادهرو ، به همدیگر ، عشق میورزیدند و برای فردایشان و فرداهای دیگر ، پیمان میبستند.
کودکی از میان جمعیت ، سرتاسر خیابان را ، میدوید و بادبادک نارنجیاش را با ربانی فیروزهای ، به دنبال خود میکشاند.
پیرمردی بر روی نیمکت ، دستانش را مهمانخانهِ پرندگان کرده بود و پرندگان یکییکی ، به ضیافت دانههای طلایی ، بال میکشیدند.
و زنی زیبا ، مقابل من ، در آنسوی خیابان ایستاده بود و با چشمانِ رنگیاش دنیا را متحول کرده بود.
نویسنده : مصطفی ارشد
مطلبی دیگر از این انتشارات
هزار و یک نوشته 1
مطلبی دیگر از این انتشارات
قلبم به قلم متصل است
مطلبی دیگر از این انتشارات
نوشتن با شعر " گام " از بهمن فرسی