نامه‌ای به هنینگ مانکل

نامه‌ای به هنینگ مانکل

سلام به هنینگ مانکلِ عزیزم.

من مصطفی ارشد هستم. متولد ایران و در شهر مشهد زندگی می‌کنم.

سال‌هاست که عاشق نوشتن و نویسندگی هستم.

و برای رسیدن به این هدف ، تلاش می‌کنم و می‌آموزم.

ولی هدف از نوشتن این نامه ، نحوه آشنایی من با شماست.

در اواسط سال 2017 بود که به‌طور اتفاقی در یک کتاب‌‌فروشی با یکی از کتاب‌هایتان آشنا شدم ، البته صادقانه بگویم که بیشتر نام کتاب من را جذب کرد و مشتاق شدم که چند صفحه‌ای از آن را بخوانم.

نام کتاب‌تان" پسری که روی تختی پر از برف خوابید " بود.

کتاب را بدون حتی خواندن چند صفحه اولیه از آن ، خرید کردم.

وقتی به خانه رسیدم و در زمان مطالعه‌ام ، شروع کردم به خواندن این کتاب‌ که هر ثانیه من را مجذوب خودش می‌کرد.

هنوز به نیمه‌های کتاب نرسیده بودم که تصمیم گرفتم اطلاعات دقیق‌تری از شما بدانم.

در موتور جستجوگر " گوگل " ، اطلاعاتِ زندگی‌نامه و آثار شما را مطالعه کردم.

متوجه شدم که شما اهل سوئد هستید و جدا از نویسندگی‌تان ، فعال اجتماعی و منتقد هستید.

و آرمان شما در تمام کتاب‌ها و نمایشنامه‌هایتان ، در خصوصِ مسائل نابرابری اجتماعی و بی‌عدالتی می‌باشد.

و این طرز فکر شما برای من خیلی جالب و جذاب بود.

با اینکه هیچوقت به آرمان‌های شما که به آن‌ها پرداخته بودید ، آن‌قدر جدی فکر نمی‌کردم ، این آشنایی من با شما ، باعث شد تا بیشتر به این آرمان فکر کنم و مشتاق شدم کتاب‌های دیگر شما را هم بخوانم.

بعد از چند روز ، مجموعه کارآگاه والاندر شما را خرید کردم و یکی‌یکی مطالعه کردم و بعد از آن پنجمین زن ، بازگشت استاد رقص ، دیوار آتش و ....

همه کتاب‌های شما را خواندم ، یکی ، پس از دیگری ، جذاب بود و من را در دنیایی دیگر پابند می‌کرد.

و با شخصیت‌های داستان‌های شما ، زندگی کردم.

خیلی دوست داشتم که زمان و موقعیت مناسبی فراهم می‌شد تا که بتوانم ملاقاتی با شما داشته باشم.

ولی حیف که ، دو سال قبلی از اینکه با شما آشنا بشوم ، شما از این دنیای تکراری ، فرار کرده بودین.

کاش روزی برسد که بتوانم مانند شما بنویسم.

هنینگ مانکل عزیز ، شما برای من تا آخر عمر ، جز نویسندگان مورد علاقه و برتر هستید.

برای من هم دعا کنید.


نویسنده : مصطفی ارشد