انجمن شاعران مرده


"او چشمه ی الهام آنان بود و زندگی‌شان را به رخدادی شگفت انگیز بدل کرد."

انجمن شاعران مرده فیلم تحسین‌شده­‌ای است از وین دایر، با بازی بی‌نظیر رابین ویلیامز فقید. نویسنده‌ی کتاب "نانسی کلاین بام" نویسنده و روزنامه‌نگار آمریکایی است. این رمان بر اساس نمایشنامه تام شوالمن نوشته‌ شده. داستان درباره معلم ادبیاتی‌­ست که با نگاهی نو و شیوه­‌ی تدریسی متفاوت، به مدرسه‌­ای پسرانه پا می‌­گذارد. از زمانی که به دنیای شعر وارد شدم این فیلم را چندباری دیده­‌ام و به تازگی رمان آن را خواندم که به نظرم مانند فیلم توانست حال و هوای خوشایند این کلاس درس را به مخاطب منتقل کند. از آن‌جا که مدتها در انجمن‌های ادبی شهر حضور مستمری داشتم، تاثیر چنین نگاهی را در به ثمر نشاندن استعدادها بدیهی می‌دانم. به ویژه همین اندک علاقه به شعر و ادبیات را مدیون دو سه بزرگی می‌دانم که به خط خطیهای نوقلمانه‌ی ما مجال دیده شدن دادند.

شعرهایی که از شاعران بزرگی مانند والت ویتمن و ثورو و شکسپیر در کلاس آقای کیتینگ خوانده می­‌شود، بی‌هیچ ملالی فضای ادبی دلنشینی را پیش رو قرار داده. معلم در شروع برای بچه­‌ها شعر می‌­خواند و اصولی‌­ترین کتاب‌های درک شعر را که مدرسه وحی مُنزل می‌داند، زیر سوال می­‌برد و از منظری دیگر به شعر و ادبیات نگاه می‌کند. او فلسفه‌ی زندگی را ساده می­‌بیند و بر کلمه لاتین کارپه دیم بسیار تاکید می‌کند: "دم را غنیمت بشمار!"

شکوفه‌های سرخ را
همین حالا که می‌توانی
از جا برچین
زمان کهن سال
آرام در گذر است
همین گل که کنون به روی تو لبخند می‌زند
فردا روز
عمرش فانی خواهد بود

خوب واضح است که عمرکاری چنین معلمی که در برابر سنت­ها و در کنار نسل نواندیش می­‌ایستد، چقدر کوتاه است، اما این شیوه­‌ی متفاوت تدریس، منبع الهام و تغییر رفتار دانش­ آموزانی خواهد شد که به هر حال فرزند زمانه‌ی خود هستند و راه خود را خواهند یافت.

"شعری از آقای ا. ا. کامینز می‌خونم:

خود را بر رویا بیفکن

و گرنه تکرار سرنگونت خواهد کرد

(درختان ریشه‌های خویشتن اند

و نسیم، نسیم است)

به قلب خود مومن باش

حتی اگر دریاها شعله ور شوند

( و با عشق بِزی

حتی اگر ستارگان واپس روند)

گذشته را ارج بنِه

اما آینده را خوش آمدگوی

( و مرگت را در این جشن پیوند

به رقص وادار)

دنیا را به هیچ مگیر

با فرومایگانش و قهرمانانش!"