زهرا محمودی·۶ ماه پیشساکنان معبد یورتمعدن یورت_گوش کن! چه سر و صدایی راه انداختن. اوه...بویِ کباب، آخی اون آهنگه "دیر اومدی..." چی بود اسم خوانندهش؟! بازم افتادن به جون درختا…
زهرا محمودیدردفتر شعرهای من·۱ سال پیشزمستان9ببین سررفتنم را شعلههای بیزبانم رااز این آتشفشان باید حذر کردن که جانم را...میان آتش اضداد افتادم نفهمیدمزمستان لای دندانش گرفته استخو…
زهرا محمودیدردفتر شعرهای من·۱ سال پیشدنیا میزبان خوبی نیستدل به زدی کوچ اجباری میروی خدا به همراهتعشق غرق بیقراری شد زل زده به رفتنت ، راهتبرگهای دفتر عمرت بیگلایه دست باد افتادچشم یک غروب پ…
زهرا محمودی·۱ سال پیشفرسودگیبه خواب میروم و میمیرمو روح در نهایت کجسلیقهگیبه انزوای کوچهپسکوچههای سردرگُمی پناه میبرداین روزها قایقها زیادتسلیم جریان…
زهرا محمودی·۱ سال پیشبه نام زندگیمجموعه داستان به نام زندگی کس نداند تا چه حکمت میرودهر وجودی را چه قسمت میرودمجموعه داستان به نام زندگی برشیست کوچک از تلاشی مدام برای ی…
زهرا محمودیدردفتر شعرهای من·۱ سال پیشجای خالی کلماتمتاسفانه در چنین شرایطی نمیتوانم متوقع باشم_آنهم به شرط علاقهمندی و خوانندهای خوب بودن_ کسی شعر و داستان من را بخواند.از طرفی هم نمیش…
زهرا محمودی·۲ سال پیشتب شعله کم نگردد ز گسستن شرارهگسیختگی در آن روزِ تاریک مطلقکه آن را سکوتی مطلق فرا گرفته بود...در اولین نگاه در وجودم غم غیرقابل تحملی را دریافتمشعری را میدیدم که فرار…
زهرا محمودیدردفتر شعرهای من·۲ سال پیشباید گذشت از سر برخی جوابهاگاهی برای رد شدن از اضطرابهاباید گذشت از سر برخی جوابهاوقتی تمام عمر به تردید بگذردوقتی که چوب خوردهای از انتخابهاوقتی قلم به دست ب…
زهرا محمودیدردفتر شعرهای من·۲ سال پیشغزلی برای زمستاننقاشی از دانیل اف گرهارتزببین سر رفتنم را شعلههای بیزبانم رااز این آتشفشان باید حذر کردن که جانم را...میان آتش اضداد افتادم نفهمیدمزمست…
زهرا محمودیدردفتر شعرهای من·۲ سال پیشمقصد ما انتظار بودماندم سر قرار و دلم بی قرار بودچشمم به رفت و آمد کُند قطار بوداین ایستگاه پیر، به پایم نشسته چونفهمیده بود مقصد ما انتظار بودبر قبرهای بی ک…