آقای رئیسی من را ببخش

آشنایی من با شما به دور اول کاندیدای شما برمیگردد، آن زمان تنها چهارده سال سن داشتم و در اوج برهم ریختگی‌های دوره نوجوانی بودم که تصور می‌کردم همکلاسی‌هایم راست می‌گویند که برجام چیز خوبی است‌. در اوج غدبازی‌های دوره بلوغ دوست داشتم با بسیج محل هم مخالفت کنم و برای همین شما را دوست نداشتم.

دور دوم انتخابات عاقل‌تر شده بودم. دوست داشتم برنامه‌های انتخاباتی کاندیدها را بخوانم و به آن‌ها رای بدهم. با این حال هنوز گاردم با شما بسته بود و از شما خوشم نمی‌آمد. برای همین این بار هم به شما رای ندادم هرچند که از رای دهندگان به شما بدم نمی‌آمد ولی هنوز تحت تاثیر غیرمستقیم رسانه بودم و فکر می‌کردم حرف‌هایی که پشت شما می‌زنند راست است.

من را ببخش که نتوانستم شما و حرف‌هایتان را بشناسم و به شما رای بدهم.

من را ببخش که اهل دنبال کردن سیاست و پیدا کردن راست و دروغ حرف‌ها نبودم و نمی‌دانستم چه کار می‌کنید و گاها پیام‌های منتشر شده در فضای مجازی را باور می‌کردم.

ای کاش روی واقعیت را در زمان زنده بودنت به ما نشان می‌دادند نه حالا که من و امثال من تازه کارهای شما را در فضای مجازی ببینیم.

آقای رئیسی مرا ببخش ولی فقط ای کاش خونت سبب شود تا حداقل انقلابی‌ها کمی سیاست بیشتری خرج دهند، ای کاش کار رسانه‌ای را بیشتر جدی بگیرند.

آقای رئیسی حلالم کن ....

پ.ن: خدایا حل وطن را در دلهایمان قرار بده تا بتوانیم خدمت گذار مردم وطن در هر پست و مقامی باشیم.