هر که خود داند و خدای دلش ، که چه دردیست در کجای دلش...
انقلاب مجازی!!!
از روز اول این اتفاقات من با وای فای به وی پی اِن دسترسی داشتم ، گاهی هم با خط موبایلم وصل میشدم.
در توییتر در اینستاگرام میدانستم چه حجم اخباری رد و بدل میشود، و گاهی همازین حجم خبرها سردرد میگرفتم ...
سکوت کردم و جواب هیچکس را ندادم
یکبار برای یک نفر نوشتم ای کاش برای گرانی ها هم اتحاد داشتیم ، گفت :پس فکر میکنی این ها برای چیست؟
جوابش را ندادم چون آن لحظه عصبی بود ، و اصولا جواب آدم های عصبی را نمیدهم.
یاد آهنگ شروین افتادم ، هر وقت از کسی میپرسم برای چه؟ متن آهنگ شروین را طوطی وار تکرار میکنند
انگار تا قبل آن هیچ چیز نمیدانستند ، هرچند که الان هم نمیدانند.
و یکبار دیگر برای یک نفر در استوری که نوشته بود: این مردم دنبال تجزیه نیستند و توهم شماست پاسخ دادم : حزب کومله چیست و چه میخواهد؟
گفت: " ولمون کنید تو رو خدا" !!!!!!!
بله خیالش راحت بود که اگر ولشون کنیم ! دیگر همه چیز خوب میشود و به انقلاب مجازی شانمی پردازند .
پس من هم وِلَش کردم تا در افکار ساده لوحانه ی خودش غرق شود ...
آن روز دیدم که استوری گذاشته است و مردم را تشویق به خشونت علیه پلیس میکند ، از انواع راهکار ها تا ساختن مواد منفجره.
این ها معترض هستند؟
به من بگویید کجای دنیا اسم این ها را معترض میگذارند؟
- آه از خبرهای جعلی
امروز عکسی دیدم که پلیس دختر ابتدایی را زیر بغل گرفته میبرد ، در نگاه اول به مخاطب جوری القا میکنند که این عکس برای ایام اخیر است ، و پلیس بی رحم دارد دختر را اذیت میکند
اما با کمی کنکاش متوجه شدم این عکس مربوط به چند سال پیش و حمله داعش به تهران بوده.
در مورد کشته شده های اخیر از جمله اسرا پناهی هم همین را میگویند همهی عالم و آدم دروغ میگویند فقط خودشان راست می گویند
متوجه شدم ایران از بزرگترین نمایشگاه کتاب دنیا یعنی فرانکفورت حذف شده است و چقدر خوشحال بودند، ایرانی های خودمان را میگویم ها ، آن ها خوشحال بودند همان ها که وقتی تحریم می شویم در دلشان قلقلک شادی ایجاد میشود، همان هایی که میخواهند به کارزار آقای ح.الف بپیوندند همان هایی که از دود رفته در چشم ما خوشحالند
به دوستم گفتم من عمراً و ابداً در یک جبهه و یک خط با امثال این ها قرار نمی گیرم ، چیزی را که این ها میخواهند من نمیخواهم.
من در دلم خون است ، به فکر فیلترینگ اینستاگرام و کسب و کارهای بد باد رفته هستم ، اما دلم بیشتر از خودمان خون است .دیروز متوجه شدم کمپین نه به خرید غیر ضروری شکل گرفته ، در این وضعیت اسفناک اقتصادی شما چه کسی را تحریم میکنید ؟ مردم خودمان را تحریم میکنید؟
دودش در چشم چه کسی می رود؟
میگفتند ازین اتفاق دولت هم ضرر میکند، اوکی ، اما کی بیشتر ضرر میکند؟
در فرانسه این چند روز اعتراض بود ، ویدئویی دیدم از حمله پلیس به یک خانم ، میدانید چه چیزی نظرم را جلب کرد؟
اینکه وقتی این ویدئو پخش شد ، مردم گفتند ما که نمیدانیم این خانم چکار کرده ، لابد مستحق چنین رفتاری بوده!!!
خیلی جالب شد ، چطور اگر این ویدئو متعلق به ایران بود چنین چیزی نمیگفتید؟؟؟؟
امروز دیدم یک طرح زده اند و روی تصویر مادر دخترش را با جلیقه ی ضد گلوله راهی مدرسه میکند ، گفتم این تصویر بیشتر برای آمریکا و افغانستان صدق میکند. تا آنجایی که میدانم در امریکا به مدرسه ها تیراندازی میشود یا افغانستان که بمب میترکد و دخترکان بی گناه به جرم درس خواندن پر پر میشوند.
گفتند نه تو نمیدانی...
به هر حال من نفهمِ عالَم شما با خردان دنیا بروید و با این انقلاب مجازیِ تان خوش باشید
انقلابی که اگر چند روز فیلتر شکنت وصل نشود به فراموشی سپرده می شود...
پ . ن: حرف زیاد بود،هنوز هم حرف دارم خیلی حرف ، پُر از حرفم ، اما خیلی طولانی میشد...
پ.ن ۲ : من منکر وضع معیشتی و اقتصادی نیستم چرا که خودم هم الان در تنگنا هستم ، هیچوقت عضو بسیج نبودم و هیچ فعالیتی متاسفانه یا خوشبختانه در بسیج نداشتم.
پ.ن ۳ : استثنا همیشه و همه جا وجود دارد ، و نمیشود همه را به یک چوب زد .
پ.ن ۴ : قرار نیست همه مثل ما فکر کنند اما باید مشکلمان توسط خود ما حل شود .
پ.ن ۵ : ما نیاز به دلسوزی های خارجنشین ها نداریم
خیلی دلشان برای زن می سوزد بروند و برای حق زنان مملکت خوشان اعتراض کنند .
پ.ن ۶ : آن هایی که خود را مدافع حقوق زنان جهان میدانند، چرا بین دفاع از زنان ما و زنان دیگر کشورها فرق میگذارند؟ والا ما راضی نیستیم همه اش به ما بپردازید، باقی زنان جهان چه گناهی کردن که گرفتار بازی سیاسی شما شدند؟
مطلبی دیگر از این انتشارات
پاسخنامه حجاب ( ۱ )
مطلبی دیگر از این انتشارات
فصل های ترور
مطلبی دیگر از این انتشارات
برای دخترم، دخترت، دخترامون