که گرچه رنج به جان میرسد امید دواست:)
۲۲بهمـن؛

دروغ چرا؟
قصد نداشتم برم.. یعنی نمیخواستم که برم..
به نشونهی اعتراض یا هرچی...
خیلی فکرم درگیر بود...
همش با خودم میگفتم نکنه این یکی از همون امتحاناتی باشه که مردم آخرالزمان باهاش امتحان میشن... عالم و آدم دست به دست هم دادن که نرم، که نریم!
هر چی محاسبه میکردم تهش به این نتیجه میرسیدم که نرم! اما باز افکار مثل خوره به جونم میوفتاد که اگه این یکی از همون امتحانا باشه چی؟ اون وقت اون دنیا چی داری بگی حدیثه؟ بهت چی میگن؟
که باید همین زمان که دلارو طلا و همه چی با هم سیر صعودی پیدا کرده ولایت رو تنها نذاری...
اعتراض داری حدیثه؟ باشه
وقتی وضعیت سخت اقتصادی مردمتو میبینی و خون دل میخوری به نشونه اعتراض نمیخوای بری؟ باشه
اما مشکل کجاست ؟ این انقلاب که درسته و با موازین اسلامی برقراره..
بی کفایتی و نالایقی مسئولین مسبب این حالو روز شده؟ چرا که نه قطعا!

اما این ها باعث نمیشه حرف ولی فقیهت رو زمین بمونه..! حالا که نائب امامت این حرفو زده به نظرت تو بیشتر از ایشون میفهمی؟ معلومه که نه
(باید بگم مخاطب این سوالا خودمم سوتفاهم نشه)
دیگه تصمیم گرفتم که برم...
هرچی باشه نمی خوام این پیروزی و انقلابی که علیه حکومت طاغوتی رضاخان و پسرش اتفاق افتاده کم ارزش شمرده بشه..

امیدوارم شما هم رفته باشید و از این امتحان بسیار سخت سربلند بیرون اومده باشین...
مطلبی دیگر از این انتشارات
عیار
مطلبی دیگر از این انتشارات
ما بیشناسنامه نیستیم...
مطلبی دیگر از این انتشارات
فلسطینم، صدای رنج انسانم، مرا بشنو