از نگاه علم چه فاکتورهایی زیبایی انسان را تعیین می‌کند؟

طبیعتا این مسأله عادلانه به نظر نمی‌رسد، اما تحقیقات زیادی انجام شده که نشان می‌دهد زیبایی چهره مزایایی زیادی برای فرد به همراه دارد. در واقع جذابیت جسمانی برای فرد نتایج اجتماعی مهمی به همراه دارد.

جای تعجب ندارد که افراد جذاب در زمینه‌ی دوست‌یابی و روابط عاطفی با حق انتخاب‌های بیشتر و شاید بهتری نسبت به دیگران روبه‌رو باشند، اما آنچه ممکن است ندانید این است که زیبایی با شکل‌گیری روابط افلاطونی بیشتر و پیوندهای قوی‌تری همراه است.

زیبایی همچنین با داشتن وضعیت اقتصادی بهتر، به‌خصوص برای خانم‌ها، ارتباط معناداری دارد. در مصاحبه‌های شغلی، افرادی که برخی ویژگی‌های ظاهری و رفتاری خاص دارند و به واسطه آن‌ها فرد جذاب تلقی می‌شود، به طور قابل‌ملاحظه‌ای شانس بیشتری برای استخدام در موقعیت‌های شغلی مختلف دارند. این مسأله حتی زمانی که تحصیلات و تجربه کاری آن‌ها در مقایسه با سایر متقاضیان کمتر باشد هم صادق است.

ظاهر خوب حتی روی نوع ارزیابی جنایات ارتکابی افراد هم تأثیرگذار است و به طور میانگین افراد جذاب‌تر معمولا مبلغ کمتری نسبت به سایرین جریمه می‌شوند.

به نظر می‌رسد درباره‌ی جذابیت ظاهری کلیشه‌های زیادی وجود دارد. به افرادی که از لحاظ ظاهری زیبا در نظر گرفته می‌شوند، معمولا به چشم افرادی صالح‌تر و مهربان‌تر نگریسته می‌شود که به طور کلی ویژگی‌های اجتماعی مطلوب بیشتری نسبت به سایرین دارند.

سؤال این است که چه عامل یا عواملی تعیین‌کننده‌ی زیبایی یک فرد در مقایسه با افراد دیگر است؟ آیا این فاکتورها و ملاک‌های مربوط به زیبایی از دید همه‌ی انسان‌ها و در همه جای دنیا یکسان هستند؟ یا در دوره‌های زمانی مختلف و در فرهنگ‌های مختلف شکل‌های گوناگون و متفاوتی داشته‌اند؟

در ادامه‌ی این مقاله، یافته‌های علمی موجود درباره‌ی زیبایی از دیدگاه علمی بررسی شده است. برای آشنایی با فاکتورهای شکل‌دهنده زیبایی چهره با ما همراه باشید.

مفهوم زیبایی در ذهن ما از کجا نشأت می‌گیرد؟

این یک تفکر اشتباه و رایج است که تصورات ما درباره‌ی زیبایی نشأت‌گرفته از محصولات فرهنگی مختلف مانند فیلم‌ها و محتوای بصری موجود در فضای مجازی است. بسیاری از ما معتقدیم که مفهوم زیبایی در ذهن ما بر اساس تصاویری شکل گرفته که در طول زندگی با آن‌ها مواجه شده‌ایم. در واقع ما با الگوبرداری از عناصر زیبای موجود در این تصاویر، الگویی تحت عنوان زیبایی در ذهن خود شکل داده‌ایم که ویژگی‌های ظاهری مشخصی دارد.

اگر این مسأله واقعیت داشته باشد، بدان معناست که آنچه مفهوم زیبایی و جذابیت را تعریف می‌کند بر اساس فرهنگ غالب و دوره‌های زمانی متفاوت، متغیر است. از این مسأله این برداشت را هم می‌توان کرد که نوزادان طبیعتا نباید هیچ زمینه و ملاکی برای زیبایی در ذهنشان داشته باشند و بنابراین قادر به تشخیص زیبایی نیستند. اما هیچ‌کدام از این گزاره‌ها درست نیست.

نوزادان چگونه زیبایی را درک می‌کنند؟

تحقیقات نشان می‌دهند که از نظر مفهوم‌پردازی زیبایی، ما تنها به میزان کمی تحت تأثیر فرهنگ و تجربیات خود قرار داریم. برخی از ویژگی‌های خاص در صورت انسان وجود دارد که به نظر می‌رسد به طور جهانی به‌عنوان ملاک‌های جذابیت ارزیابی می‌شود و حتی نوزادان هم از این الگوها برای تشخیص اشخاص زیبایی استفاده می‌کنند.

چگونه می‌توان ادراک نوزادان از زیبایی را ارزیابی کرد؟ ما می‌دانیم که کودکان به چیزهایی که برای آن‌ها جالب و جذاب است، مانند رنگ‌های روشن خیره می‌شوند.

در یک مطالعه، علایق بصری نوزادان با استفاده از فناوری ردیابی چشمی ارزیابی شد. نتایج این پژوهش نشان می‌دهد که نوزادان بین ۱۲ تا ۲۴ ماهه به چیزهایی مانند تقارن صورت و ویژگی‌هایی که معمولا با زنانگی صورت در ارتباط است، علاقه نشان می‌دهند. این‌ها از جمله چیزهایی است که برای بزرگ‌سالان هم جزء عناصر زیبایی چهره محسوب می‌شوند. در واقع برداشت نوزادان از جذابیت چهره دقیقا با برداشت بزرگسالان هماهنگ و یک شکل است.

این مسأله درباره‌ی نوزادان از این حیث اهمیت دارد که آن‌ها هنوز تحت تأثیر فرهنگ، تبلیغات یا فضای مجازی قرار نگرفته‌اند تا الگوهای ذهنی خود درباره‌ی زیبایی را از آن‌ها الهام بگیرند.

سؤال مهم این است که اگر تمام تأثیرات اجتماع و رسانه از ذهن یک فرد پاک شود، برداشت او از زیبایی به چه شکل خواهد بود؟ در واقع جاذبه‌ی بصری برخی از ویژگی‌های خاص صورت که توسط چنین فردی ادراک می‌شود نشان‌دهنده‌ی یک واکنش عصبی بیولوژیکی خالص است.

زیبایی چگونه تعریف می‌شود؟

ضرب‌المثل رایجی وجود دارد که می‌گوید: «زیبایی در چشم بیننده است.»، این عبارت در واقع به طور ضمنی به این مسأله اشاره دارد که زیبایی بصری مفهومی غیر قابل تعریف و اسرارآمیز است. با این حال، آنچه ما با اطمینان درباره‌ی زیبایی انسان می‌دانیم، این است که دانشمندان عامل شکل‌دهنده‌ی جذابیت چهره انسان را به چند عامل کلیدی تقلیل داده‌اند که درباره‌ی آن‌ها اجماع نظر نسبتا یکپارچه و ثابتی در طول زمان و در بین فرهنگ‌ها و قومیت‌های مختلف وجود داشته است.

تکنیک اساسی استفاده‌شده برای تعیین این شاخص‌های زیبایی این بود که از شرکت‌کنندگان در یک پژوهش خواسته شد تا تصاویر چهره‌های مختلفی را که در اختیار آن‌ها گذاشته شده مرور کرده و بازخورد خود را از آن‌ها ثبت کنند. سپس این بازخوردها تجزیه و تحلیل شده و ویژگی‌هایی که در چهره‌های مختلف امتیاز مطلوب‌تری دارند، به‌عنوان ملاک‌های زیبایی چهره استخراج می‌شوند.

محققان همچنین می‌توانند ویژگی‌های این تصاویر را به صورت دیجیتالی دست‌کاری کنند و نحوه‌ی تأثیرگذاری آن بر نظرات شرکت‌کنندگان را مشاهده کنند. به‌عنوان مثال، زاویه‌دار کردن فک یک مرد در تصویر و مشاهده‌ی نحوه‌ی تأثیرگذاری آن بر عکس‌العمل شرکت‌کنندگان.

در زیر برخی از عناصر مشترک موجود در چهره‌ی افراد زیبا و همچنین نظریات تکاملی که علت زیبایی این ویژگی‌ها را توضیح می‌دهند، آمده است.

لطفا توجه داشته باشید که بسیاری از تحقیقات علمی انجام شده در زمینه زیبایی و جذابیت، بر اساس نظرسنجی از مردان و زنان غیر همنجس‌گرا و بدون تغییر جنسیت، صورت گرفته است.

تقارن

تقارن به میزان شباهت یک نیمه‌ی جسم به نیمه‌ی دیگر آن اشاره دارد. در واقع چهره‌ی انسان در هر دو نیمه دقیقا یکسان و مشابه نیست. تقارن صورت یکی از آن ویژگی‌هایی است که در هنگام انتخاب همسر در همه‌ی فرهنگ‌ها و جوامع و حتی در میان گونه‌های جانوری هم جزء عناصر فوق‌العاده مطلوب و مهم در نظر گرفته می‌شود.

در این آزمایش هنگامی که تصاویر به گونه‌ای دست‌کاری می‌شدند که یک طرف صورت شباهت بیشتری به طرف دیگر صورت داشته باشد، این امر به طور چشمگیری احتمال انتخاب آن چهره را به‌عنوان یک چهره‌ی زیبا در مقایسه با تصویر بدون تغییر افزایش می‌داد.

این مسأله ممکن است مربوط به انگیزه‌ی تکاملی انسان برای تولیدمثل باشد. در مردان، بدن متقارن با افزایش تعداد اسپرم و سلامت اسپرم ارتباط مستقیم دارد. تقارن سینه در زنان هم با افزایش توان باروری همراه است.

ویژگی‌های جنسی ثانویه

این موضوع شامل ویژگی‌هایی می‌شود که به واسطه‌ی آن‌ها تغییرات مربوط به مردانگی یا زنانگی پس از بلوغ در صورت فرد شکل می‌گیرد. به طور معمول، ویژگی‌های مردانه مانند فک بزرگ و برجستگی پشت ابروها نشانگر قدرت، خوی سلطه‌گری و زیبایی مرد است. همین امر در زمینه‌ی ویژگی‌هایی مانند لب‌های پرتر و گونه‌های بلندتر یا پُرتر در زنان صادق است.

تحقیقات نشان داده که زنانی که چهره‌های زنانه‌تری دارند، به طور متوسط سطح استروژن موجود در خونشان بیشتر است. درباره‌ی مردان هم به همین شکل، افزایش سطح تستوسترون بدن با ویژگی‌های ظاهری «مردانه» ارتباط مستقیم دارد. این نشانه‌های ظاهری که نشانگر سطح هورمون‌های فرد است در جنبه‌های مختلفی مثل انتخاب همسر به طور ناخودآگاه جلب توجه می‌کنند.

ظاهر سالم

ویژگی‌هایی که نشان‌دهنده‌ی سلامت و نشاط جسمانی فرد هستند هم از نگاه دیگران ارزش و جذابیت زیادی دارند. این ویژگی‌ها شامل چیزهایی مثل رنگ پوست است. البته منظور رنگ خاصی نیست، بلکه یکنواختی و یک دست بودن رنگ پوست مد نظر است. این موضوع به همراه صافی بافت پوست، نبود لکه‌های پوستی و وجود خطوط کمتر روی پوست با سلامت پوست صورت ارتباط مستقیم دارند.

این ویژگی‌ها به طور ناخودآگاه نشان‌دهنده‌ی سلامت فرد است، حتی زمانی که تنها قسمتی از پوست قابل رؤیت باشد. وضعیت پوست در واقع یک نشانگر مفید برای ارزیابی وضعیت سلامت کلی فرد است.

قرمزی گونه‌ها و لب‌ها نشانه‌ی سطح فعالیت ورزشی مناسب و اکسیژن‌رسانی بیشتر خون است که خود ارتباط سرخی این اعضا و جذابیت را توضیح می‌دهد. زن‌ها همچنین هنگام پوشیدن لباس‌های قرمز نسبت به سایر رنگ‌ها، از نظر مردها جذابیت بیشتری پیدا می‌کنند.

رنگ پریدگی یا زردی چهره، یا نسبت زیاد دور باسن به کمر در زنان، نشانه بیماری یا وضعیت متابولیکی غیر مطلوب هستند و از نگاه دیگران جذاب به نظر نمی‌رسند.

شاخص‌های شخصیتی

چهره‌ی افراد زمانی جذاب‌تر به نظر می‌رسد که ویژگی‌های ظاهری آن‌ها دال بر وجود ویژگی‌های اجتماعی باارزشی مانند مهربانی، آرامش یا نشاط باشد. اگرچه حالات چهره گذرا هستند، اما چهره‌هایی که در حال لبخند زدن هستند از نگاه افراد زیباتر از چهره‌های خنثی هستند. به ویژه هنگامی که با تماس چشمی مستقیم ترکیب می‌شود یا زمانی که فردی که به عکس امتیاز می‌دهد، احساس کند تصویر مقابلش دارد به او لبخند می‌زند.

پیش‌تر به این موضوع اشاره شده که ویژگی‌های مردانه در چهره باعث می‌شوند فرد جذاب‌تر به نظر برسد. این امر درباره‌ی زنانی که تازه یک رابطه‌ی عاشقانه را شروع کرده‌اند یا در فاز تخمک‌گذاری خود قرار دارند یا حتی وقتی که در جست‌وجوی یک رابطه‌ی عاشقانه هستند هم صادق است.

با این حال زنان در سایر مراحل چرخه‌ی قاعدگی خود، چهره‌ی مردانی که در صورتشان ویژگی‌های زنانه‌تری دارند را ترجیح می‌دهند، یا اینکه به جای خوی سلطه‌گری، ویژگی‌های زنانه‌تری مانند صداقت، محبت و همکاری را در مردان ترجیح می‌دهند. به عبارت دیگر، ویژگی‌هایی که لزوما به باروری زن مرتبط نیستند بلکه با فرزند پروری و رابطه پایدار مرتبط است برای زن اهمیت پیدا می‌کند.

وضعیت تأهل فرد

تحقیقات نشان می‌دهد مردانی که به‌عنوان یک فرد متأهل شناخته می‌شوند جذاب‌تر از مردان مجرد هستند. زنان همچنین مردانی را که توسط زنان دیگر احاطه شده باشند از مردان تنها جذاب‌تر می‌دانند.

انسان‌ها همچنین اشخاصی را که شریک عاشقانه قبلی آن‌ها ظاهر خیلی زیباتری داشته را جذاب‌تر می‌دانند.

سایر عوامل تأثیرگذار بر زیبایی و جذابیت

یک ویژگی جالب که تعیین می‌کند چگونه می‌توانید برای خودتان شریکی بیابید، ظاهر شما است. به نظر می‌رسد زنان از چهره‌ی مردانی که ظاهری زنانه دارند بیزارند. هنگامی هم که مردان به چهره‌ی زنانی نگاه می‌کردند که ویژگی‌های مردانه‌ای در چهره‌ی خود دارند و از آن‌ها خواسته شد که یک رابطه‌ی کوتاه مدت را با چهره‌ی موجود در عکس تصور کنند، آن‌ها اعلام انزجار کردند. با این حال، این مسأله در روابط بلند مدت صادق نیست. در حقیقت این مسأله می‌تواند توضیح بدهد که چرا گاهی اوقات برخی زوج‌ها به لحاظ ظاهری شبیه یکدیگر هستند.

این مسأله ممکن است به این دلیل باشد که قسمتی از مغز که مسؤول تفسیر زیبایی است (Cyrulate Cyrus) است، مسؤول ارزیابی وضعیت خود فرد هم هست.

مطالعات دیگر نشان داده است که در رنگ مو و رنگ چشم، الگوی غالب در انتخاب فرد جذاب، برگزیدن کسی است که این ویژگی‌هایش، بیشترین شباهت را به رنگ مو و رنگ چشم والد جنس مخالف شما داشته باشند (دختر= پدر/ پسر= مادر). علاوه بر این، زنانی که در دوران کودکی خود رابطه‌ی مثبتی با پدرشان داشته‌اند، بیشتر جذب مردانی می‌شوند که تناسب چهره‌ی آن‌ها شبیه چهره‌ی پدرشان است.

سخن پایانی

اگرچه همه‌ی این‌ها نکاتی است که برخی از جدیدترین تحقیقات دانشگاهی درباره‌ی زیبایی به ما می‌گویند، اما این مطالعات هرگز نمی‌توانند زیبایی یک پیوند معنادار با فردی بامزه، باهوش و متفکر را تشریح کنند. این یک حقیقت است که همه چیز را نمی‌توان اندازه‌گیری کرد، همه‌چیز در این دنیا کمی نیست. در حقیقت دوست داشتنی‌ترین چیزها در درون ما جای دارند و با هیچ ابزاری هم قابل اندازه‌گیری نیستند.