چرا اینجاییم( این قسمت سنت شکنی۱)


سنتها چیزهایی هستند که از والدین و اجداد ما رسیده اند.
در نظر خیلی‌ها سنتها مثل سیب‌های ممنوعه هستند.
از نظر برخی شکستن آنها گناهی بزرگ محسوب می گردد!
سنتها آبرو و هویت ما هستند!
کدام انسان عاقلی آبروی خود را می برد!؟
کدام آدم عاقلی تربیت و روشهای زیستی خود را رها می کند تا سرگردان شود؟!
بله با تو اَم، فکر کن تا امروز همه تو را بخاطر رعایت همین سنتها محترم می شمردند!
اصلا هویت من و تو از همین سنت ها اعتبار می گیرد!
سنتها قالب هستند و ما باید در قالب آنها جای گیریم و شبیه آنها شویم تا نامفهوم و عجیب نباشیم.
روش خورد و خوراک، شکل و رنگ پوشاک، دین و مذهب و حتی ساده‌ترین آداب زندگی کردن در سنت خلاصه می شود،
فرهنگ همان مجموعه باورها و سنتهاییست که در یک محیط شکل می‌گیرد و لازم الاجرا ست!
مثل فرهنگ شهر نشینی، فرهنگ روستایی، فرهنگ عشایری، آپارتمان نشینی و....
از خرده فرهنگ‌های یا فهرهنگ‌های گسترده، ملی و بین المللی که بنام میراث فرهنگی ملل و حتی فرهنگ بشری نام گرفته اند،
شما باید یک چیزهایی را باور داشته باشی،
مثل آتش که می سوزاند و آب در بدن همه جانوران وجود دارد،
یا اینکه نتیجه اعمال انسان به خودش باز می گردد، یا سحر خیزی و ورزش برای سلامتی خوب است، صدقه دادن و دستگیری از نیازمندان ارزشمندست، حتی اینکه باید موهایت را شانه کنی تا زیباتر به نظر برسی، و اینکه صبحانه مهمترین وعده است.
خُب این عتقادات و باورها باعث یک سری کارهای تکراری می شود که عادت‌ها نامیده می شوند، و این عادت‌ها باعث پیشرفت یا عقب ماندگی می شود.
چطور؟
این‌ها که همگی خوب بودند، بله
جشن عید نوروز و عزاداری محرم نیز سنت هستند. که با ایجاد یک باور و عادت به آن شکل گرفته اند، چه به دستور جم باشند چه در سوگ عزیزی که برای تحول و جان بخشیدن دوباره به دین خدا شهادت را برگزید.
خلاصه می‌خواهم بگویم آنچه آشنا و عادت ماست و معنی محیط امن را برای ما به ارمغان می آورد سنت نام دارد، این سنت مانند خانه پدریست که ما در آن رشد می‌کنیم چه درست چه گژ و نادرست، بالاخره به آن محیط خو می گریم و با آن شکل می‌پذیریم.
سنت حسنه یک سری رفتارهای مفید و ارزشمندیست که من یا تو به ایجاد می‌کنیم.

یک فرد انگلیسی عادت دارد چای خود را باشیر و عسل میل کند،
یک فرد ایرانی عادت دارد چای خود را با هیل و خرما بخورد،
یک فرد انگلیسی زبان، عادت دارد به انگلیسی صحبت کند و از افتخارات اجداد خود بگوید.
یک فرد فارسی زبان عادت دارد به پارسی سخن بگوید و از افتخارات اجداد خود بگوید.

البته هر کسی می تواند علاوه به زبان مادری خود چندین زبان دیگر بیاموزد. اما آنچه که در خانه و در کودکی آموخته، بطور سنتی زمان مادریست،
یک شوخی هم برای تغییره فضا بکنیم، بیچاره پدر که خانه و زندگی را تامین می کند ولی فرزندش را زبان مادری گویند! گویا پدر لال بوده و هیچ کمکی برای یادگیری زبان فرزندش نکرده! خسته نباشید پدر دلاور، خداقوت پهلوان!

خب ادامه بدهیم،

کریس و کریستین برادر و خواهر هستند آنها سنت دارند هر یکشنبه به کلیسا می روند.
آنها مسیحیان معتقدی هستند. آنها عادت دارند به کودکان یتیم کمک کنند!

کمال عادت دارد هر روز سی دقیقه پیاده روی کند حتی ایام تعطیل!
کمال اعتقادات محکمی دارد، او در یک خانواده سنتی رشد کرده است.
کمال و پدرش یک سنت حسنه دارند. کمال هرسال به همراه پدرش کتابهای دعا به نوجوانان مسجد هدیه می دهند.
کمال عضو گروه جهادی دانشگاه است او و اعضای گروه، به کمک روستاییان می روند، آنها نذر کرده تا بخشی از عمر خود را صرف ساختن و آبادانی روستاهای محروم کند.

کونوسوکه یک ژاپنی موفق است، او بر طبق عادت، هر روز صبح زود با خنده و روی خوش به شرکت خود می رود،
کونوسوکه بر طبق رسوم ژاپنی جنازه‌ی مادرو پدرش را سوزانده و کوزه‌های حاوی خاکستر آنها را در اتاق کارش قرار داده است، او دلیل موفقیت های خود را کمک های ارواح والدینش می داند، او هر روز مقداری از خوراکیهایی که آنها دوست دارند را کنار عکس آنها قرار می دهد، او شاد و خرسندست از اینکه هر روز در کنار آنها کار می کند و در هنگام رفتن به خانه از آنها خداحافظی می کند.

کونوسوکه مرد خوش اخلاقیست و همکارانش دلیل موفقیت او را مهربانی و همدردی او با زیردستانش می دانند آنها آدم‌های بسیار تحصیلکرده و کوشایی هستند ولی کارهای کونوسوکه را خرافاتی و قدیمی می دانند! آنها آدم‌های سنتی را خوش باور تلقی می‌کنند، کونوسوکه هرگز آنها را اخراج نخواهد کرد چون دوستشان دارد، اما از اینکه آنها اینقدر از سنتهای کشور خود دور شده‌اند افسوس می خورد.


سنتها دو دسته اند
یا مفید یا مضر،
یا تمدن ساز یا تمدن سوز،

فرهنگ یا سنت جامعه مجموعه ای از باورها و عادتهای اکثریت جامعه را سنت یا فرهنگ یک جامعه می‌گویند.
سنتی‌ترین افراد معمولا سطحی‌ترین،ضعیف‌ترین و شکننده‌ترن افراد جامعه را تشکیل می‌دهند.
اما برای همه اینگونه نیست!
فراعنه و بسیاری از پادشاهان وبرخی از افراد موفق انسانهایی سنتی بوده اند.
این که سنت بد است یا خوب و برای چه کسانی چه سنت‌هایی مفیدترست مسئله‌ایست که قصد داریم بدان بپردازیم.

جالبست بدانیم پیامبران سنت شکنان قهاری بوده‌اند،
ابراهیم بت شکن بزرگ تاریخ بود، موسی در جنگ با دین مصری و خرافات سنتی مصر بود و عیسی تا وقتی که در میان مردم بود بزرگان بت پرست و حتی بزرگان یهود او را دشمن دانستند.

نکته مهم پیامبران همه سنت‌ها را نمی‌شکستند بلکه سنتهای مضر و خرافی را از بین می بردند.
مثلا سنت‌هایی مثل دید و بازدید از اقوام و دوستان توسط پیامبران گرامی داشته شده و خود در ترویج آن کوشیده اند.