دواین به یه چیز الهی و مقدس گفته میشه؛ مثل کسی که مسیر ذهن، قلب و زندگی شما رو تغییر داده و مثل یه نور توی تاریکیِ زندگیتون پیدا شده.
به جُستجوی تو بر درگاهِ کوه میگریم، در آستانهی دریا و علف.
به جُستجوی تو
بر درگاهِ کوه میگریم،
در آستانهی دریا و علف.
به جُستجوی تو
در معبرِ بادها میگریم
در چارراهِ فصول،
در چارچوبِ شکستهی پنجرهیی
که آسمانِ ابرآلوده را
قابی کهنه میگیرد.
به انتظارِ تصویرِ تو
این دفترِ خالی
تا چند
تا چند
ورق خواهد خورد؟
جریانِ باد را پذیرفتن
و عشق را
که خواهرِ مرگ است. ــ
و جاودانگی
رازش را
با تو در میان نهاد.
پس به هیأتِ گنجی درآمدی:
بایسته و آزانگیز
گنجی از آندست
که تملکِ خاک را و دیاران را
از اینسان
دلپذیر کرده است!
نامت سپیدهدمیست که بر پیشانیِ آسمان میگذرد
ــ متبرک باد نامِ تو! ــ
و ما همچنان
دوره میکنیم
شب را و روز را
هنوز را…
مطلبی دیگر از این انتشارات
ناگهان بُغضی از درونام برمیخیزد
بر اساس علایق شما
وقتی خودم رو دوست دارم
بر اساس علایق شما
نانوشته های من برای تو :)