روزهایی که مینویسم!
از کی آدمها اینقدر خسته شدند؟
آیا تا به حال احساس کردید که انرژی و انگیزه لازم برای انجام کارهای روزانهتون رو ندارید؟
این روزها کم و بیش همه ما از خستگی غر میزنیم! از اینکه زیاد کار میکنیم و یا به بازنشستگی زودهنگام نیاز داریم! با وجود ابزارهای مختلفی که برای تسهیل کارها در اختیار ما قرار گرفته، این حجم از خستگی از کجا میاد؟ پیشتر در خصوص خستگی حاصل از فرسودگی شغلی، انگیزههای ما برای کار کردن و اهمیت وجود معنا در کار صحبت کردیم. اینجا هم قرار به طور تکمیلی به همون مسائل با اندکی تغییر زاویه دید بپردازیم.
از کی آدمها اینقدر خسته شدند؟
کار یکی از بخشهای مهم زندگی ماست. فعالیتی که ما بخش زیادی از روز مشغول به انجام اون هستیم. خستگی که در بین ما وجود داره این باور رو برای ما رقم زده که انگار ما بیشتر از مردمِ هر دورهی دیگری از زمان مشغول به کار هستیم.
بررسی آمار مربوط به 150 سال گذشته در کشورهای مختلف نشان میده که مردم کمتر از قبل کار میکنند. کمتر کار کردن به این معنیه که ما وقت بیشتری برای خانواده، سفر کردن، کتاب خوندن، آموزش و ... داریم.
همچنین با بررسی تاریخچه روانشناسی بالینی متوجه میشیم که تحقیقات و گزارشات خستگی از سال 1870 به بعد شروع میشه. یعنی همون 150 سال پیش! چرا از اون تاریخ؟ در همون دورههاست که صنعتی شدن به وجود اومد و ماشین بخار، شکلگیری الکتریسیته و تلگراف و ... اختراع شده. تولید درحال صنعتی شدنه، گرسنگی کم شده و رفاه نسبی شکل گرفته!
چه عواملی در دنیای امروز هست که در عین حال که ما ابزارمون بیشتر شده داریم بیشتر خسته میشیم؟
در منابع، موارد متفاوتی جهت ایجاد و تشدید خستگی مطرح میشه که دوتا از اونها توجه من رو جلب کرد.
خستگی حاصل از تصمیمگیری
یک روز صبحِ خودمون رو اگر در نظر بگیریم، میبینیم از لحظهای که از خواب بیدار میشیم تا شب که مجدد میخوابیم صدها انتخاب پیش رومون قرار داره. از اینکه صبحانه چی بخوریم؟ چه رنگی رو برای لباس پوشیدن انتخاب کنیم؟ کدوم لباس رو بپوشیم؟ با چه وسیله نقلیهای تا محل کار بریم؟ ناهار چی بخوریم؟ اگر مسیرمون به فروشگاههای موادغذایی بخوره که دیگه هیچی!! برای انتخاب هرچیزی چندین گزینه پیش رومون داریم! محققین به این نتیجه رسیدهاند که یکی از عواملی که خستگی رو در ما تشدید میکنه همین انتخابهای متعدد روزانه است.
یکی از علتهایی که استیو جابز همیشه تیشرت مشکی و شلوار جین آبی تنشه یا زاکربرگ اون تیشرت معروف طوسی رو میپوشه میتونه همین باشه.
خستگی از همدلی
هر روز با تعداد زیادی اخبار منفی و ناراحت کننده در سایتها، شبکههای اجتماعی و ... مواجه میشیم. تو همین چند ماه اخیر چندین بار خبر آتشسوزی در جنگلهای زاگرس، تالاب انزلی، کردکوی و ... شنیدیم. تکرار این اخبار منفی و حجم بالای اونها میتونه مارو از همدلی کردن خسته کنه و علاوه بر اینکه به مرور زمان به این اخبار عادت میکنیم و امکان داره نسبت بهشون بی تفاوت بشیم، بلکه میتونه موجب افزایش خستگی ذهنی و کاهش توان ما بشه.
چطوری فرمون خستگی رو دست خودمون بگیریم؟
با اطلاع و آگاهی به علل ایجاد خستگی، میتونیم فرمون روان خودمون رو به دست بگیریم تا کمتر در معرض قرار بگیریم. از جمله مواردی که میتونه در مدیریت خستگی کمکمون کنه:
خواب کافی
زندگی متعادل
تعیین پاداش دقیق
اشتیاق داشتن به انجام هر کار
توجه به پیشرفتهای ریز طول مسیر
گنجنیه تجربیات خوب ماندگاره (هزینه کنیم برای تجربه کردن)
کار رو برای خود کار انجام بدیم و در لحظه از انجامش لذت ببریم
تلاش هوشمندانه (باید واقع بینانه محدودیت های خودمون رو ببینیم. در واقع اواسط راه یک آدم رو با قدمهای اول خودمون مقایسه نکنیم)
اگر بخوایم یه قطعه خوب بسازیم باید به موقع سکوت هم داشته باشیم. یه قطعه موسیقی با سکوتهاشه كه به شاهکار تبدیل میشه.
این خستگیها اگر مدیریت نشه باعث کند شدن ما در مسیر زندگیمون میشه. یه وقت میبینی یه متری خط پایان وایستادی اما توان ادامه دادن نداری و خستهای. آگاهی به علت این خستگیها میتونه در مدیریت اونها به ما کمک کنه.
منابع شنیداری:
بحثی درباره کتاب روانشناسی خستگی- دکتر آذرخش مکری
مطلبی دیگر از این انتشارات
چگونه مغز خودم را فریب دادم تا کارهای سخت را دوست داشته باشد
مطلبی دیگر از این انتشارات
لذت از دست دادن
مطلبی دیگر از این انتشارات
چطور خودمان را آرام کنیم؟