مستر نقل قول سابقا روزنامه نگار بوده و امروز می خواهد با شما نوشته هایش را به اشتراک بگذارد اینجا فقط نقل قول داریم
استراتژیهای رقابتی بازاریابی و ناگفتههایی از سریال بازی مرکب!
در ماههای اخیر سریالی از نتفلیکس به پخش رسیده است که بعید است اسمش را نشنیده باشید. بازی مرکب (Squid Game) از جدیدترین سریالهای کره جنوبی است که به کمک نتفلیکس، توسط همه جهان دیده شد. در این سریال شاهد داستانی درام با رگههای ترسناک و هیجانی هستیم که روایت متفاوتی را از بقای انسان در شرایط تحولیافته جهان نشان میدهد. پول، بازی، بقا و رقابت، درونمایه این داستان را شکل میدهد و همین مسائل، این سریال نمادین را موضوع بحث محافل مختلفی کرده است.
یکی از اتفاقات جالبی که در ادامه نمادین بودن داستان سریال رخ داده است، برداشتهای متفاوتی است که فعالان هر زمینه از سریال داشتهاند. مفاهیم و مضامین به نمایش گذاشته شده در سریال جای تحلیل زیادی داشتهاند و دست افراد را برای خلاقیت و تولید محتوا باز گذاشتهاند؛ به گونهای که بعید است در پیجهای اینستاگرامی، اکانتهای توییتری و کانالهای تلگرامی محتوایی مرتبط یا بر مبنای این سریال را نبینید.
در بازاریابی 5 نوع استراتژی داریم:
- حمله از جلو
- حمله از جناحین
- حمله همهجانبه (محاصره)
- حمله از راه فرعی
- حمله چریکی
استراتژیهای مختلفی در بازاریابی وجود دارند که میتوانند زیرمجموعه استراتژیهای تدافعی یا تهاجمی باشند. در این مطلب، قرار است تحلیلی از استراتژیهای تهاجمی مختلف در بازاریابی بر اساس سریال بازی مرکب داشته باشیم.
سریال بازی مرکب در زمینه استراتژیهای حمله بازاریابی چه به ما میآموزد؟
مقابله با رقبا در بازار قسمت مهمی از بازاریابی محسوب میشود. استراتژیهای حمله معمولا بیشترین کاربرد را زمانی دارند که یکی از بازیگران یک صنعت، میخواهد سهمی که رهبر آن صنعت در بازار دارد را تصاحب کند. در مطلبی که پیش روی شماست، از بازیهای طراحیشده در سریال بازی مرکب استفاده شده است تا استراتژیهای مختلف حمله در بازاریابی را به شما توضیح دهیم.
استراتژیهای تهاجمی مختلف در بازاریابی
این استراتژیها شامل موارد زیر هستند.
حمله از جناحین
این استراتژی در تقابل با استراتژی بالاست؛ ما در استراتژی حمله از جناحین، از طریق نقاط ضعف رقبا آنها را تحت فشار قرار میدهیم.
حمله از راه فرعی
این استراتژی خودِ رقیب را نشانه نمیگیرد، بلکه روی بخشهایی تمرکز میکند که رقیب در آنها حضور فعال ندارد. در واقع این استراتژی، بهره بردن از عدم حضور رقیب در بخشهای مختلف با هدف تصاحب کردن آن بخشها زودتر از رقیب است.
حمله چریکی
حمله چریکی برای آن دسته از بازیگرانی مناسب است که خودشان در موضع ضعف هستند. این بازیگران قادر نیستند که یک حمله دائمی و هدفمند را به کار ببندند؛ به همین خاطر با استفاده از استراتژی حمله چریکی، گاه به گاه با فاصلههای زمانی به رقیب بزرگ خود حمله میکنند و کمکم او را به سمت ضعیف شدن میبرند.
حمله همهجانبه یا محاصره
این استراتژی، یک هجمه همهجانبه به رقیب است! اگه میخواهید هم به نقاط قوت رقیب و هم به نقاط ضعف او حملهور شوید، این استراتژی مناسب کار شماست.
هر بازی [در سریال بازی مرکب] چگونه با این استراتژیهای تهاجمی در بازاریابی مطابقت دارد؟
هر بازیای که در سریال بازی مرکب برای شرکتکنندگان طراحی شده بود، در اینجا با یک استراتژی حمله مشخص تطابق دارد. هر بازی و استراتژی، زمینهها و قوانین مشابهی دارند که برنده شدن یا بازنده بودن در آنها را مشابه و یکسان میکند.
بازی «چراغ قرمز چراغ سبز» / استراتژی «حمله از راه فرعی»
اولین بازی سریال، «چراغ قرمز چراغ سبز» نام داشت. در این بازی، شرکتکنندگان باید حرکت بعدی خود را از چشم دختر عروسکی پنهان میکردند وگرنه بازی را میباختند. اگر دختر عروسکی بزرگ و ترسناک شرکتکننده را «میدید»، هم بازی و هم زندگی برای شرکتکننده تمام میشد! تنها زمانی که شرکتکننده میتوانست نقشه خود را عملی کند و به حرکت درآید، زمانی بود که عروسک به سمت دیگری نگاه میکرد.
در استراتژی حمله از راه فرعی، بازیگر جدید بازار در تلاش است که هیچجوره گذرش به راه پیشرو و رهبر بازار نیفتد. تنها زمانی رشد شما در این میدان تضمینشده است که به سمت بخشهایی بروید که رهبر بازار [دختر عروسکی] حواسش به آنها نیست. اگر از استراتژی حمله از راه فرعی استفاده کنید، ممکن است به بخشهایی دست یابید که رهبر بازار در آنها فعالیت ندارد یا محصولاتی تحت کنترل شما درآید که در سهم بازار رهبر بازار وجود ندارند.
بازی «آبنبات لانهزنبوری» یا «دالگونا» / استراتژی «حمله همهجانبه» یا «محاصره»
در بازی دوم سریال بازی مرکب، به هر شرکتکننده یک آبنبات لانهزنبوری داده میشد. این آبنباتها در کشور کره جنوبی به دالگونا معروف هستند. در وسط هر دالگونا، یک شکل حک شده بود که فرد شرکتکننده باید بدون شکستن و خراب کردن کل دالگونا، آن شکل را درمیآورد. انجام دادن چنین کاری توسط شرکتکننده به تمرکز زیادی احتیاج داشت؛ شرکتکننده برای درآوردن شکل داخل دالگونا، باید دور شکل را آنقدری سوزن میزد که شکل دربیاید بدون اینکه دالگونا بشکند.
در استراتژی حمله همهجانبه، همه توان و تمرکز شما صرف این میشود که سهم بازارِ یکی از رقبای خود را -که به احتمال زیادی همان رهبر بازار در صنعت مورد نظر است- تصاحب کنید. این فرآیند، همچون آنچه که در بازی آبنبات لانهزنبوری شاهدش بودیم، یک کلید اساسی دارد: تمرکز! شما در این استراتژی، باید تنها روی یک بازیگر در بازار تمرکز کنید، نقاط قوت و ضعفشان را همچون کف دست بشناسید و سپس، سهم بازار او را تصاحب کنید. انجام این فرآیند به صورت نمادین، درآوردن همان شکل حکشده روی دالگوناست.
بازی «طنابکشی» / استراتژی «حمله از جلو»
مسابقه طنابکشی سومین بازی در سریال بازی مرکب است. در این بازی، شرکتکنندگان به صورت یکبهیک و تنبهتن در مقابل هم قرار میگرفتند. سپس هر شرکتکننده، باید آنقدری طناب را به سمت خود میکشید که شرکتکننده دیگر را به مرگ میرساند. موفقیت، در کشیدنِ هرچه بیشترِ طناب از سمت رقیب رودررو به سمت خود بود.
در استراتژی حمله از جلو، شما باید چشم در چشم رقیب خود باشید و جلوی چشم او، از او قویتر شوید! شما این کار را با حملهور شدن به نقاط قوت او انجام میدهید و این حمله را تا جایی پیش میبرید که با قویتر شدن از او، سهم بازار را از او بربایید.
«تیلهبازی» / استراتژی «حمله چریکی»
تیلهبازی شوکآمیزترین و هیجانانگیزترین بازی سریال بازی مرکب است. در بازی تیلهها، شرکتکنندهها در گروههای دوتایی قرار میگرفتند و باید به گونهای، تیلهها یا مهرههای دیگر بازیکن را از آن خود میکردند. قسمت تکاندهنده برای آن دسته از افرادی که در این بازی حذف میشدند، این بود که همبازی و همگروهیهایشان، نه دوست، بلکه درواقع رقیب آنها بودند!
در حمله چریکی، حرکت شما در خفا و بهآرامی انجام میگیرد. درواقع در استراتژی حمله چریکی شما گاهی حمله میکنید و گاهی خودتان را تنها یک فرد علاقهمند به بازار مورد نظر جا میزنید. عنصر کلیدی در این حمله شوک است؛ شما زمانی به رهبر بازار حمله میکنید که هیچ انتظارش را ندارد و به خاطر همین امر، بازی را به شما میبازند.
بازی «پل شیشهای» / استراتژی «حمله از جناحین»
در این بازی سریال، شرکتکننده باید میتوانست از یک پل شیشهای عبور کند. برخی از قسمتهای این پل را از شیشههای نازک و ضعیفتر ساخته بودند؛ اگر شرکتکننده روی این قسمتها پا میگذاشت، از مسابقه حذف میشد و جان خود را از دست میداد! درواقع در این بازی، برای اینکه یک شرکتکننده بتواند برنده شود، باید قسمتهای شکننده و ضعیف را در پل شیشهای شناسایی کند و پا رویشان نگذارد.
در حالی که در استراتژی حمله از جلو باید نقاط قوت رقیب را شناسایی کنیم، در استراتژی حمله از جناحین، شناختن نقاط ضعف او اهمیت دارد. رقبای ما در بازار به هیچ عنوان بیعیب و نقص نیستند؛ تنها کاری که ما باید برای موفق شدن در این استراتژی انجام دهیم این است که به اندازه کافی هوشیار و گوشبهزنگ باشیم تا آن عیب و نقصها را ببینیم و از آنها بهره کافی را ببریم.
حالا پس از خواندن این مطلب احتمالا سریال بازی مرکب را با دید جدیدتری به تماشا بنشینید! توجه داشته باشید که این سریال یکفصله تاریخسازی کرده است و عنوان «پرمخاطبترین سریال تاریخ نتفلیکس» را به دوش میکشد. در حالی که تهیهکنندگان بازی مرکب تنها 21 میلیون دلار را برای فاز تولید آن خرج کردند، سود حاصل از پخش آن برای نتفلیکس چیزی بیشتر از 900 میلیون دلار از آب درآمد. با دیدن این سریال هم این مطلب را بهتر خواهید فهمید و هم متوجه خواهید شد این روزها همه درباره چه چیزی با هم بحث و گفتوگو دارند!
منبع: dmboard<br/> <br/>
مطلبی دیگر از این انتشارات
«آیا زندگی ارزش زیستن دارد؟» و فلسفهی ویلیام جیمز
مطلبی دیگر از این انتشارات
چه جوری در جلسات روزانه اسکرام باانرژی باشیم؟
مطلبی دیگر از این انتشارات
برنامه ریزی سازمانی