ایران درودی؛ زندگی نامه و آثار

زندگی من خلاصه میشه در یک کلمه”نقاشی”! فکر می‌کنم نقاش من و انتخاب کرده من نقاشی رو انتخاب نکردم. من شبی که مادرم رو به خاک سپردم اومدم بالا نقاشی کردم. این ها بخشی از صحبت های نقاش ایرانی، ایران درودی در یکی از مصاحبه هایش است. ایران درودی بانوی هنرمند ایرانی است که عشق به هنر جزیی جدایی ناپذیر از تمام آثار و تک به تک انتخاب های زندگی اش بوده است. او زاده 11 شهریور 1315 در مشهد می باشد که در خانواده ای سرشناس متولد شد، پدرش از تاجران صاحب نام خراسان و خانواده مادرش از بازرگانان قفقاز بودند. قصد دارم تا در این مقاله شما را با تمام زوایای زندگی این هنرمند بی بدیل آشنا کنم.

ایران درودی
ایران درودی

ایران درودی؛ زندگی از آغاز

در سال 1316 ایران 1 ساله بود که با مادر و خواهر بزرگترش پوران راهی اروپا شد که به پدر که در شهر هامبورگ تجارت‌خانه‌ای دائر کرده بود بپیوندند. این خانواده زندگی بی دغدغه ای را در آن سال های قبل از طوفان در کنار یکدیگر سپری می کردند. اما طولی نکشید که شعله های جنگ اروپا را به آتش کشید و بمباران های شبانه شهر هامبورگ را به لرزه درآورد. با این حال اقامت آن ها تا مدتی بعد از جنگ هم ادامه پیدا کرد، پدر ایران درودی به سختی می توانست جنگ را جدی بگیرد و ادامه یافتن آن را باور نداشت اوضاع را طوری دید که در کمتر از یک ساعت تصمیم گرفت به ایران برگردد. پدر ایران فارغ التحصیل رشته معماری از دانشگاه مسکو و علاقه مند به هنر بود و همین موضوع زمینه ساز آشنایی ایران با دنیای هنر را فراهم کرد. ایران از کودکی علاقه ی خود را به نقاشی بروز می‌داد و همین شد که بعد از تمام شدن تحصیلات متوسط به دانشکده‌‌ی هنرهای زیبای پاریس (بوزار) رفت، تاریخ هنر را در لوور پاریس و دوره ویترای را در آکادمی سلطنتی بروکسل گذراند. از آن زمان بود که آثار ایران درودی خلق شد.

کودکی ایران درودی
کودکی ایران درودی


فصلی نو از عشق

ایران درودی بعد از نمایش آثارش در گالری های مختلف برای آموختن کارگردانی و تولید برنامه های تلوزیونی به انستیتو آر.سی.ال نیویورک رفت و در آنجا با پرویز مقدسی که در زمینه کارگردانی سینما و تلویزیون تحصیل می­ کرد آشنا و در همان نیویورک با او ازدواج کرد. آن دو عاشقانه یکدیگر را دوست داشتند. چندى بعد درّودی به همراه همسرش به ایران بازگشت و در سازمان تازه تاسیس تلویزیون در سمت تهیه کننده و کارگردان برای مدت 6 سال به فعالیت پرداخت. که نتیجه این سال ها فعالیت تهیه و کارگردانی 80 فیلم مستند تلوزیونی از هنرمندان ایران و جهان بود که تمام آن‌ها با موفقیت رو به رو شدند. نتیجه ی این آثار این بود که از جانب دانشگاه صنعتی شریف از درودی دعوت به عمل آوردند تا به عنوان استاد افتخاری به تدریس تاریخ و شناسایی هنر بپردازد. در سال 1364 بود که مرگ نا به هنگام پرویز همسر و همراه ایران، او را به مدت 3 سال عزادار کرد. ایران درودی اینچنین می نویسد: «آسمان و زمین نقاشی هایم را یخ فرامی گیرد، حتی خورشید یخ می بندد تا فاجعه را اعلام کند… نخستین اثرم «عروج پرویز» بود، پس از آن یخ ها و قندیل های یخ، نقاشی هایم را فراگرفتند.» در مصاحبه ی دیگری در این باره می گوید: «در این دوره بود که معنی اشعار مولانا و عطار را درک کردم. به عبارتی با این اتفاق دردناک بود که ابعاد و ارزش معنوی این اشعار را به‌درستی درک کردم. تا اتفاقاتی از این دست پیش نیاید که همچون آوار بر سر انسان فرو می‌ریزد، انسان، ظرفیت شناخت این‌گونه مفاهیم را به دست نمی‌آورد.»

ایران درودی و همسرش
ایران درودی و همسرش


داستان تابلوی نفت ایران درودی

در سال 1347 بود که شرکتی که لوله کشی نفت آبادان به ماهشهر را انجام داده بود به نام آی تی تی، افرادی را به ایران فرستادند تا هنرمندی را از بین تعدادی از هنرمندان منتخب برگزینند تا تابلویی از این لوله کشی ها بکشد. این گروه بعد از دیدن چندین اثر از مابقی هنرمندان به سراغ آتلیه کوچک ایران که در آن زمان در حال تکمیل اثر بزرگ خود به نام “رستاخیز” در آن بود رفتند. در آن زمان همسر ایران درودی برای راه اندازی تلوزیون بندرعباس به آنجا رفته بود که همان شب با ایران تماس گرفتند و به اون گفتند که از بین چندین هنرمند برای کشیدن این تابلو انتخاب شده است. و به مناسبت این موضوع مهمانی ای برای او در هتل هیلتون برپا کردند. همان شب بعد از مهمانی قرراداد را جلوی ایران گذاشتند، شرایط قرارداد به این شکل بود که تعدادی عکاس میفرستند تا از مرحله به مرحله ی کشیده شدن نقاشی عکس برداری کنند. و در مدت زمان یک ماهه ای که در اختیار او قرار می‌گیرد اگر نقاشی باب میل نبود باید نقاشی دیگری کشیده شود. ولی ایران اینچنین پاسخ می‌دهد: «نیازی نیست عکاس بفرستید من تعداد زیادی نقاشی با موضوع نفت نقاشی خواهم کرد و تابلویی که چاپ خواهد شد تابلویی است که من انتخاب خواهم کرد.» او میگوید به اهمیت انتشار تابلویی با عنوان «نفت ایران» ‌در مطبوعات مهم دنیا پی برده و از رسالتی که به من واگذار می‌شد آگاه بودم. در یک لحظه تصمیم گرفتم تمام امتیازهای مادی این کار را زیر پا بگذارم و روی حق انتخاب اثر پافشاری کنم. بنابران با پذیرش این شرط قرارداد دوباره نویسی می‌شود و این قرارداد به مهم ترین قرارداد زندگی ایران تبدیل می‌شود. نام این اثر را احمد شاملو “رگهای زمین، رگهای ما” انتخاب کرد. که چند ماه بعد این اثر با تیراژ چند میلیونی در دو صفحه ی رنگی همراه با نوشته ای از خود ایران درودی در مطبوعات مهم و معتبر دنیا از جمله «لایف»، «تایم»، «نیوزویک»، «نیوزفرانت» و بسیاری دیگر انتشار یافت. این چنین شد که ایران درودی در 32 سالگی به شهرت جهانی دست پیدا کرد ولی از صبح روز بعد این ماجرا مجدد 8 صبح سر کار خود در تلوزیون حضور پیدا کرد. زیرا که می دانست عشقش به ایران و خاک وطنش اجازه نمی‌دهد ایران را ترک کند زیرا که خاک این وطن است که منبع الهام اوست.

تابلو نفت ایران – ایران درودی
تابلو نفت ایران – ایران درودی

آثار برجسته ایران درودی

  • نام اثر: ره آورد سفر(ژاپن)
    سال: 1975
    ابعاد: 130×80
  • نام اثر: به زلالی یک عشق
    سال: 1977
    ابعاد: 183×297
  • نام اثر: پایداری
    سال: 1987
    ابعاد: 89×118
  • نام اثر: بهت دشت
    سال: 1992
    ابعاد: 89×118
  • نام اثر: رگ‌های زمین، رگ‌های ما
    سال: 1969
    ابعاد: 105×80
  • نام اثر: محرم راز
    سال: 1985
    ابعاد: 65×81
  • نام اثر: سلطه‌ی بودن
    سال: 1970
    ابعاد: 195×296
  • نام اثر: سنگ، برگ، خاک
    سال: 1976
    ابعاد: 120×80
  • نام اثر: سرزمین بیگانه
    سال: 1963
    ابعاد: 100×63
  • نام اثر: اشراق
    سال: 1992
    ابعاد: 101×60
  • نام اثر: مرثیه آب – به یاد پرویز
    سال: 1987
    ابعاد: 92×65
  • نام اثر: بلور طلوع
    سال: 1988
    ابعاد: 92×65



ایران درودی در فاصله دو نقطه…!

ایران درودی همچون آیدین آغداشلو نیز دستی در نویسندگی دارد که کتاب در فاصله دو نقطه داستان زندگی ایران درودی به نگارش خود این هنرمند است. او می‌گوید کتاب دو نقطه نقاشی من است با کلمات، او واژه‌ها را جایگزین رنگ‌ها کرده و تا آنجا که امکان داشته است سعی کرده تا فضاى کلى نوشتار شبیه فضاى نقاشى‌هایش باشد. برای همین است که می‌گوید: ««در فاصله‌ی دو نقطه…!» یکى دیگر از نقاشى‌هاى من است که واژه‌ها جایگزین رنگ‌ها و فرم‌ها شده‌اند». ایران درودی سعی کرده است تا باری دیگر نور و امید و عشقی که در نقاشی هایش جاری ست را این بار به شکل کلمات در آورد تا بتواند کتاب زندگینامه خود را با نثری دوست داشتنی به مردم تقدیم کند. این کتاب 18 با تجدید چاپ شد که این آمار کم نظیر به حساب می‌آید. داستان شروع نوشتن این کتاب به این شکل است که از آنجایی که بازوهای ایران درودی برای جا‌بجایی تابلوهای اختتامیه‌ نمایشگاه سازمان ملل نیویورک بسیار آسیب دیده و دردناک شده بود و دیگر در آن زمان توانایی کشیدن نقاشی نداشت و از آنجایی که نمی‌تواند مدت طولانی ای بیکار باشد شروع به نوشتن می‌کند. در همان زمان ها خواهرش پوران به ایران می‌آید و بخش هایی از نوشته هایش را که صرفا جهت سرگرم کردن خود شروع به نوشتن کرده بوده است را برایش می خواند و استقبال زیاد خواهرش از کتاب باعث می‌شود تا تصمیم به تکمیل و انتشار کتاب بگیرد. به گفته ی خود ایران درودی تکمیل کتاب دقیقا 3 ماه طول کشید. و گفته است که محتوای و فرم کتاب دقیقا به همان شکلی است که در ابتدا بوده است و تغییری نکرده است. فصل‌بندى و روایت داستان همانی‌ است که در سه ماه اول شکل گرفته بود و هرگز تغییرى نکرد. با این تفاوت که ۶٢٠ صفحه که اول نوشته بود به ٢۴٠ صفحه تبدیل شد از زمانی که تصمیم جدی برای نوشتن این کتاب می‌گیرد درست 3 ماه بعد کتاب را تکمیل می‌کند.

ایران درودی در ۱۱ شهریور ۱۴۰۰ به بیماری کرونا مبتلا شد اما بهبود یافت. ایران درودی بعد از سال‌ها مبارزه با سرطان و بیماری‌های طاقت فرسا سرانجام صبح ۷ آبان ۱۴۰۰ در سن ۸۵ سالگی در آی‌سی‌یو بیمارستان دی تهران، پس از یک دوره بیماری چندماهه درگذشت. البته هیچگاه این بیماری‌ها نتوانستند روحیه بلند و سرگش او و همچنین عشق او به زندگی را تا آخرین لحظه در او بکشند. یاد و خاطرش گرامی باد.