دروغ‌هایی که دختران به خود می‌گویند



این مقاله درباره‌ی بسیاری از دروغ‌های دردناک و یک حقیقت مهم است. چه حقیقتی؟ تو به عنوان یک دختر فقط خودت مسئول زندگی خودت هستی و مسئول میزان شاد و رضایتی که از زندگی داری. در اینجا به چد دروغ مهم می‌پردازیم که دختران به خود می‌گویند.

دروغ اول: من به اندازه‌ی کافی خوب نیستم.

بسیاری از دخترها از کودکی یاد می‌گیرند که متکی به خود باشند و به اندازه‌ برادرانشان به آن‌ها توجه نشود. آن‌ها به شدت نادیده گرفته‌می‌شوند مگر اینکه کارخوبی کرده‌باشند. ملا نمره‌ی عالی در امتحانات مدرسه گرفته‌باشند. در مسابقات استانی برنده شده‌باشند. در مسابقات ورزشی عالی باشند و در تئاتر مدرسه هم فعالیت داشته‌باشند.

آن‌ها وقتی موردتوجه قرار می‌گیرند و تشویق می‌شوند، گویی تنها زمان‌هایی است که احساس سرزندگی دارند. در واقع سرمشق ذهنی این دختران این است: (اگر می‌خواهم که دوست داشته‌شوم و موردتوجه قرار بگیرم، حتما باید کار خلی خوبی انجام دهم یا بهترین و مفیدترین باشم.)

نکته‌ی ترسناک‌تر جایی است که دختران نمی‌توانند به اندازه‌ی کافی عالی باشند و همواره سرخورتر می‌شوند.

اگر پدرومادر فرزند دختری هستید بیش از هرکاری اورا به خاطر اینکه وجود دارد بپذیرید نه به واسطه‌ی اقداماتی که انجام می‌دهد. اگ از کودکی به فرزند دخترتان بگویید (تو به اندازه‌ی کافی خوب هستی)، در آینده و بزرگسالی دخترتان از اینکه به بیماری‌ها رونی مبتا شود جلوگیری می‌کنید و سلامت عاطفی را در او تضمین می‌کنید.

دروغ دوم: الان باید خیلی جلوتر از این‌ها می‌بودم!

می‌دانیم که زن‌ها و دخترها دوست ندارند پیر شوند اما یکی از علت‌های این است که فکر می‌کنند تا این سن به آن‌جایی که باید نرسیدند. در واقع دلیل عمده‌ای که آن‌ها دوست ندارند پیر شوند به خار از دست دادن جوانی‌شان نیست؛ بلکه به خاطر آنچه که اتفاق نیفتاده و آنجایی که باید برسند اما نرسیدند ناراحتند. زیاد اتفاق می‌افتد که خودشان را سرزنش می‌کنند چون تصور می‌کنند که اهدافشا که به آن‌ها نرسیده‌اند تاریخ انقضایش سرآمده است. مدت‌ها قبل اهدافی را برای خود لیست کرده‌بودند اما هرسالی که به مقصدشان نرسیدند احساس ناامیدی کردند. تولدشان برای آن‌ها یادآور قول‌هایی که به خود داده‌اند اما به آن‌ها نرسیده‌اند. اما دخترها باید بدانند که این طرز فکرها هیچ سودی برایشان ندارد. اینگونه تمام تمرکزمان را روی چیزی گذاشتیم که آن را نداریم.

راهکار عملی پیشنهادی: مهم است که حتی برای موفقیت‌ها و پیروزمندی‌های کوچکمان نیز جشن بگیریم. به عنوان مال اگر موفق شده‌اید که روزانه یک ربع پیاده‌روی را انجام دهید برای خودتان یک سرکلیدی کوچک جایزه بگیرید و با خودتان جشن بگیرید.

راهکار عملی دوم: یک صندوق کوچک برای خودتان درست کنید و نام آن را بگذارید (صندوق اعتمابه‌نفس). روزانه کوچک‌ترین دستاورد و کارهایی که انجام داده‌اید را یادداشت کنید و در ندوق بیندارید. اینگونه بعد از یک هفته متوجه می‌شوید که قدر کارهای زیادی انجام داده‌اید.

دروغ سوم: من به یک قهرمان نیاز دارم.

شما به عنوان یک دختر به قهرمان نیاز ندارید. شا قهرمان خودتان هستید. این عمیق‌ترین آگاهی زندگی یک دختر است. شما می‌توانید خودتن را وادار به انجام کاری کنید که فکر می‌کنید از پس آن برنمی‌آیید. به جز خودتان کسی نمی‌تواند شما را برای اهدافتان بیدار کند. به جز خودتان کسی نمی‌تواند شما را مجبور کند و غذای سالم بخورید و به اندازه‌ی کافی ورزش کنید. به جزخودتان کس دیگری نمی‌تواند برای شما پس‌انداز کند و سیستم موردعلاقتان را بخرد. به جز خودتان کسی نمی‌تواند طبق سلیقه‌ شما برایتان لباس و کفش بخرد. به جز خودتان کسی نمی‌تواند به پوست شما رسیدگی کند تا آفتاب‌سوخته نشود.

دستاوردهایتان و کارهای ریز و درشتی که انجام داده‌اید، همه‌اش کار خودتان بوده. این یک حقیقت بزرگ است که فقط خودتان هستید که قدرت تغییر زندگی‌تان را در دست دارید. خالق و خدای شما، قدرت دستیابی به اهدافتان را به شما بخشیده‌است و به جز خودتان کسی نمی‌تواند شما را وادار به انجام کاری خوب یا بد بکند. شما توانایی تغییر دادن زندگی خودتان را دارید. هیچ‌گاه نباید منتر رسیدن شخص دیگری باشید که شما را موفق کند. فقط خودتان و شوقتان نسبت به هدف و اراده‌تان می‌تواند کارساز باشد. اگر به اطرافتان با چشم بازتر نگاه کنید فرصت قهرمان بودنتان را می‌یابید. اما اگر به دنبال هدفی هستید نباید آن را فقط بخواهید، بلکه باید به قدرتتان آگاهی داشته‌باشید و تمام تلاشتان را برای آن انجام دهید.

دروغ چهارم: وزنم بیانگر شخصیتم است!

بسیاری از دخترها به خاطر از دست رفتن وزن زیادشان خود را سرزنش ی‌کنند. آن‌ها تصورمی‌کنند که اگر وزنشان کم تر بود همه‌چیز عالی‌تر می‌شد. محبوب خواهندشد. به مهمانی‌ها دعوت می‌شوند و سوگلی مجلس خواهندشد و...

گاهی برای این لاری دست به روش‌های اشتباه و خطرناک می‌زنند. به خودشان گرسنگی می‌دهند. به طور ناگهانی و بدون برنامه ورزش و کوه‌نوردی را شروع می‌کنند. میوه‌خواری را الگو قرار می‌دهند. قرص‌های رژیمی مصرف می‌کنند. نوشیدنی‌های رژیمی خطرناک می‌نوشند و روزبه‌روز عصبی‌تر می‌شوند. بیشتر اوقات هم بدون شک شکست می‌خورند. خوردن یک شکلات کوچک این پیغام را از معده به مغ ارسال می‌کند که رژیم شکست خورده‌است و در پی آن روح و روان هم نابودتر می‌شود.

اما مهم است بدانید و اگر پدرومادر هستد این را به دلبندتان بگویید که وزن او بیانگر شخصیتش نیست. هرکی که هستند محشر هستند و به اندازه‌ی خودشان خاص هستند. استعدادهای مختلفی دارند و برای کاری مشخص زاده شده‌اند. این وزن آدم نیست که بیانگر شخصیتش است بلکه توجه و اهمیتی که به بدنمان می‌دهیم نشانه‌ شخصیتمان است. اگر فرزندتان بازهم علاقه داشت که وزن خود را تغییر دهد، او را راهنمایی کنید که با تغذیه‌ی مناسب، خوردن آب و ورزش‌کردن از بدنش از خود مراقبت کند. اینگونه از نر جسمی، احساسی و ذهنی بهتر عمل می‌کند.

دروغ پنجم: هرگز نمی‌توانم از این مرحله گذر کنم!

همه‌ افراد در مرحله‌ای سخت در زندگی‌شان قرار می‌گیرند که تصور می‌کنند نمی‌توانند از آن گذر کنند. چه سختی کوچک باشد، چه بزرگ و...

فارغ از عکس‌العملی که دارند سزاوار شنیدن این جمله هستند که تو تنها نیستی!

اگر دوران سختی را که داشتید مقصر تمام اتفاقات بد زندگی‌تان می‌دانید، پس باید اتفات خوب زندگی‌تان را هم گردن آن‌ها بیندازید.

دنبال اتفاقات خوب گشتن در سختی‌ها به نظر بیهوده می‌آید ولی اگر دنبال اتفاقات خوبی که از دل سختی‌ها بیرون آمده‌اند نگردیم، همه‌اش بیهوده خواهد بود.

گهی اتفاقاتی رخ می‌دهند که فاجعه‌اند و می‌توانند ما را به‌راحت ازبین ببرند. اما مطمئن باشید که می‌توانید از پس هرکاری بربیایید. به مشکلاتی که تاکنون پشت سر گذاشته‌اید فکر کنید و قوت لب بگیرید.

به خودتان دروغ نگویید!

برای خودتان هم که شده، برای فرصت زندگی که در اختیارتان قرارداده‌شده، به خودتان دروغ‌هایی که تنها زندگی‌تان را خراب می‌کنند نگویید. یادتان نرود که شما استعداد گذرکردن از سختی‌ها را به صورت بالقوه دارید اما تنها باید آن را فعال کنید و به صورت بالقوه دربیاورید.

حنانه مظاهری is typing…