نشر جهان درونم، فردیتم و خلاصه ای از تجربههای شخصیم بدون تضمین دقیق یا جذاب بودن . کانال تلگرام: https://t.me/ketab_stuff
دو قطبی خورمان کردند رفت! (از شیر مرغ تا کیمیا علیزاده!)
در این چند هفته که شخصاً ناظر نسبتاً منفعل جریانات سیاسی اجتماعی کشورمان بودم حرف و سخن از افراد با دیدگاههای رادیکال، معتدل، اینوری و آنوری زیاد شنیدم و در تک تک قضایا هم نظر شخصی خودم را دارم اما اینجا قصدم صرفاً سوراخ کردن مشک خون دلی بود که در این چند هفته خوردم و جمع شد و جمع شد و بهتر که نشد هیچ، همچنان در پیشرویست. اینها را در همین ابتدا گفتم که بعضی عزیزان کله باروتی سریعاً فحش و فضیحت به عبا و قبایمان نکشند که "مردک چرا از ایکس نمیگی، چرا خفه خون گرفتی از ایگرگ نمیگی". ایکس و ایگرگ را در این مدت صغرا و کبرا و نازنین مهلا گفتهاند و افراد زیادی با موشکافی، ظلمِ مصداقی و ظلمِ سیستمی را از هم تمییز دادهاند و در هر مورد بیان کردهاند. افرادی بسیار آگاهتر و باسوادتر از مثل من که ته تهش خرخر خفهای از ته گلویم از درد کمبود توجه و با غش کردن به سمتی غیر از سمت حقیقت در بیاید. اما اینجا فقط دارم گزارشی بیان میکنم از جنونی که در سرهایمان خانه کرده و متوجهش نیستیم. در این مدت صبر کردم و صبر کردم تا در قضیۀ تکواندوی بانوان (که مشخص است چه را میگویم) کاسۀ صبرم لب پر شد و صدای مثل منها (که من من کردنم صرفاً از باب نگاه اول شخص خودم است. وگرنه این "من" که تک رقمی بین توان ده هاست!) درآمد.
فضای جامعهمان در یکی از دوقطبیترین حالاتش به سر میبرد. انبار باروت در هر حادثهای منتظر است تا منفجر شود و مردم در هر ریز اتفاقی سریعاً دو قطبیهای رادیکال میشوند. اینکه چه شد که به اینجا رسیدیم و چرایش را دیگران باید تببین کنند اما از نظرم مهمتر، آثارش در عمل است. وقتی فضا به شکلی رادیکال دوقطبی شود، جامعه ورزشگاه آزادی شده و مردم تماشاچیان دربی میشوند. مگر در کرکری فوتبال کسی خط قرمز سرش میشود؟ مگر کسی منطق صوری رعایت میکند؟ مگر از تو میپرسند حرفت چیست؟ میپرسند چرا طرفدار فلان تیمی؟ نه. رنگت چیست؟ آبی؟ اگر آره دهانت را سه قبضه گل بگیر و گمشو سمت مقابل. حرفت را چکار دارم؟ رنگت چیست؟
در این مدت بسیار دقت کردم که دچار پدیدۀ "دوقطبی خور شدن ارزشهای مشترک" (که کاملاً از ابداعات من درآوردی این جانب است) میشویم؟ و بعللله! رک و پوست کنده و بیلفافه گویی بگویم. وقتی دوقطبی رادیکال داشتیم، اگر یک ارزش مشترک را یکی از قطبها به حق یا ناحق مصادره کند، قطب مقابل دست به حرکتی عجیب میزند و اساساً همان ارزش مشترک را از بن و ریشه تخطئه میکند و به کثافت میکشد. چرا؟ چون طرف مقابل (در کرکری و کلکل وسط ورزشگاهی) زودتر مصادرهاش کرده. مثال؟ در همین قضیۀ تکواندو یکی از قطبها مفهوم "وطن" و "وطن دوستی" را سریعتر (به حق یا ناحق، فعلاً اهمیتی ندارد) مصادره کرد. خدا خدا کردم قطب روبرو حرکت "دوقطبی خور کردن" را نزند که کم کم از گوشه و کنار توییتهایی عجیب دیدم. از "وطن وطن چیه هی میگید؟" تا "خاورمیانهای ها کلاً یا باید بمیرن یا عقلی کنن در برن" توییت شد و به یکی از بزرگترین ارزشهایی که کل تودۀ مردم و نه یکی از طرفهای دوقطبی درش مشترک بود تهاجمی در وسعتی عظیم شد. خلاصهاش کنم، این ارزشهای مشترک آخرین چفتهای این صندوق درحال انفجار است. اگر ول کنیم که دوقطبی خورشان کنند برود نمیدانم آخرش از کدام جنگل سر در میآوریم . . . یکهو چشممان را باز میکنیم و میبینم هر فاکتور و ارزش هویتی که داشتیم در این "دوقطبی خور" شدنها به کثافت کشیده شده و این وطن مظلوم دیگر هیچ لبهای برای بخیه زدن جامعۀ صد چاکش ندارد که ندارد . . .
و در آخر اصرار دارم از این به بعد در دعواهای سیاسی فرهنگی اجتماعی جامعه و تشکیل دوقطبیها خودتان با این دید جدید پدیدۀ "دوقطبی خور شدن" را بررسی کنید. برای من که هردفعه همان اتفاقها مثل الگویی مشخص رخ مینمایند . . . مثلاً در همین ایام خودتان مشاهده خواهید کرد که دوقطبیخور شدن کم کم به سمت پدیداری دیگر از معدود چفت صندوق وطنهای باقی مانده خواهد رفت یعنی "عاشورا" و ""امام حسین". اینکه در برابر دوقطبیخور شدن چه کنیم، تنها ایدهای که برای خودم باقی مانده روشنگری و تبیین عمومیست بههمراه احساسات زدایی و دوری از سانتیمانتالیسم در وسط جو بهشدت قطبی شده. یعنی هر قطب بتواند تشخیص دهد که مثلاً چون قطب روبهرو "پزشکی غیرسنتی" و "روش علمی" را مصادره کرده و بسیار بر آن تاکید دارد اما بهنظر ما استفادۀ او از این مفاهیم مغالطه است، هیچ دلیلی ندارد اساساً "روش علمی" و "پزشکی غیرسنتی" را تخطئه و منهدم کنیم. همچنین در جریان دیگر، اگر دیدیدم همفکرانمان بیهیچ دلیلی و صرف جوگیری و احساسی-سانتیمانتال بازی درحال دوقطبیخور کردن ارزش محرم و عاشوراست جلویش بایستیم که مسائل را قاطی نکند. از ته دل امیدوارم درحالی این مطلب را نخوانید که یکی از بزرگترین ارزشهای مشترک تاریخی وطن صدچاک که پدیدار و جنبش "امام حسین" باشد هم قربانی دوقطبی نشده باشد . . . حالمان خوب نیست، حداقل نگذاریم به بحرانی برگشت ناپذیر تبدیل شود که دیده بگشاییم و چیزی که اسمش را ملت و وطن و جامعۀ تحت مفاهیم مشترک ارزشیست بتوان گذاشت نیابیم که در آن مرحله وطن تجزیه شده حتی اگر مرزهایش تکانی نخورده باشد . . .
مطلبی دیگر از این انتشارات
دو راهکار ساده برای حفظ انگیزه!
مطلبی دیگر از این انتشارات
نوشتن مطالبی با موضوعات پیچیده چگونه است؟! + ۴ مانع + ۱۱ پیشنهاد + ۶ نویسنده
مطلبی دیگر از این انتشارات
به خاک سپرده گشتِگان/1