مایکل جکسون و رقص مون‌واک

مایکل جکسون
مایکل جکسون


شانزدهم می سال ۱۹۸۳ ، مایکل جکسون برای اولین بار بیلی جین را اجرا میکند. دستکش سفید و براق ، جوراب های نگین دار ، و موهای خیس. انرژی درونش تبدیل به حرکاتی میشود که هیچ کس شبیهش را ندیده. موقع اوج احساسات پای راستش را بالا میکشد. حرکت متناوب پای چپش که ضرب میگیرد و شانه هایش که مثل خمیر نرم صبحگاهی می رقصد.


در میان شلوغی، به جمعیت نگاه میکنم. دختر مو طلایی ردیف اول، آن‌قدر ذوق زده است که نمی‌داند باید چه کند، یک لحظه از جا می پرد و باز می نشیند. ابراز احساسات شنونده ها با چهل سال آینده فرق میکند. کسی انگشت اشاره اش را توی هوا می چرخاند. و دختری با لباس بنفش، با لرزش های سریع و رهای دست هایش، می‌گوید بی نهایت خوشحالم. دو مرد معصوم ردیف دوم، لباس سفید پوشیده اند و بر خلاف خواسته ی شان روی صندلی می نشینند.

مایکل جکسون هم نمی داند در چهل سال آینده به چه اسطوره ای بدل میشود. گاه نیروی درونی اش هجوم می آورد و روی استیج می‌پرد. حرکتی که در اجراهای بعدی اش سرکوب می‌شود.


پشت سر او ، گروه ارکستر، در سایه، او را تماشا می‌کند . طوری که هیچکدام از ما تا به حال مایکل را ندیده . پیرمرد کچل، سازش را کنار گذاشته، و همراه با جمعیت دست می زند. بقیه ی ارکستر ، مبهوت نسل جدیدی از موسیقی هستند که جلوی چشم آنها پا میگیرد.


مایکل جکسون، گاه مثل یک مبارز سخت میرقصد و گاهی مثل یک بالرین روی نوک پاهایش می ایستد. انگار لطافت و خشونت ، همزمان درون بدن این مرد در جدال اند.
شانزدهم می سال ۱۹۸۳ ، مایکل جکسون برای اولین بار حرکت مون واک را اجرا میکند. رقصی که او به عقب حرکت میکند، اما انگار رو به جلو در حال حرکت هست. جیغ و فریاد تماشاچی ها ، در همان لحظه به اوج می رسد. انگار همان لحظه ادیسون لامپ را ساخته، همان ثانیه انیشتین فرمول نسبیت را روی تابلو نوشته. یا وقتی ناسا اولین فضاپیما را به آسمان فرستاده.‌


تماشاچی های اجرای مایکل جکسون، اولین کسانی بودند که رقص مون واک را دیدند. رقص مثل پرنده ی آزادی از میان مرز ها گذشت. چند ماه بعد، جوان خوش قیافه ی آبادانی، رقصش را تمرین میکرد؛ مثل مایکل جکسون ، با جوراب های سفید.


حالا من ، اجرای چهل سال پیش را نگاه می‌کنم.
مایکل جکسون به عقب حرکت میکند، اما انگار رو به جلو در حال حرکت است...
https://youtu.be/ZXmjhRkPVFc