نویسنده محتوا و علاقهمند به بازاریابی
پشت صحنهی زندگی یک تولیدکننده محتوا
لپتاپ، لیوان قهوه و یک پنجره با منظرهی ترجیحا برفی را که از خیلیها بگیری، دیگر هیچ تصوری از تولیدکننده محتوا برایشان باقی نمیماند! شاید شما جزو این دسته از افراد نباشید و تصور واقعبینانهتری نسبت به تولیدکنندههای محتوا داشته باشید؛ اما اگر خودتان در این حوزه مشغول بهکار نیستید، مطمئن باشید که تصورات شما هم فاصلهی کمی با واقعیت ندارند! امروز، به عنوان یک نویسنده محتوا و فریلنسر، قرار است پردهها را کنار بزنم و پشت صحنهی زندگی یک تولیدکننده محتوا را به شما نشان بدهم.
دربهدر به دنبال تمرکز!
بهترین و جذابترین ایدهها هم که در سرتان باشند، تا وقتی چیزی به اسم تمرکز نداشته باشید، هیچ کاری از پیش نخواهید برد. قدر تمرکز را جایی متوجه میشوید که بعد از کلی فکرکردن، مشغول تایپکردن میشوید و پسر کوچک همسایه تصمیم میگیرد که با گریه و شیون، پدرش را از رفتن به سرکار منصرف کند یا آنجایی که همیشهدرصحنهترین اعضای جامعه، یعنی وانتیها، سر میرسند!
شاید بگویید که ای بابا حالا مگر چه خبر شده است؟ چند دقیقه بیشتر که طول نمیکشد، سروصداها که خوابید دوباره کارت را شروع میکنی؛ اما باید تولید کننده محتوا باشی تا درک کنی که وقتی بالاخره یخ مغزت آب میشود و یک ایده یا جملهی ناب به ذهنت میرسد، پرتشدن حواس و از دستدادن تمرکز، چه بلایی بر سرت میآورد. وقتی کاری که میتوانستی تنها در چند ساعت انجام دهی، کل روزت را گرفته باشد، آنجا است که دلت میخواهد موقع تولید محتوا خودت را به یک جزیرهی خالی از سکنه تبعید کنی!
عنوان جذاب؛ نیم خطی که گرفتارش میشوید!
عنوان محتوا، یکی از کوتاهترین جملهها یا عبارتهای هر محتوایی است؛ اما همین چند کلمهای که در ابتدای یک مطلب میبینید، بیشترین وقت را از یک نویسنده محتوا میگیرند! کسانی که در حوزهی تولید محتوا کار میکنند، خوب میدانند که اولین و مهمترین کار برای جذب مخاطب و درگیرکردن او، نوشتن یک عنوان جذاب است؛ بنابراین زمان زیادی را صرف پسوپیشکردن کلمات برای نوشتن یک تیتر جذاب میکنند.
وقتی تصمیم میگیری که به یک تولیدکننده محتوا تبدیل شوی و بنویسی، اولین چیزی که همهجا درباره آن میشنوی، عنوان جذاب است. یاد میگیری که باید بتوانی با همان چند کلمهی اولی که در عنوان مینویسی، مخاطب را درگیر کنی؛ به همین دلیل هم نوشتن یک عنوان جذاب، به مهمترین دغدغهات در تولید محتوا تبدیل میشود و بیشتر اوقات، زمان زیادی از تو میگیرد.
ایدههای زیر دوشی!
زیر دوش آب گرم، جایی است که علاوه بر پاسخهای دندانشکن بعد از دعوا، ایدههای جالبی هم به ذهنتان خطور میکند! ایدههای زیر دوشی، ایدههای بسیار جذابی برای یک تولیدکننده محتوا هستند و اگر بتوانند فاصلهی بین دوش تا کاغذ را به سلامت طی کنند و فراموش نشوند، معمولا عاقبت خوشی در انتظارشان خواهد بود.
همهی اینها را گفتم تا به این نکته برسم که یک تولیدکننده محتوا، همیشه به دنبال ایده است و گاهی این ایدهها، در بیامکاناتترین شرایط ممکن مهمان ذهنش میشوند! البته به لطف گوشیهای تلفن همراه، در بیشتر مواقع این امکان را داریم تا ایدههای جدید را یادداشت کنیم و سر فرصت به آنها پروبال بدهیم؛ اما در مواقعی هم که شرایط یادداشتکردن را نداریم، مجبوریم به حافظهمان متوسل شویم و امیدوار باشیم که این ایدهها، قبل از نوشتهشدن، فراموش نخواهند شد.
چه کسی گفته من تولیدکننده محتوا هستم؟!
همهی ما در زندگی خود لحظاتی را تجربه کردهایم که به خودمان شک کنیم و از شدت استرس، به دنبال راهی برای فرار باشیم. این لحظات را یک تولیدکننده محتوا هم در زندگی شغلی خود تجربه میکند؛ مخصوصا وقتی که قرار است یک تجربهی جدید در این حوزه کسب کند یا یک محتوای بسیار مهم بنویسد. در چنین شرایطی، به خودت و حتی به اینکه یک تولیدکننده محتوا هستی هم شک میکنی؛ ولی فقط کافی است که شروع کنی و انگشتانت را با صفحه کلید آشتی دهی تا کمکم باور کنی که تو هم یک چیزهایی بلدی!
ولی میارزد!
درست مانند هر شغل دیگری، تولید محتوا هم سختیها و چالشهای مخصوص به خودش را دارد. گاهی حتی ممکن است به راهی که در پیش گرفتهایم شک کنیم و از خودمان بپرسیم که چرا باید به عنوان یک تولیدکننده محتوا به زندگی خود ادامه بدهیم؟ اما کمی که آرامتر بشویم، میبینیم که میارزد! حتما میپرسید چرا؟ اینها دلایلی هستند که باعث میشوند تا من، فعالیت در حوزهی محتوا را به هر کار دیگری ترجیح بدهم:
· همیشه چیزی برای یادگرفتن وجود دارد
شما میدانستید که سوپرمن، در ابتدای کار، به عنوان یک شخصیت شرور خلق شد و بعد از یک بازنویسی، تبدیل به ابرقهرمان شد؟ من که تا همین چند وقت پیش که داشتم یک محتوا در این زمینه تهیه میکردم، این موضوع را نمیدانستم! همین یادگیری همیشگی و کسب اطلاعات جدید در زمینههای مختلف، یکی از مهمترین دلایلی است که من را به ادامهی فعالیت به عنوان یک تولیدکننده محتوا تشویق میکند.
· مدرسه خلاقیت
برای من، تولید محتوا، بهترین مدرسه برای یادگیری خلاقیت بوده است. هنوز راه زیادی برای خلاقشدن در پیش دارم و خیلی مانده است که بتوانم به خودم بگویم خلاق؛ اما وقتی برمیگردم و به عقب نگاه میکنم، راهی که آمدهام و چیزهایی که یاد گرفتهام، آنقدر باارزش هستند که من را به ادامهی مسیر امیدوار کنند.
· هم فال است و هم تماشا!
درست است که فعالیت در حوزهی محتوا، چیزهای زیادی به انسان یاد میدهد، اما قطعا اگر نتوان از این طریق درآمدی کسب کرد، دیر یا زود مجبور میشویم که از آن خارج شویم. خلاصه بگویم، تولید محتوا برای کسی مثل من که به این حوزه علاقه دارد، هم فال است و هم تماشا؛ به همین دلیل هم هست که الان اینجا نشستهام و تایپ میکنم!
یک کلام، ختم کلام...
تولیدکننده محتوا، چالشهای مختلفی را تجربه میکند که تحمل برخی از آنها ممکن است واقعا سخت باشد؛ اما وقتی از نتیجهی کارت راضی باشی و با نگاهکردن به آن، قربانصدقهی دستهای بلوری محتوایت بروی، همه چیز یادت میرود! پس اگر به این حوزه علاقه دارید و به دنبال کاری هستید که خوشحالتان کند، شک نکنید و قدم اول را بردارید.
مطلبی دیگر از این انتشارات
۷ نکتهی ساده برای بالا بردن تمرکز
مطلبی دیگر از این انتشارات
جشنواره فیلم فجر ١۴٠٠: هرآنچه باید دانست.
مطلبی دیگر از این انتشارات
۳۳ سرگرمی جذاب برای درونگراها و افرادی که دوست دارند تنها باشند