چرا افسون انیمیشن خوبی است؟


انیمیشن افسون یک انیمیشن بی‌نقص نیست اما نکاتی دارد که خود را از دیگر انیمیشن‌های دیزنی متمایز می‌کند.

انیمیشن‌های دیزنی رو می‌شه به دو دسته کلی تقسیم کرد؛ اول انیمیشن‌هایی که در جهان شهرها اتفاق می‌افتند مانند انیمیشن شش ابر قهرمان یا حتی زوتوپیا (جهان شهر به این معنی که دنیای انیمیشن لزوماً لوکیشن یا حتی دوره زمانی شناخته‌شده‌ای ندارد و استعاره‌ای از تمام انسان‌ها دنیا است) و دوم انیمیشن‌هایی که متعلق به مکان و فرهنگی خاص است (مورد دوم در انیمیشن‌های جدید دیزنی کم‌رنگ‌تر شده) مانند کوکو و مولان.

انیمیشن افسون از دسته دومه و هر آنچه مخاطب درباره فرهنگ مکزیک می‌شناسد در انیمیشن می‌بیند از رنگ‌های زنده و شاد تا موسیقی و صدالبته نماد ادبیات مکزیک گابریل گارسیا مارکز !

دومین نکته‌ای که انیمیشن افسون رو اگه اغراق نباشه از همه انیمیشن‌های دیگه متمایز می‌کنه استفاده از المان‌های مشهورترین کتاب ادبیات مکزیک یعنی صد سال تنهایی مارکزه. انیمیشن افسون در استفاده از المان‌های صد سال تنهایی نه تنها هیچ ابایی ندارد که در مقابل حتی اگر افسون را برداشت آزادی از این رمان مشهور و پرفروش بدانیم بیهوده نگفتیم.

اولین شباهت انیمیشن با رمان صد سال تنهایی دنیای این دو اثر است که هر دو در روستایی اتفاق می‌افتد که راه خروجی به دنیای بیرون ندارند. هر دوی این آثار داستان خانواده‌ای است که گویی مرگ در بین آنها جایی ندارد همانطور که گذر عمر بر مادربزرگ میرابل اثر ندارد و در کتاب بانوی اول خانه همسر سرهنگ آئورلیانو بوئندیا اینگونه است. شباهت سوم که مهمترین شباهت این انیمیشن به رمان صد سال تنهایی مارکز است ژانر این دو است، در هر دوی این آثار اتفاقاتی می‌افتد که که ماهیتی جادویی دارند اما در دنیای خود امری عادی به حساب می‌آیند مثلاً در رمان صد سال تنهایی شاهد صعود رمدیوس به آسمان هستیم و در افسون همه اعضا قدرت‌های خاص خود را دارند.

خلاصه کلام اینکه؛ اگر افسون به صورت کتاب منتشر می‌شد و قلم مسلطی داشت، در ژانر رئالیسم جادویی طبقه‌بندی می‌شد. انیمیشن افسون شاید در داستان خود کمی ضعیف عمل کرده باشد اما به واسطه دلایلی که در بالا گفته شد انیمیشنی درخور توجه است و برای اهالی ادبیات انیمیشنی سرگرم‌کننده.