کاراکترهای برتر تاریخ سینمای ایران(پارت اول)

سینمای ایرانی پر است از خاطره های تلخ و شیرین، زحمت هایی که گاه ثمربخش است و گاه نه! مخاطبان خاص خود را دارد و سرشار از استعداد، نبوغ و تجربه است.

من ١۵ کاراکتر از میان شخصیت های جذاب و به یادماندنی تاریخ سینمای ایران رو انتخاب کردم و قراره که در ٣ پارت ۵ نفره، اونارو به شما عزیزان معرفی کنم.درضمن فراموش نکنید که هیچ گونه رتبه بندی در کار نيست و صرفا قصد معرفی به آنهایی که نمی‌شناسند و تجدید خاطره با آن هایی که می‌شناسند دارم.

هیچ کس انداره داریوش مهرجویی، هنر ساخت یک شخصیت محشری مانند حمید هامون را نداشت.

جدای از خود فیلم هامون که یکی از تکرار نشدنی ترین و برترین های تاریخِ ماست؛ کاراکتر حمید هامون هم شخصیت افسانه ای درمیان فیلم های بعد از انقلاب دارد، بازی چشم‌نواز مرحوم شکیبایی که به این شخصیت روح و هویت میداد درکنار فیلمنامه محشر و به یادماندنی که داریوش مهرجویی نوشت و ساخت، همه دست به دست هم دادند تا حمید آقا هامون ماندگار شود در تاریخ سینمای این سرزمین.

دیوانگی، پریشانی، پرخاشگری و مستأصل بودن این کاراکتر به قدری واقعی است که گویا همگی با آن زندگی کردیم. مردی که در دهه ۶٠ شمسی، با مهشید(همسرش) مدام دچار اختلاف و عدم تفاهم است، از دید خودش زندگی وحشتناکی دارد و می‌خواهد از آن خلاص شود در حالی که برای بقا می‌جنگد، و در کنارش از عشق و ایمان به زندگی مشترکش می‌نویسد درحالی که همسرش خواهان جدایی است، خانه را ترک می‌کند تا رفیق قدیمی اش را بیابد و دست به اعمال دیوانه‌واری می‌زند و.....

همگی سه چیز را نشان می دهد و اثبات می‌کند:

١_ خسرو شکیبایی اسطوره ای بود که زود از میان ما رفت.

٢_ هامون شاهکاری در سینما و ادبیات ایران است.

٣_ داریوش مهرجویی یک نابغه باتجربه است.

ایفای این نقش توسط ترانه علیدوستی، در سن ١٨ سالگی برای او سیمرغ بلورین بهترین بازیگر نقش اول زن را به همراه داشت! این خود دلیل محکمیست بر اینکه علیدوستی چه بازیگر تواناییست از همان دوران نوجوانی...من ترانه ١۵ سال دارم. من دختری تنها هستم در کوچه پس کوچه های این شهر با مردمی نفرت پراکن، مردمی که بدون ذره ای آگاهی شروع به قضاوت و توهین می‌کنند، نوجوانی دبیرستانی که مادری تنهاست و کسی قبولش ندارد و جامعه ای با تفکرات پوسیده و نامهربان احاطه اش کرده اند. تنهاست و مادرش در کودکی اش فوت کرد و پدرش در زندان به سر می‌برد، پسری پولدار با صفاتی شیطانی گولش می‌زند و تا به خودش می‌آید، ازدواج کرده است، بعد از مدتی پسر ترکش می‌کند و به خارج از کشور می‌رود، اما ترانه باردار است و تنهاست، نوجوان است و مردم نمی‌دانند و باور نمی‌کنند او طلاق گرفته و از شوهرش باردار است، افراد دورش شروع به قضاوت می‌کنند و تهمت های مختلف می‌زنند و ترانه تلاشی دیوانه وار برای اعاده حیثیت می‌کند...

همه اینها شاهکار بازی تماشایی دختری ١٧ ساله است، علیدوستی نوجوان که از آن زمان به همه نشان داد آینده اش درخشان است، و درخشان شد.

موج نوی سینمای ایران را که شنیده اید؟ جنبشی که در دهه ٣٠ شمسی صورت گرفت و هدفش تغییر زیرساخت های سینمای ایران بود و چشم اندازش پیشرفت آن. فیلم قیصر نقش مهمی در این تغییرات داشت و مسعود کیمیایی می‌دانست که فیلمش برای خاص تر شدن نیاز به یک سوپراستار دارد که هم جذاب باشد هم دلفریب و مؤثر، او بهروز وثوقی را انتخاب کرد تا در کنار مرحوم جمشید مشایخی و ناصر ملک مطیعی و پوری بنایی بدرخشد. وثوقی فراتر از انتظارات قیصر را بازی کرد. شخصیتی که هدف و رسالتش انتقام گرفتن از برادران آب منگل بود و به هدفش رسید و هر سه آن هارا کشت تا آب منگل ها تقاص خون فاطی (خواهرش) را بپردازند. قیصر تا مدتها و سالیان در زندگی مردم تاثیر گذاشت و قیصربازی شد سرگرمی کودکان در کوچه پس کوچه های شهر های مختلف.

باز هم پای داریوش مهرجویی درمیان است، و بازهم نقدی بر افکار پوسیده و قدیمی جامعه!

لیلا (لیلا حاتمی) و رضا (علی مصفا) در یک مراسم نذری همدیگر رو می‌بینند و مدتی بعد با هم ازدواج می‌کنند. بعد از مدتی زندگی مشترک متوجه می‌شوند که لیلا نمی‌تواند باردار شود و قاعدتاً فرزندی درکار نیست. اما مادر رضا اصرار می‌کند که رضا زن دیگری بگیرد فقط برای اینکه نوه دار شود! و داستان ادامه پیدا می‌کند...

لیلا حاتمی جوان و ٢۴ سالهِ آن روزها( که البته هنوز جوان و فوق العاده است) به قدری فراتر از حد انتظار پیش می‌رود که تحسین تماشاگران و منتقدان رو بدست می‌آورد. لیلا شد نمادی از قربانیان تفکر سنتی و لیلا حاتمی روز های اوج و درخشانش را در سینما آغاز می‌کند.

پرفروش ترین فیلم اجتماعی سینمای ایران یک ابرستاره قهار و نابغه دارد، شخصیتی منفی و چرک، اما به طرز اعجاب انگیزی محبوب! فقط نوید می‌توانست این دو قطب مخالف را کنار هم قرار دهد، جوری به خاکزاد روح و هویت بخشید که گویی هیث لجر به جوکر بخشید...شخصیتی که نتوانست در مقابل فشار ها و فساد جامعه خودش را نجات دهد و غرق این منجلاب شد، برای نجات دادن خانواده اش از دست فقر و فلاکت، زندگی هزاران کودک و جوان و پیر را به تباهی کشاند. هدفش خیر بود و شیوه انجامش شری بزرگ. منفی ترینِ شخصیت های محبوب سینمای ایران. اوج نبوغ و کلاس بازیگری نوید محمد زاده عزیز.

مرسی که وقت باارزشتون رو در اختیار من گذاشتین و تا پارت های بعدی خدانگهدار.