چرا من یادگیری ماشین و پایتون را انتخاب کردم

دوست جوان از من می‌پرسد: تو که شهرساز بودی؛ پس چی شد سر از یادگیری ماشین و کد زدن درآوردی؟ تو کجا اینجا کجا؟ حرفش منطقی‌ست. در جلسه مصاحبه هم ممکن است بپرسند. پس یکبار کلاهم را قاضی کردم و فکر کردم. لطفا از دلیل دوم بخوانید :)

دلیل شخصی و علاقه‌ای

من و اردوان هم‌دانشکده‌ای بودیم و در ادامه زندگی هم مسیر زندگی‌مان شبیه هم شد. شبیه متن زیر:

We’ve all probably heard the saying “It’s never too late to start over” at least once in our lifetime, and this is exactly what I’m trying to do. I graduated in Urban Planning and worked in that field for several years until I realized that Urban Planning isn’t my true calling a few years back. I was always intrigued by puzzles, mathematics, and numbers in general and recently I grew an interest in Data Analysis, so I took the first steps in this new path by taking a job as a Market Researcher at Divar, one of the Leading Tech companies in Iran. I then tried to learn more about this field by gathering data and experimenting in the small business we launched with my wife, to make data-driven decisions all the way. Recently, I’ve obtained two new certifications: Google’s Data Analytics Professional Certificate from Coursera, and The Complete Python Bootcamp from Udemy and I’m open to (Junior) Data Analyst roles to further my knowledge and experience in all things related to Data.

علاوه بر علاقه، دلیل مهم‌تری هم وجود دارد.

دلیل عمومی و استراتژیک

شرایط رو به زوال ایران

کار کردن در شهرسازی سخت است. اول از همه به مکان وابسته است. یادگیری ماشین نیاز به روز و فراگیری‌ست که در همه کشورهای جهان کاربرد دارد. در این شرایط باید به سمت یک مهارت دلاری حرکت کرد.

من از شرایط عمومی ایران واقعا می‌ترسم. هرچقدر بحران‌ها جدی‌تر و عمیق‌تر می‌شوند، بی‌تفاوتی‌ها مسئولین بیشتر می‌شود. من احساس حمایت از سمت حکومت ندارم. آرامش خاطر نمی‌گیرم. پس باید به فکر شغلی باشم که مکان‌محور نیست.

مردم عادی زندگی می‌کنند. کمتر هم شد خدا را شکر می‌کنند و قناعت پیشه می‌کنند. من اما می‌ترسم و برای ترسم کاری می‌کنم.

یادش بخیر در کلاس صحبت از تغییرات اقلیم بود. یکی از دانشجوها پرسید چرا مردم فعالانه وارد عمل نمی‌شوند؟ استاد گفت: «مردم این‌ها را طبیعی می‌بینند. قبلا بوده حالا هم یک شکل دیگر است.» صحبت در مورد استرالیایی‌ها بود اما در مورد ایران بیشتر صدق می‌کند. ما در کانون تغییرات گرمایش جهانی هستیم. این حجم بی‌تحرکی و بی‌تفاوتی حیرت‌آور است.

Source: Feeling the Heat: Adapting to Climate Change in the Middle East and Central Asia


شرایط در حال تغییر دنیا

در نگاهی کلان‌تر، شرایط جهان هم به سرعت در حال تغییر است. رشته‌ها و شغل‌ها در حال پوست انداختن‌ند. روزگاری SPSS راهگشا بود. من از ۵ سال قبل تقریبا در همه فرصت‌های شغلی Python یا R را می‌بینم. در ۲ سال اخیر، ChatGPT یکی سری شغل‌ها را حذف کرده. به نفع من است هر چه زودتر و بهتر روی این موج سوار شوم.

به زودی یادگیری ماشین و هوش مصنوعی به جزئی جدایی‌ناپذیر زندگی درمی‌آیند.

تغییر مدل‌های فکر کردن

این روزها حتی مدل فکر کردن هم متاثر از ارتباط با ماشین است. اگر این زبان و رابطه جدید را یاد بگیریم چندین مرحله جلوئیم! من اول باور نمی‌کردم اما وقتی از ChatGPT پرسیدم چرا انسان‌ها از مرگ می‌ترسند و جواب‌های منطقی و جالبی گرفتم یقین دانستم که زمانه عوض شده.

کسی در آینده جایگاه بهتری دارد که بلد باشد با ماشین رابطه بهتری برقرار کند. این رابطه به بهتر فکر کردن و تصمیم‌گیری‌های قوی‌تر کمک شایانی می‌کند.

برای موفقیت باید همکاری ماشین را بدست آورد. واقعا این نقطه برتری‌ست. به همین خاطر مدل‌های برنامه‌ریزی هم به روز شده‌اند.

تغییر مدل‌های برنامه‌ریزی

در دنیا مدل‌های مشارکتی تفکر جایگاه ویژه‌ای دارند. این مدل‌ها پیچیدگی‌ها را بهتر مدل می‌کنند و به نتایج بهتری منتهی می‌شوند. پیتر هال، مدل‌های برنامه‌ریزی شهری را این جور توصیف می‌کند:

  • مدل‌های جامع در دهه ۵۰ میلادی
  • مدل‌های علمی، پیچیده و سیستماتیک در دهه ۷۰ میلادی
  • مدل‌های مشارکتی در دهه ۸۰ میلادی
  • مدل‌های استراتژیک مشارکتی در دهه ۹۰ میلادی

من مدل زیر را در ادامه این مسیر می‌بینم:

  • مدل‌های استراتژیک مشارکتی مبتنی بر ابزارهای ترکیبی از ۲۰۱۰

مدل آخر برنامه‌ریزی هدف‌محور است، مبتنی بر سرمایه‌های اجتماعی‌ست و مهم‌تر از همه ماشین را به عنوان همراه در کنار خود دارد. ماشین برای تحلیل، ارتباط و مهم‌تر از همه، تصمیم‌گیری.

آقای شعبانعلی در در قسمت سوم گفتگوی رادیو کار نکن، در مورد نحوه توسعه متمم از مدل‌های استراتژیک مشارکتی حرف می‌زنم.

کم کم جمع‌بندی کنم.

جمع‌بندی

شرایط در حال تغییر ایران و جهان پذیرفتن نقش حیاتی ماشین را اجتناب‌ناپذیر کرده است. این مسیر جدید سرشار از فرصت‌ها و مزیت‌های رقابتی‌ست. من به همین خاطر به این سمت حرکت کردم. شما هم در این موردها خوب فکر کنید. ارزشش دارد.



در لینکدینم به طور مستمر مطالب آموزشی و به روز می‌گذارم. خوشحال می‌شوم آنجا هم در تماس باشیم.

ممنون از همراهی‌تان :)