از موسیقی، فرهنگ، هنر و زندگی مینویسم و ترجمه میکنم.
از بتهوون تا مَسیو-اَتَک به روایت ترومپت
شکلگیری گروه Big Vicious بر میگردد به 7 سال پیش، وقتی آویشای کوهن*، یکی از ستارههای جوان ترومپت تصمیم میگیرد تا به تلآویو برگردد و با جمعی از دوستان قدیمیاش یک گروه تشکیل دهد. گروهی که اولین آلبومش را به تازگی منتشر کرده و چرخش عجیبی هم در سبک و سیاق نوازندگی آقای کوهن محسوب میشود.
کوهن در ارتباط با استایل گروه میگوید: «همهی ما کموبیش در موسیقی جز بودهایم. بعضیهامان زودتر قید آن را زدهاند.» اگر این حرف خیلی برایتان مبهم است باید بگویم که بله، در آلبوم جدید خبری از موسیقی جز، آنگونه که پیشتر از خود کوهن در آثاری مثل Into the Silence دیدهایم نیست؛ اثری که اگر پشتبند این آلبوم گوش کنیدش انگار دو نوازندهی متفاوت با دو جهان و سلیقهی متفاوت آنها را خلق کردهاند: یکی متعلق به دنیایی آسوده و گشوده که هر کسی میتواند اوقات مفرح و خوبی در آن سپری کند و دیگری از جهانی جدیتر و سرسپردهتر به سنت؛ شوری دیونیزوسی در برابر زیباییای آپولونی. با این حال گذشتهی جزی هر کدام از اعضای گروه بیگ ویشِس در اولین اثر آنها مدام در تعقیب موسیقیشان است. هر چه گریز از جز بیشتر است گویی آن تعلیق در فرم قرارگیری صداها درون یک اثر موسیقایی- که خاصیت و ماهیت بداههپردازی در موسیقی جز است- خودش را بیشتر نشان میدهد. این نسبت آلبوم و گروه با موسیقی جز آنقدر جذاب بوده که یک ویدئوی یک دقیقهای از آنها هم منتشر شود که در آن در ارتباط با همین موضوع صحبت میکنند: «مگه جز چیه؟ جز برای ما یعنی "آزادی". ما هنوز همون آدمها هستیم و به همون روش داریم کار میکنیم. همون روش اما با نتهای متفاوت. [در اینجا آویشای تکملهی خوبی بر حرف دوستش اضافه میکند که]: همون نتها، اما با صدایی متفاوت». با این حال نمیتوانیم ردپاهای واضحی که از استیلهای متفاوتی مثل آرانبی، سایکدلیک و حتی موسیقی فولک عبری در این کار میشنویم را نادیده بگیریم.
شاه-قطعهی آلبوم، آهنگ Teardrop یکی از دوقطعهای است که ساخت خود کوهن و اعضای گروه نیست (به اصطلاح Non-Original است). یکی از آهنگهای آلبوم شاهکار Mezzanine از مَسیو اَتَک که تا دلتان بخواهد هم بعدها بازخوانی شد همین آهنگ Teardrop بود. چه باکلام و چه بیکلام، این قطعه آنقدر در تلویزیون و اینطرف و آنطرف بازخوانی و استفاده شده که با شنیدن نسخهی آویشای و دوستانش حتمن ملودی شیرین آن برایتان آشنا خواهد بود. تنظیم جدید، با نشاندن صدای ترومپت به جای صدای خواننده و کاستن از تاکیدهایی که بر باس قوی و هیپ-هاپی آن در نسخهی اصلی شنیده میشد، و همچنین دادن پیچ و تابهای "جز"ی به سر و ته جملات ترومپت و آن کورد پروگرشنهای شیرین جامائیکایی، توانسته تا حد زیادی هویت قطعه را از آن آویشای و گروهش کند. اینکه چرا آدمهایی با سبقهی موسیقی جز (تقریبن همگی) سراغ کاور کردن یک آهنگ بیربط به فضای جز رفتهاند را شاید توضیحات خودشان روشنتر کند: «وقتی شروع به کار کردیم کاورهای زیادی را مخصوصن از دههی 90 میزدیم. دورهای که بازتاب نسل ما بود، چیزهایی که در مدرسه به آنها گوش میکردیم را مینواختیم. اما Teardrop مسیو اتک آهنگی بود که هیچ وقت از زدنش خسته نشدیم. این همان کاری است که میتوانی تا ابد به آن گوش کنی- تمام المانهای این آهنگ بسیار کامل و در عین حال بسیار سادهاند.»
در کنار این آهنگ که ویدئویی از آن نیز منتشر شده، آلبوم 10 قطعهی دیگر نیزدربر دارد که از جالبتوجهترین آنها میتوان تنظیم کوهن از یکی از مشهورترین سوناتهای تاریخ موسیقی کلاسیک را نام برد: سونات مهتاب اثر لودویگ وان بتهوون. روایت بامزهی کوهن از این اثر شاید کامل و باورپذیر نمیشد اگر همراهی گیتار اوزی رامیرز آن را تکمیل نمیکرد و در امتداد ملودی اصلی به پوشاندن استایل تازهای به تن این قطعهی قدیمی مشغول نمیشد.
کار دیگری که شاید به دلیل فضای تاریک آن به مذاق اهالی قبیلهی راک-بازها بیشتر خوش بیاید، آهنگ شمارهی دو آلبوم با عنوان Hidden Chamber است. ریف کلین و ریوربدار گیتار و نجوای مرموز سیمبالهای درامر در این قطعه که ترومپت هوسبازیهایش را بر زمینهی آن اجرا میکند، یادآور تجربههای اریک تروفاز، ترومپتیست فرانسوی، علیالخصوص در کارهایی مثل آلبوم Saloua است.
اثر Big Vicious با اینکه میخواهد تجربهای تازه را در معرض نمایش بگذارد و ریسک بزرگی حتی برای نوازندهی خوشفکری مثل کوهن محسوب میشود، اما در یک جمعبندی کلی با وجود لذت سرشاری که میتواند به هر شنوندهای با هر سلیقهای اعطا کند از مرزهایی که اسلاف کوهن برای چنین موسیقیای ساختهاند نمیتواند به خوبی عبور کند. کسانی مثل مایلز دیویس یا بعدتراریک تروفاز یا نیلز پتر مولوار؛ یعنی کسانی که دقیقن به سراغ چنین متدی در گسترش فضای موسیقایی جز رفتند. البته نباید به اشتباه بیفتیم: اینجا طنین ترومپت کوهن بیاندازه جذاب است، گروه هماهنگی و همگنی خارقالعادهای را به نمایش میگذارد (هیچ نباشد آنها دوستان دوران دبیرستانند) و مجموعن امتیاز بسیار بالایی برای کیفیت کار باید قائل شد. اما از جنبهای که صحبتش رفت، یعنی آزمون و خطا روی امکانات موسیقایی، گروه انگار تا نیمهی راه مخاطب را میبرد و رها میکند. شاید خاصیت تسلیم به فرمت پنج شش دقیقهای پاپ همین است و شاید باید منتظر ریسکهای بزرگتری از جانب جناب آویشای کوهن باشیم.
توضیح: در دنیای جز دو آویشای کوهن داریم. یکی نوازندهی ترومپت، با محاسنی پرپشت و یکی نوازندهی کنترباس، معمولن بی ریش و سبلت.
___________________________________________________________
- برای دانلود این آلبوم به کانال تلگرام پاراساندر مراجعه کنید.
مطلبی دیگر از این انتشارات
ردپای آنتونی براکستون (مروری بر آلبوم Soul in Plain Sight از آنگلیکا نیسیر و الکساندر هاوکینز)
مطلبی دیگر از این انتشارات
شوخِ بیروحِ پراحساس (نگاهی به آلبوم Life Goes On از کارلا بلِی)
مطلبی دیگر از این انتشارات
«مدرسهای برای هنر گوش کردن»