از موسیقی، فرهنگ، هنر و زندگی مینویسم و ترجمه میکنم.
از تهران به زوریخ، از ژنو به اصفهان
نگاهی به آلبوم سفر، کاری از کوارتت بابک نعمتی
«سفر» عنوان آخرین آلبوم کوارتت بابک نعمتی، گیتاریست جز ایرانی ساکن سوئیس است. نعمتی که متولد 1355 است زمانی که 8 سال داشت همراه با خانوادهی خود به سوئیس رفت و 14 ساله بود که گیتار به دست گرفت. تاثیرات موزیسینها و گروههای راک همچون جیمی هندریکس، لدزپلین، پینکفلوید و جیمز براون در دوران مدرسه اورا به نواختن غیررسمی ساز در گروههای مدرسهای کشاند. اما حین تحصیل موسیقی در کالج بود که به موسیقی جَز علاقمند شد و شروع به تاثیرپذیرفتن از کسانی چون مایلز دیویس، جان کولترین، چاری پارکر، کیت جرت، چیک کوریا، پت متنی، جان اسکافیلد و مایک استم کرد. از کوارتت بابک نعمتی تا پیش از این دو آلبوم با عناوین «هفت آرزوی خوب» و «زرتشت» منتشر شده بود و «سفر» آلبومی است که نعمتی آگوست امسال از طریق لیبل Unit Records منتشر کرده است. در سطور پیشرو نگاهی خواهیم داشت به این آلبوم و قطعات آن را به تفکیک بررسی خواهیم کرد.
نام نخستین قطعهی آلبوم مقدمهی تهران است. تهران نعمتی حالتی سرشار از حس سوءظن و هراس را در شنونده برمیانگیزد (به درهمتنیدگی شوم گیتارالکتریک وکنترباس دقت کنید). در این میان البته نباید سولوی سرگیجهآور ساکسفون را در این قطعه فراموش کرد، آنجا که شاید برای ما سروصدای ماشینها و بوق آنها در ترافیک خستهکنندهی تهران تداعی میکند. نعمتی در سواری ساکسفون روی درام البته ناخنکی هم به ریتمهای ایرانی میزند و شنگی رِنگهای ایرانی را به اختصار وارد لحظات پایانی قطعه میکند. در ادامه قرار است با آزادنوازی ساسکفون و درام یکراست به دل اروپای غربی، زوریخ سوئیس برویم. گویا نقشهی راه آلبوم چنین است که با یک چشمبههم زدن از ایران به سوئیس و از سوئیس به ایران سفر کنیم. آرپژ گیتار در آغاز قطعهی زوریخ به ما وعدهی آرامشی را میدهد که همیشه با شنیدن اسم سوئیس و مردمش برایمان تداعی میشود. کلارینتباس کارلس پریس همین را به ما میگوید. گرچه با گذشت زمان خشم همزمان سازها لحظاتی اوج میگیرد اما در بافت قطعه هنوز همان تم آرام و نوازشگر کلارینت روی نتهای متوالی گیتار به گوش میخورد. مقصد بعدی شیراز است. گیتار نعمتی با افکت کیبوردی خود در قطعهی مقدمهی شیراز گویی قرار است ما را روی یک قالیچهی سلیمان به شیراز ببرد، جایی که دلخواه هر ایرانی است. بیشک وابستگی ملودیک این قطعه به مایههای موسیقی ایرانی بسیار بیشتر از قطعهی آغازین آلبوم، تهران است و این شاید تعمدی از سوی خالق اثر و راهنمای سفر ما باشد که نشان میدهد تهران و شیراز هریک تا چه اندازه از سنتها و پیشینهی تاریخی خود فاصله گرفتهاند. با قطعهی ژنو-وینترتور بازهم به سوئیس باز میگردیم. کاری که به استانداردهای جز اروپایی تا حد خوبی نزدیک میشود و با پرگویی ساکسفون آغاز شده و به پایان میرسد.
در میان چهارچوب خاص قطعات آلبوم که با نام یکی از شهرهای ایران یا سوئیس مشخص شده است [اولی زادگاه نعمتی است و دومی کشوری که در آن بزرگ شده است] و شامل یک مقدمه و خود قطعه است؛ آهنگی خاص به چشم میخورد که از این الگو پیروی نمیکند. گل سنگ، ترانهای است مربوط به دههی پنجاه خورشیدی ایران، ساختهی انوشیروان روحانی. گرچه نخستین اجرای این ترانه مربوط میشود به Emel Sayin خوانندهی ترکزبان، اما ایرانیها آن را اغلب با صدای هایده شنیدهاند و به خاطر دارند. کسانی هم که موسیقی راک را دنبال میکنند حتما این ترانه را با صدای کلاوس مین خوانندهی گروه اسکورپیونز شنیدهاند. باری برداشت نعمتی از گل سنگ شاید هیچ ارتباط مشخصی به چهارچوب ترانه نداشته باشد. از این منظر که گل سنگ نعمتی که با فلوت کارلس پریس همراه شده است، ریتم و ملودی را شکسته و حتی از تم اصلی ملودی گل سنگ روحانی نیز خبری نیست. تنها شنوندگان حساس میتوانند از پس صداهای جَز کوارتت نعمتی حالوهوای بیات اصفهان گل سنگم را دریابند. شاید هم گل سنگ نعمتی نمیخواهد هیچ ارتباطی به ترانهی مشهور ما داشته باشد؛ اما مگر در تاریخ موسیقی ایرانی چند قطعه با عنوان "گل سنگ" داریم که نخواهیم این دو را با یکدیگر مقایسه کنیم؟ این سوالات را باید از بابک نعمتی پرسید.
گل سنگ مقدمهی خوبی برای ورود به اصفهان است و کوارتت جز نعمتی اینبار با یک قطعهی ریتمیک به سراغ اصفهان میروند. لحظاتی که به شخصه علاقهی زیادی به آن دارم میانههای آهنگ است که نعمتی با جسارت یک گیتاریست موسیقی راک وارد میشود و فضای وهمناک قطعه را ازآن خود میکند. با وجود ملودی زیبای این قطعه اما، دلم میخواهد اگر قطعه موسیقی جزی بخواهد من را بهیاد اصفهان بیندازد، اصفهان دوک الینگتون و با آن ساکسفون محزون و شیرین جانی هوجِز باشد، تا یک قطعهی عجولانه که کمتر نشانی از اصفهان اعجابانگیز را در ذهنم متبادر میکند. اگر با پایتخت ایران آغاز کردیم باید در پایتخت سوئیس هم فرود بیاییم. آخرین مقصد در این سفر خیالی، شهر بِرن است. قطعهی برن با گیتار سولوی نعمتی آغاز میشود که بیشباهت به کارهای بیل فریزل و جان اسکافیلد نیست و با واگذاری تم کار به ساکسفون ادامه و پایان مییابد.
Artist:
BABAK NEMATI QUARTET
Album:
SAFAR - DIE REISE - THE JOURNEY
Label:
Unit Records UTR 4873
Release date:
10.08.2018
Album Duration:
52:41
Line-Up:
Babak Nemati - guitars / compositon
Carles Peris - tenor sax / bass clarinet / flute
Fridolin Blumer - double bass
Olaf Ryter - drums
مطلبی دیگر از این انتشارات
بنی گودمن و تب سویینگ
مطلبی دیگر از این انتشارات
برای جادهها زاده شدهام
مطلبی دیگر از این انتشارات
مروری بر آلبوم Flor از گرِچِن پارلاتو