دهه ۲۰۱۰ : ده سالی که فرهنگ عامه را ورشکست کرد

سایمون رینولدز

ترجمه: سوگند دهمرده


تنها چند ماه طول می‌کشد تا ما آلبوم‌های موسیقی و برنامه‌های تلویزیونی‌ای که روی ما اثر گذاشته‌اند را فراموش کنیم. اَبَرمشاهیر امروز باید برای جلب توجه ما به حقه‌های عجیبی متوسل شوند. آیا استریمینگ توانسته مین‌استریم را از بین ببرد؟


به زمانی در این دهه رسیده‌ایم که افرادی مثل من– تحلیل گران حرفه‌ای فرهنگ عامه- به ده سال گذشته، نگاه می‌کنند و سعی می‌کنند از آن سر در بیاوردند و به آن فرم خاصی بدهند؛ مشکل این است که برای من این ده سال مقداری بی‌شکل و مبهم به نظر می¬رسد؛ خط زمانی دهه ۲۰۱۰ به‌هم‌ریخته و نامشخص است و انتخاب کردن لحظات مهم و سرنوشت‌ساز آن، سخت است.

بدون بررسی کردن لیست‌های منتشر شده در آخر سال، حتی مطمئن نیستم که بدانم چه چیز‌هایی و به چه ترتیبی در این دهه منتشر شده، تمام چیزی که در خاطره‌ام مانده تصاویر مبهمی است از چیزهایی که در زمان تماشا کردنشان یا گوش کردنشان بسیار مجذوب‌کننده بوده‌اند اما بعد از مدتی، سریعا در خاطراتم ناپدید شده‌اند. سریال‌هایی مثلSex Education, Bojack Horseman یاAtlanta را مشتاقانه و پشت‌سرهم نگاه کردم؛ اما بعد سریعا فراموش کردم که چنین سریال‌هایی وجود داشته اند. تا وقتی با اعلام زمان پخش فصل جدید، به من یادآوری می‌شدند. [امروز] همواره چیزی برای تماشا کردن هست؛ روی هم رفته موج بی پایان و بی‌رحمی از لذت‌هاست که در نت‌فلیکس صف کشیده‌اند.

Bojack horseman (2014 - 2020)
Bojack horseman (2014 - 2020)

دلیلی که احساس می‌کنیم که هیچ اتفاقی در دهه ۲۰۱۰ نیافتاده‌، این است که اتفاقات زیادی افتاده. هر اتفاق قابل توجه فرهنگی به سرعت تحت‌تاثیر هجوم اتفاقات بعدی و بعدی قرار گرفته. این فرسایش حافظه تنها دلیلی نیست که احساس می‌کنیم درکمان از زمان بهم ریخته، درحالی که تقویم و ساعت بدون توقف و منظم به جلو حرکت می‌کرد انچه که می‌توان آن را "زمان فرهنگی¹" نامید احساس سیال و پر تحر ک بودن می‌دهد.

این پروسه در دهه اول قرن ۲۱ هم شروع شده بود، با به اشتراک گذاشتن فایل¬ها و آرشیو گسترده‌ای که یوتیوب از فرهنگ عامه گذشته پدید آورده بود. این آرشیو بزرگ بصورت درهم و برهم با تولیدات امروزی مخلوط شده است و در نتیجه حالتی از عدم وابستگی به زمان را بوجود آورده است. توان گیج و ازپاافتاده‌ی یادآوری سریع و کامل در دهه ۲۰۱۰ . به لطف سرویس¬هایی مثل اسپاتیفای، نت‌فلیکس و آمازون به شدت رشد کرد. این پلتفرم‌ها به جای جایگزین کردن نمودهای فرهنگی قدیمی‌تر در رسانه‌های جمعی، با همزمان الحاق کردن و شکستن اثر جالبی را به جای می‌گذارند. به جای تشویق مخاطب به شرکت کردن در یک فرهنگ عامه مشترک افراد را تشویق می‌کندد تا در میان مخزن سرشاری ازهنر و سرگرمی مسیر خودشان را پیدا کنند. ابن پلتفرم‌ها به آرامی اما به طور قطع، با استریم کردن ایده مین استریم² را از بین می‌برند.

مثل پادشاه کنوت³ گروه دفت پانک هم در برابر جزر و مد تاریخ مقاومت کرد. آن ها در آلبوم سال ۲۰۱۳ شان Random Access Memories دست به یک بازساری مجدد تک-فرهنگی زدند. با کنار کشیدن از علاقه خوشان به موسیقی الکترونیک، به نفع فرآیند تهبه‌ی آنالوگ و استفاده از نوازنده‌های واقعی، به دوران طلایی‌ای از موسیقی ادای احترام کردند. دورانی که باعث به وجود آمدن رکوردهای بلاک باستری مثل “Off the wall" و “Rumours”شده بود. کمپین تبلیغانی این گروه دونفره هم از روش‌های قدیمی تبلیغاتی دوران قبل از اینترنت، مثل بیلبوردها وتبلیغات تلویزیونی استفاده می‌کرد. کل این پروژه، سرشار از نوستالژی بود این نوستالژی بیشترمختص به زمان بود تا مختص به یک فرهنگ خاص: "آن رویداد خاص" که تجربه‌ی "تمام جهان" را مشتاقانه در یک محصول فرهنگی خلاصه می‌کرد. از فیلم‌هایی مثل جنگ ستارگان تا شوی تب شنبه‌ شب تا آلبوم‌های کالتی مثل گروهبان پپر بیتلز یا تریلر مایکل جکسون. رونمایی و انتشار آلبوم دفت پانک باعث موفقیت در سلطه بر توجه عامه مردم و منتقدان گردید ترک Get lucky بیش از یک سال بر رادیو فرمانروایی کرد و جوایز گرمی آن سال را درو کرد. با این وجود آلبوم RAM خودش را به سرعت از حافظه عامه پاک کرد. تا جایی که امروز اسم آلبوم دفت پانک را به ندرت در لیست‌های پایان دهه‌ی 2010 می‌بینید.

این نگاه تک‌فرهنگی و احساس خاصی که مربوط به زمان‌مندی مشترک است، به طور کامل از بین نرفته اما مثل یک ستاره دورف آب رفته و قدرت تاثیر گذاری بر زندگی دیگران را از دست داده. حتی افراد مشهور هم ناچار شده‌اند برای به دست اوردن توجه عموم، ترفند‌هایی به کار ببرند. مثل بیانسه با انتشار ناگهانی آلبوم ویژوال خودش با نام "بیانسه" در دسامبر۲۰۱۳. اما این مدل از دام انداختن رسانه‌ای -که مثل یک رادیو با سیگنال خیلی قوی است در حال غرق کردن رقیبانش- فقط برای کسانی کارآمد است که مشهور هستند. آن‌هایی که پایه اساس مشهور بودنشان قبل تر گذاشته شده. برای هر هنرمند کمتر شناخته شده‌ای این کار یک خودکشی تبلیغاتی است.

به نظر می‌رسد که این روز‌ها مشاهیر کوچک و شناخته‌شده کم تر و چهره‌های کالت بیشتر شده‌اند. جدایی بین کسانی که در جهان شناخته شده هستند وافرادی فقط برای عده ای شناخته شد‌ه‌اند؛ بیشتر و بیشتر می‌شود. یک مکالمه درباره موسیقی با یک دوست قدیمی یا یک آشنای جدید می‌تواند مدت ها طول بکشد قبل از این که به چیزی برسید که هردویتان شنیده باشید. نه تنها محدوده گسترده ای از موسیقی معاصر با مخاطب‌های متفاوت و میکروژانر‌های مختلفی وجود دارد؛ بلکه چندین نسل از هنرمندان قدیمی و سرسخت هنوز هم موسیقی می‌سازند و اجرا می‌کنند. درعین حال صنعت چاپ و انتشارمجدد آثار دائما هنرمندان گم¬نامی را از فراموشی نجات می‌دهد و مجددا موقعیت آنان را برای جلب توجه و شنیده شدن تغییر می¬دهد درحالی که آرشیو کننده¬های بی تجربه یوتیوب و سایت های به اشتراک گذاشتن آلبوم¬های موسیقی، اثر هر کسی که با ذره‌ای از اهمیت باقی مانده از بین می‌برند.

2010's blockbusters
2010's blockbusters

در دهه گذشته، تلویزیون به اندازه‌ای که فراگیر و فراوان شده به همان اندازه هم بی نظم و بدون هدف شده؛ نقش متمرکز کننده ای که تلویزیون در اوایل قرن بیست و یکم داشت، دستخوش تغییراتی قرار گرفته؛ مثل تغییرات دوران طلایی فیلم های درام با کیفیت و کمدی های نوآورانه. سازندگان فیلم های مستقل، از هالیوودی که عاشق بلاک باستر‌ها وفیلم‌های پرفروش است منع شدند. هالیوودی که در آن ابر قهرمان‌ها و فناوری‌های CGI فرمانروایی می‌کردند و فیلم‌های ایندی و مستقل محکوم شدند به صفحه نمایش‌های کوچک اما حالا این هالیوود خوش آمد می‌گوید به به فیلم هایی با محتوای ریسکی و خلاقانه. تلویزیون زمان بندی شده و پوشش وقت شناسانه عده زیادی از مخاطب، برای قسمت های جدید سریال هایی مثل سوپرانوز و برکینگ بد این ایده را زنده نگه می‌داشت که عامه مردم کسانی که سلیقه شان از مرزهای تلویزیون فراتر می‌رود را نادیده می‌گیرد اما بعد از آن که استریم کردن به بازار آمد با منوی متنوع و گسترده‌اش برای انتخاب و انعطاف پذیری آن در استفاده، می‌توان تمام یک سریال یا در یک نشست نگاه کرد یا خیلی بعد تر از بقیه آن را دید. با آگاهی از خط‌رهای پریشان کننده و غرق کننده فراوانی گزینه‌های موجود برای انتخاب در استریم کردن، شرکت‌های استریم الگوریتم¬هایی را طراحی کردند تا ظاهر هر برنامه¬ای بر اساس سلیقه‌های معمول شما باشد اما جنبه منفی این هماهنگ سازی محتوا با سلیقه هر فرد این است که بیننده‌های کمتری به یک برنامه علاقه‌مند می‌شوند.

استریم کردن، مرحله جدیدی را در گرایش‌های کلی دوران دیجیتال نمایان می‌کند؛ کنترل مخاطب بر زمان بسیار شخصی تر می‌شود اما تجربه این زمان بسیار شکننده می‌شود؛ ثابت شده است که قابلیت متوقف کردن یا از سرگیری جریان اطلاعات می‌تواند یک وسوسه مقاومت ناپذیر باشد، مثل متوقف کردن یک فیلم برای دستشویی یا مکالمه درباره فیلم یا عقب زدن آن برای تماشا کردن دوباره یک قسمت پیچیده. نتفلیکس در حال راه اندازی گزینه جدیدی است که به مخاطبان اجازه می‌دهد تا یک برنامه را با ۱.۵ برابر سرعت عادی آن تماشا کنند، این به مخاطبان این اجازه را می‌دهد که خود را به زیاده روی چالش برانگیزی که در دیدن محتوا وجود دارد برسانند. ایده این که اسپاتیفای هم چنین گزینه ای را اجرا کند بعید به نظر میرسد؛ چون یک محتوای تلوزیونی می‌تواند از نظر زمانی فشرده شود بدون این که اطلاعات از دست برود اما موسیقی از نظری یک تجربه خاص، از زمان است؛ بنابراین تغییر دادن سرعتش یکی از لزوماتش را از بین می‌برد اما کسی چه می‌داند؟ شاید زمانی مشکل فراوانی موسیقی و کم بودن زمان طرفداران آن را به سوی چنین راه حل¬هایی بکشاند. تحقیقات نشان می‌دهد که مدت زمان ترک‌ها، به طور قابل توجهی در پاسخ به استریم کردن کوتاه شده اند. درحالی که سازندگان و نویسندگان زیرک هوک آهنگ را در اول آهنگ قرار می‌دهند تا شنوندگان را جذب کنند- مثل آهنگ High Hopes از گروه Panic at the disco! -همین طور سربلند کردن تیک تاک به عنوان یک موتور جست‌وجوگر موسیقی برای نوجوانان، در این سندروم نقش بازی می‌کند با ویدیوهای ۱۵ ثانیه ای آن که موسیقی را به نمونه هایی لقمه ای در سوپرمارکت موسیقی پاپ تبدیل می‌کند.

این احساس دیوانه‌کننده‌ی محتوای اضافی و بیش‌ازاندازه، در اوایل دهه ۲۰۰۰ هم حس می‌شد؛ تغییر بین دهه اول قرن بیست و یکم و دهه ۲۰۱۰ تا حدودی با تضاد بین "تورنت" و "استریم" درک می¬شود، هردو اصطلاح یادآور سیالیت محصولات فرهنگی است، محصولاتی که از حالت جامد خود آزاد شده‌اند و به اطلاعات خالص تبدیل شده‌اند. بازدید کردن از سایت‌های تورنت‌ها یا دیگر شیوه های به اشتراک گذاشتن فایل سرگرمی هدف داری بود؛ دانلود قانونی وغیر قانونی موسیقی خطری برای ایده مالکیت موسیقی بود حتی اگر این جمع آوری بینهایت نامحسوس بود. مثل جا کردن آهنگ‌ها در یک هارد درایو یا در آن شی عتیقه ،آی پاد.

استریم کردن اما کمتر فعال به نظر می‌رسد، وضعیتی ایستا که موسیقی را به چیزی قابل استفاده بدل می‌کند. چیزی جاری، مثل آب. درمقابل جمع آوری وسواسی فرم فیزیکی موسیقی یا حتی فرم های غیرفیزیکی و قابل مالکیت آن، استریم کردن این حالت شکارچی و جمع آوری روانی را می¬شکند. مثل رادیو می‌ماند با این تفاوت که بعد عمومی و همگانی آن یا خیلی کم است یا وجود ندارد. گاها مجموعه استریم های شما با افراد زیاد دیگری از مردم یکی می‌شود این چراغ های چشمک زنی است که به شما هشدار می‌دهد که با بقیه این افراد به درون یک فرهنگ خاص کشیده شده‌اید اما باز هم تجربه شما عاری از جنبه اجتماعی و فردی است.

"پراکنده و خرد شده⁴" به نظر خلاصه مناسبی می‌آید، هم برای این فرهنگ متلاشی شده و هم برای این احساس که با خرواری از گزینه های مختلف زندگی می‌کنید. توجهمان به هر طرف کشیده می‌شود و ما از همراهی با آن ناتوان می‌شویم اما شاید سرنوشت¬های بدتری هم از غرق شدن در دریای سرگرمی¬های و هنرهای پرطرفدار وجود داشته باشد. شاید فرصت‌های جدید از بین آوار جریان اصلی فرهنگ عامه سر در می‌آورند.

کاور آلبوم floral shoppe از Macintosh plus از هنرمندان vaporwave
کاور آلبوم floral shoppe از Macintosh plus از هنرمندان vaporwave


دهه۲۰۱۰ شاهد سر برآوردن خرده فرهنگ‌هایی بوده که کاملا یا اکثرا به صورت آنلاین وجود داشته اند خرده فرهنگ‌های متفاوتی مثل vaporwave و ASMR، UK drill و آموزش‌های آرایشی اما همه این ها در بستر پلتفرم‌های عظیمی مثل یوتوبیا بندکمپ لانه گزیده‌اند. مثل بلاگ‌های صوتی، پادکست‌ها هم تبدیل به تمرکز جدید برخی جوامع شده اند؛ فروپاشی آرام یک فرهنگ عامه متمرکز و هماهنگ باعث شده تا جا برای مقدار زیادی از صحنه‌های کوچک باز شود که هرکدام خط زمانی خود را طی می‌کنند. در این جهان درحال‌شکوفایی مابعد-جغرافیایی، دیگر فرهنگ‌های محلی وابسته به یک محل یا مکان خاص نیستند. هر چیز کوچکی، زیبا است و احتیاجی نیست تا چیزی توجه دنیا را به خود جلب کند تا مهم باشد.


مجله‌ی موسیقی پاراساندر

────────

Culture-time.1

2.جریان اصلی فرهنگ یا فرهنگ عامه

3. پادشاه انگلیس، دانمارک و نروژ بود که بیشتر به این خاطر معروف است که مقابل دریا نشست و به موج ها دستور داد که بایستند تا وقتی که این اتقاق نیفتاد مردم بدانند او خدا نیست.

4. بازی scattered and shattered نام قسمتی از بازی ویدیویی اکشن The elderly scroll است.