فرانک زاپا: پرتره‌ی یک مولف

فرانک زاپا
فرانک زاپا
سال گذشته مستندی درباره‌ی یکی از چهره‌های مهم موسیقی راک آمریکا، یعنی فرانک زاپا منتشر شد که نظرها را دوباره به کارنامه‌ی پربار و غیرمتعارف این موزیسین جلب کرد. Zappa به کارگردانی الکس وینتر با بهره‌گیری از فوتیج‌های دیده نشده و مصاحبه‌های تلویزیونی و خصوصی و همچنین کنسرت‌های مفرح زاپا و گروهش وهمچنین گفتگو با موزیسین‌هایی که در برهه‌های مختلف با او همکاری داشته‌اند، همسرش و دوستان کم‌شمارش توانسته تصویری کنجکاوی‌برانگیز از یکی از فراموش‌شده‌ترین و نادیده‌گرفته‌شده‌ترین چهره‌های موسیقی پاپیولار قرن بیستم بدست مخاطب بدهد. از کمدی-موزیکال‌هایی که در عین حال به شدت انتقادی و سیاسی بودند، از همکاری‌هایش با گروه مادران نوآوری، مخالفت صریحش با دراگ و فرهنگ دراگ در آمریکای دهه‌ی شصت، اتهام‌هایی که به غول‌های بزرگ صنعت موسیقی وارد کرد و خطابه‌هایش علیه سانسور در موسیقی راک. تماشای مستند "زاپا" ما را با فشردگی و غنای زندگی یک هنرمند ناهمخوان با زمانه‌ی خود مواجه می‌کند که در عین حال ارتباطش با زمانه را به هیچ عنوان قطع نکرده و از طریق طنازی، نقد و تمسخر، سعی می‌کند وجوه ناعادلانه و مضحک این برساخت فرهنگی را در هم بریزد. همچنین مخاطب می‌بیند که یک فردیت ممتاز چگونه در موسیقی می‌تواند در دل تناقضی که میان موسیقی جدی و موسیقی پاپیولار وجود دارد زندگی کند و نشان بدهد این تناقض تا چه اندازه بر پایه‌هایی دروغین استوار است و می‌توان به هر کدام در جای خود پرداخت و وجوه مختلفی از خلاقیت و بدعت‌گذاری را به نمایش گذاشت. به همین مناسبت بخشی از کتاب درک موسیقی پاپیولار از روی شوکر را با هم می‌خوانیم که در آن از زاپا بعنوان یک چهره‌ی مولف در کنار وجهه‌ی راک‌استار بودنش یاد می‌کند و مرور کوتاهی دارد بر کارنامه‌ی این مولف و ستاره‌ی تاریخ موسیقی راک.

رسیدن به مقام مولف در موسیقی همیشه هم به موفقیت در چارت‌ها بستگی ندارد. در واقع گاهی نداشتن چهره‌ی برجسته‌ی تجاری خودش به ایجاد یک وجهه‌ی کالت و انتقادی می‌انجامد. فرانک زاپا نمونه‌ی چنین شخصیت کالتی است. زاپا راک‌استار سنت شکنی بود که کارنامه‌اش شامل بیش از 50 آلبوم (شامل چندین دابل-آلبوم و مجموعه‌های 3 سی‌دی)، 3 فیلم بلند سینمایی، 3 ویدئوی بلند و چندین پروژه‌ی جانبی مثل لیبل ضبط موسیقی خودش و دیگر کارهای تجاری می‌شد. زاپا با خواست و اراده‌ی خودش موسیقی‌اش را بر اساس سنت‌های موسیقایی مختلفی می‌ساخت و آنها را تبدیل به چیزی منحصر به فرد و مختص خودش می‌کرد که اغلب هم نتیجه‌ای غریب و کمتر‌دسترس‌پذیر داشت. اگرچه زاپا را با گیتارش می‌شناسند اما او در نواختن چندین ساز دیگر هم تبحر داشت. زاپا با گروهش، Mother of Invention در سالهای میانی دهه‌ی 60 نوعی استیل موسیقایی را ایجاد کرد که به شدت التقاطی و دارای محتوایی سیاسی و طنازانه بود. در ادامه او به ساخت آثاری پرداخت که برخی شاهکارهای موسیقی راک محسوب می‌شوند. آلبوم Freak Out در سال 1969 اولین دبل آلبوم راک و یکی از اولین آلبوم‌های کانسپت بلند (LP) بود که تاثیر واضحی بر روی آلبوم Sgt. Pepper گروه بیتلز داشت. این آلبوم همچنین برند خاص زاپا در نقیضه‌پردازی سیاسی و نقد اجتماعی را با آهنگ‌هایی مثل "پلیس مغز کیه؟" معرفی می‌کرد. این اثر توانست به چارت 200 آلبوم بیلبورد راه پیدا کند و زاپا و گروهش را بعنوان چهره‌هایی "زیرزمینی" در موسیقی به مخاطبان بشناساند.

آلبوم بعدی، "کاملن آزاد" (1967) ادعای اولین راک اپرا را داشت و دربردارنده‌ی متن پراستهزای زاپا درباره‌ی محافظه‌کاری و ریاکاری جامعه‌ی آمریکا بود: "آدم‌های پلاستیکی" و "آمریکا مشروب می‌زنه و میره خونه". در همان سال زاپا در آلبوم "ما فقط برای پول قاطی ماجرا شدیم" فرهنگ سایکدلیک و هیپی‌ها را به سخره گرفت و روی جلد آلبوم پارودی آلبوم Sgt. Pepper بیتلز را اجرا کرد. زاپا در سالهای بعد در آثاری که به تنهایی یا با گروه مادران نوآوری منتشر کرد هم به جستجو در تم‌های مشابهی پرداخت. او طنز و تمسخر را با نقدهای سیاسی جدی و موسیقی‌ای شگفت‌انگیز همراه کرد. زاپا انواع ژانرهای موسیقایی را در موسیقی خود آسیاب می‌کرد و از هنر نوازندگان شناخته‌شده‌ای مثل ژان لوک پونتی (آهنگساز و نوازنده‌ی ویولن)، لوئل جورج از گروه لیدل فیت، اشلی دانبار نوازنده‌ی درامز، مارک وُلمن و هاوارد کاپلان (خوانندگان پیشین گروه ترتلز(لاکپشت‌ها) که بعدتر به گروه‌های فلو و ادی پیوستند) و استیو وَی (نوازنده‌ی ویرتوز گیتار الکتریک) بهره می‌برد. گستره‌ی گوناگونی این توازندگان همزمان نشانگر علاقمندی‌های موسیقایی خود زاپا نیز هست. زاپا لیبل خودش را تاسیس کرد و در آن برای چهره‌هایی مثل آلیس کوپر (که اولین آلبومش را با لیبل straight منتشر کرده بود) و کَپتِن بیف‌هارت آلبوم ضبط کرد و به شناخته شدن آنها کمک شایانی کرد. موسیقی زاپا برای پروژه‌ی 200 متل در قالب گروه راک و ارکستر در سال 1970 منتشر شد. همچنین او در سال 1983 آثار ارکسترال خود را با ارکستر سمفونیک لندن در قالب 2 سی‌دی ضبط و منتشر کرد.

مهم‌ترین ویژگی فرانک زاپا در کنار کنترلی که بر روی پروژه‌های گوناگون داشت، مهارت او در آهنگسازی و تسلطش بر تکنولوژی تولید موسیقی بود. زاپا در زندگینامه‌ی خود از مشکلاتی که گروه مادران نوآوری با کمپانی ضبط خود یعنی MGMداشتند و کارهای فریبکارانه‌ی آنها نوشته است: "تقریبن هشت سال طول کشید تا این مشکلات حل شوند." مشکلات دیگری هم مثل سانسور اشعار این گروه توسط خود کمپانی وجود داشت که بدون رضایت و حتی آگاهی خود گروه اعمال می‌شد. تا سال 1984 زاپا توانست دو غول بزرگ صنعت موسیقی یعنی CBS و Warners را به دادگاه بکشاند و از این طریق چیزهای زیادی درباره‌ی به قول خودش "حسابرسی‌های خلاقانه‌"ی این کمپانی‌ها یاد بگیرد. این تجربه‌ها زاپا را به سمت‌و‌سویی برد که تمام وجوه کار موسیقایی خود را تحت کنترل خودش داشته باشد. در حقیقت این تسلط زاپا بر نوازندگانی که با آنها کار می‌کرد و دخالت گسترده‌ای که در پروژه‌های خاص دیگر داشت کیفیتی افسانه‌ای به خود گرفته بود.

زاپا مهم‌ترین موزیسین راکی بود که علیه سانسور راک در آمریکا حرف زد. او بر حقوق اولیه‌ی آزادی بیان که در قانون اساسی به آن اشاره شده بود تاکید می‌کرد و پیشنهادات PMRC (مرکز اطلاعات موسیقی والدین) را برای درجه‌بندی آثار موسیقایی برای سنین مختلف بی‌پایه و اساس و بر مبنای دریافتی کاملن غلط از تاثیرات موسیقی مردم‌پسند می‌دانست. زاپا طبق عادت، پیام‌های جدی خود را با چاشنی شوخی و طنز همراه می‌کرد؛ روی آلبوم سال 1986 او به نام "جَز از جهنم" که توانست جایزه‌ی گرمی هم ببرد برچسبی با این پیام خورده بود که "مراقب کلام خشن این آلبوم باشید" حال آنکه این آلبوم کاملن بی‌کلام بود!

جلد آلبوم مشهور Sgt. Pepper از بیتلز
جلد آلبوم مشهور Sgt. Pepper از بیتلز
جلد آلبوم
جلد آلبوم "ما فقط برای پول قاطی ماجرا شدیم"، نقیضه (پارودی) فرانک زاپا و گروهش از آلبوم Sgt. Pepper

با اینکه اغلب زاپا را بعنوان یک چهره‌ی کالت می‌شناسند، منتقدان و پیروانش به ستایش جدی آثار او پردا‌خته‌اند. او توانست موفقیت‌های تجاری زیادی را هم بدست بیاورد: آلبوم سال 1974 او با عنوان (‘) در آمریکا توانست به موفقیت خوبی در چارت بیلبورد برسد و شماره‌ی 10 پرفروش‌ترین آلبوم‌ها را کسب کند و سینگل "برف زرد رو نخور" از همین آلبوم هم اولین آهنگ او بود که به جمع 100 آهنگ داغ بیلبورد راه پیدا کرد (اگرچه از رتبه‌ی 86 بالاتر نیامد.) آثار کلاسیکال او مخصوصن "کاملن غریبه و آثار دیگر" و کارهای الکترونیک او هم فروش خوبی داشت. حتی پس از مرگ او در سال 1993 باز می‌توان گفت که اقبال عمومی به آثار او از بین نرفته است. این را می‌توان از فروش پایدار آثارش و موفقیت آلبوم مجموعه‌ی برگزیده‌ی او، "صراحتن تجاری" فهمید. اما جهان تجاری چیزی نیست که زاپا را بتوان با آن سنجید. او در برهه‌هایی و از روی تعمد با "بدسلیقگی" از موفقیت‌های تجاری اجتناب می‌کرد و به تبع آن پخش رادیویی آثارش را هم از دست می‌داد. در عوض زاپا مشغول تکمیل معیارهای یک هنرمند خلاق و اصیل بود ( با در نظر نگرفتن آنچه در ساحت جامعه از خلاقیت بعنوان یک فعالیت فردی و ذهنی افراطی شناخته می‌شود) و سرگرم جستجو و وسعت بخشیدن به ابعاد و اشکال موسیقی راک بود. از همین رو اگرچه نتیجه‌ی کار او کیفیت یکسانی نداشت اما نبوغ و جایگاهش بعنوان یک مولف در موسیقی مردم‌پسند امروزه بر همگان مبرم است.


پانویس: این متن پیش تر در ترجمه ی کتاب Understanding Popular Music توسط محسن الهامیان تحت عنوان "شناخت موسیقی مردم پسند" (نشر ماهور) نیز منتشر شده بود که مثل اغلب آنچه از موسیقی مردم پسند در ایران ترجمه و گفته می شود، ترجمه ای پر اشتباه، مغلوط و بی دروپیکر است.

آهنگ ها و فایل های صوتی به همراه مطالب دیگر در کانال تلگرام پاراساندر: کلیک کنید