مرثیه ای برای یک دوست

مرثیه در چهار فصل، نخستین اثر پرایزنر است که قرار نیست روی تصاویر متحرک یک فیلم بنشیند. هم‌چنین نخستین اثر پرایزنر است که در فراق هم‌قطار بی‌نظیرش، کریستف نوشته می‌شود؛ و هم برای او و با خاطرش.

کریستف کیشلوفسکی (1996-1941)
کریستف کیشلوفسکی (1996-1941)

وقتی خالق سه‌گانه‌ی آبی، سفید، سرخ در سال 1996 بر اثر سانحه‌ی رانندگی درگذشت نقطه‌ی پایانی بر یکی از همکاری‌های درخشان کارگردان/آهنگساز در تاریخ سینما هم گذاشته شد. زوج کیشلوفسکی/پرایزنر نه تنها چیزی از زوج‌های مشهوری مثل فلینی/روتا، آنجلوپولوس/کارایندرو و کوروساوا/هایاساکا کم نداشتند، بلکه حزن و اندوه سینرژیکی که در آفریده‌هاشان جاری بود در تاریخ سینما جاودان و یگانه خواهد ماند.


راویان سوگواری پرایزنر برای دوستش پنج خواننده، یک کوئینتت زهی، یک ارگان و یک پرکاشن هستند. در بخش نخست این اثر که از منظر یگانگی و همبستگی قطعات به‌مراتب قدرتمندتر از بخش دوم ساخته شده، ردپای آهنگسازانی مثل آروو پرت و هنریک گورسکی به وضوح دیده می‌شود. این بخش که عنوان "مرثیه" را روی خود دارد شامل ۹ قطعه‌ی ابتدایی آلبوم است و بخش دوم که از قطعه‌ی ۹ تا ۱۸ اثر را شامل می‌شود همانطور که گفته شد از منظر فرم و ساخت به کلی با بخش نخست متفاوت است. "زندگی" به آثار پرایزنر برای فیلم شبیه‌تر است.

شاید چون هیچ‌وقت بصورت آکادمیک موسیقی را فرا نگرفت و شاید هم به خاطر اینکه دوران اوج خودش را در کنار دوستش کریستف و برای فیلم‌هایش آهنگ ساخت؛ باری به هر دلیلی که می‌خواهیم حساب کنیم "مرثیه‌ برای دوستم" یک اثر دسترس‌پذیر است. استیل آهنگسازی و ارکستراسیون با وجود اینکه کلاسیک است اما با نمونه‌های متاخر و مدرن تفاوت دارد و در آن خبری از پیچیدگی‌های معمول این آثار نیست. برای پرایزنر مهم است که هر چه زودتر نفس شنونده را بریده، نبض او را بدست موسیقیش بسپارد و من برای زهی‌های او که زمزمه‌های آوای انسانی همراهیش می‌کنند [همچنان که در تمام شاهکارهایش برای فیلم‌های کیشلوفسکی شنیده‌ایم*]، توصیفی بهتر از نفس کشیدن پیدا نمی‌کنم.

سه گانه ی آبی، سفید و سرخ از نمونه های درجه یک همکاری کیشلوفسکی و پرایزنر
سه گانه ی آبی، سفید و سرخ از نمونه های درجه یک همکاری کیشلوفسکی و پرایزنر

مرثیه موسیقی‌ای برای نیایش در یک معبد عظیم است، سفری است در درون برای قرار یافتن در آغوش پهناور صدای سوپرانوی الزبیتا توارنیکا؛ وقتی که فریاد می‌زند: لاکریموزا، لاکریموزا: ناگهان تشویشی از منشور شب‌های خیس موسیقی پرایزنر عبور می‌کند، رنگ به رنگ می‌شود و تمام سلول‌های تن ما به احترام این شگفتی که هفت اکتاو از ما به آسمان نزدیک‌تر شده به پا می‌خیزند (یوتیوب). آیا وقت گوش کردن به این قطعه جاری شدن موسیقی را همچون یک مایع سرد و سرخوشی‌آور از گوش‌ها تا نوک‌پاتان حس نمی‌کنید؟

+ آلبوم Requiem for My Friend را در اسپاتیفای گوش کنید یا در کانال تلگرام من دانلود کنید


* از مهم‌ترین همکاری‌های کیشلوفسکی و پرایزنر می‌توان به فیلم‌های زندگی دوگانه‌ی ورونیکا، سه‌گانه‌ی آبی، سفید،سرخ و مینی‌سریال ده‌فرمان اشاره کرد. پیش‌تر درباره‌ی ده‌فرمان نوشته بودیم که اینجا می‌توانید آن را بخوانید.

سایت کرایتریون پلی‌لیستی شامل ۲۴ آهنگ از بهترین همکاری‌های کیشلوفسکی و پرایزنر منتشر کرده که می‌توانید اینجا تمام این قطعات را گوش کنید.