از موسیقی، فرهنگ، هنر و زندگی مینویسم و ترجمه میکنم.
نامهای عاشقانه به جهان
«زمانی که مشغول ساختن آلبوم دوم گروه بودیم، کارهای یک هنرمند ایرانی را بیشتر از هرچیزی گوش میکردم. گوگوش... وقتی مشغول گوش کردن به آهنگی هستی که به زبان خودت نیست و با این حال تو را تکان میدهد، نشاندهندهی این است که آن صدا، ملودی و شور و شوق نهفته در آن است که سازندهی همهی زیبایی آن قطعه است [و نه معنای آن]. این تمام آن کاری است که من دوست دارم با گیتارم انجام بدهم.» این حرفهای مارک اسپیر، گیتاریست و خوانندهی گروه کرونگبین (Khruangbin) است که از مصاحبهای در زمان انتشار آلبوم دوم گروه به نام Con Todo el Mundo در سال 2018، نقل شد. اما گوگوش و موسیقی پاپ دههی 50 خورشیدی ایران تنها یکی از جنبههایی است که توجه گروه کرونگبین را برای تولید موسیقی تازه برانگیخته است. اسپیر به همراه لارا لی و دانلد جانسن، از آلبوم اول خودشان که ادای دینی به موسیقی فانک تایلند در دههی 60 میلادی بود تا آلبوم دوم که تاثیرگرفته از موسیقی پاپ و فانک نواحی مختلف جهان مثل ایران و اسپانیا بود این خط مشی اکلکتیک* را دنبال کردند؛ و به تازگی نیز با آلبوم جدیدی با عنوان Mordechai به معجون موسیقایی خود، ادویههای تازهای افزودهاند.
"کرونگبین" یک واژهی تای به معنای هواپیماست؛ و این هواپیما زمانی شروع به تیک-آف کرد و نامش بر سر زبانها افتاد که یکی از آهنگهای گروه در یکی از سری آلبومهای Late Night Tales به انتخاب D.J. Bonobo قرار گرفت. این اتفاق در سال 2013 افتاد و پس از آن درهای بخت و اقبال یک به یک به روی کرونگبین گشوده شد. اعضای گروه به ندرت مصاحبه میکنند و چندان در رسانهها خبری از آنها نیست. انگار که همیشه در فضایی مثل موسیقیشان، رام و در صلح نشستهاند و دوست ندارند خلوتشان را چیزی برهم بزند. موسیقی کرونگبین به قول مارکوس جِی مور، منتقد نیویورک تایمز «کلاژی اتمسفریک از ساب-ژانرهایی از سرتاسر جهان است. رگه، داب، سِرف-راک، فانک جنوب شرق آسیا و سول خاورمیانه. در عصر زرق و برقهای بزرگنماییشدهی خوانندگان پاپ، جایی که موسیقی "بلند"ش خوب است و شخصیتهایش عربده کشند، گروهی مثل کرونگبین چطور توانسته جایی میان این غوغا برای خود پیدا کند؟»
با اینکه نمیتوان پاسخ قانعکنندهای برای سوال آقای مور پیدا کرد، اما باید گفت کرونگبین چندین خواست، علاقه و فشن همگانی مخاطبان موسیقی امروزی را همزمان برآورده میکند. مخاطبانی که نه به سطحی-انگاریها و عربده-کشیهای پاپ توجهی میکنند و نه رابطهای آکادمیک و بسیار جدی با موسیقی دارند. مخاطبانی که اتفاقن بسیار زیادند و بسیار هم مهم. و میتوان به نسبت روزگاری که در آن زندگی میکنیم ویژگیهایی را برای ذائقهی موسیقایی آنها در نظر گرفت: علاقه به موسیقیهای نواحی مختلف جهان، طعمها و رنگهای تازه. علاقه به سبکهای قدیمی (Vintage) و علاقهی بیشتر به ترکیب خوب و همگن آنها با یکدیگر؛ ولو موسیقیهایی از سنتها و جهانهایی متفاوت. علاقه به موسیقیهای "مود"ی، تمهای نوستالژیک، ساده و پرهیز از پیچیدگیهایی که با شرایط ساکن زندگی انسان امروزی نسبت چندانی ندارند. علاقه به استفاده از موسیقی بعنوان پسزمینهای برای انجام دادن کارهای دیگر، یا انجام ندادن کاری. و فقط نشستن و تماشا و تن-آسایی (Chilling). خوانندهی این سطور حق دارد که بگوید هیچ کدام از این ویژگیها به ذائقهی موسیقایی او شباهتی ندارد. شاید هم فرضیهی ما از بیخ اشتباه باشد، اما تجربهی نگارنده چیز دیگری میگوید و موفقیت جهانی گروههایی مثل کرونگبین نیز به احتمال قوی مهر تاییدی است بر این فرضیه-بافیها.
آلبوم جدید کرونگبین با عنوان Mordechai به نسبت آثار پیشین فضایی گرمتر و نزدیکتر به موسیقی سایکدلیک پاپ را برای شنونده ترسیم میکند. اینجا کمتر از قبل میتوان تکههای پازل موسیقایی گروه را از یکدیگر جدا کرد و گفت: خب، این تکه از فلان جا آمده و این تکه از جایی دیگر. در واقع ذوب-شدگی این تکهها در یکدیگر موسیقی سرحال این گروه هیوستونی را نیز به جایگاه تازهای رسانده. مضمون غالب آلبوم "حافظه" است. آنچه به یاد میماند و آنچه در پیرامون ما در زندگی روزمرهی ما باعث برانگیختن خاطراتمان میشود. باید گفت موسیقی کرونگبین هم یکی از همین پیرامونیهاست که میتوان گوشهای نشست آن را پخش کرد و با خاطرات بازی کرد.
- آلبوم های این گروه را از طریق کانال تلگرام پاراساندر می توانید دانلود کنید.
*اکلکتیسیزم یا التقاط-گرایی شاید ویژگی غالب موسیقی عامه پسند از دههی دوم قرن 21 به این سو باشد. در واقع اگر در تلفیق و فیوژن دو پارادایم موسیقایی به هم نزدیک میشدند و فرمی واحد میپذیرفتند، در موسیقی اکلکتیک واحدهای سازندهی بیشتری از ژانرهای مختلف و بعضن بعید موسیقایی، در ساخت یک اثر واحد شرکت میکنند.
**عنوان مطلب از گفتهی یکی از اعضای گروه در توصیف آلبوم دوم خودشان برگرفته شده است.
مطلبی دیگر از این انتشارات
مروری بر آلبوم Human کاری از شای ماسترو
مطلبی دیگر از این انتشارات
خاطرهای از یک ملودی
مطلبی دیگر از این انتشارات
«نگاهی به کارنامهی مارک هالیس»