ورود دوک الینگتون
اگر فرم استاندارد سبک راک اند رول را دو گیتار، یک بیس و درامز در نظر بگیریم، پس یک کرنت، کلارینت، ترومبون و یک بخش ریتم تشکیلدهنده سازبندی استاندارد جز در اوایل قرن ۲۰ هستند. تا پیش از لویی آرمسترانگ، تکنوازیها خلاصه و کمرنگ بودند و صدای کهنه یک گروه جز نیو اورلینز توسط خطهای چندصدایی نوازندگانی تولید میشد که ملودیهای خود را پیرامون یکدیگر میدمیدند.
جلی رول مورتون، آهنگساز و پیانیست، به دنبال صدایی رنگین و غیرمعمول بود. او با غنی کردن بافتها و هارمونیهای موسیقی جز، وسعت بیشتری به سازبندی این سبک داد. آهنگسازانی همچون جرج گرشوین و رهبران گروههای رقص از جمله فلچر هندرسون و پاول ویتمن(که ۳ میلیون نسخه از اولین اثرش در سال ۱۹۲۲ به فروش رفت)، مجذوب صدای نوپای جز نیواورلینز شدند؛ علیرغم فشار تبلیغاتی گستردهای که برای تغییر سبک جز به شکل سلیقه عموم مردم وجود داشت.
در میان آنسامبلهای بزرگ و متأثر از جز که در اواخر دهه ۲۰ میلادی در حال شکل گرفتن بودند، هیچکدام وفاداری، بصیرت و بلندنگری آنسامبل دوک الینگتون را نداشتند. ادوارد کندی «دوک» الینگتون، اکنون به عنوان یکی از آهنگسازان بزرگ قرن ۲۰ به شمار میآید؛ اما برعکس استراوینسکی، دبوسی یا راخمانیف، وی دانشآموخته مدرسه موسیقی نبود. مانند تمامی رهبران گروههای سویینگ، موسیقی الینگتون در کلابهای شبانه هارلم، سالنهای رقص و در جاده شکل گرفت.
الینگتون در قطارها و اتوبوسهای تور آهنگ میساخت، سپس در شلوغیهای آخر شب اتاقهای هتل، به کمک تکنوازها به بسط و گسترش آهنگها میپرداخت. به روایتی او موسیقی را به همان شکلی مینوشت که یک روزنامهنگار کلمهها را؛ به هنگام شادی، در تنگنای یک ضربالعجل و با هدف خلق احساسات قوی و زنده درباره مکانهایی که حتی در مدت کوتاهی رؤیت شدهاند، درباره روابط کوتاه مدت و لحظههای گذرا. سبک جز در دستان الینگتون، اوج حالت خودانگیختگی، بداههپردازی و رقصانگیزی خود را حفظ کرد و در عین حال سبب رشد نوعی لطافت احساسی و رنگین(الینگتون قبل از نوازندگی، نقاش بود)برگرفته از موسیقی کلاسیک اروپا شد.
در شماره بعد، به کارنامه الینگتون و جریان چشمگیر«رنسانس هارلم» در هنر آفریقایی-آمریکایی میپردازیم که به نوعی محرک موسیقی اولیهی وی بود. در این ویدئو اولین نسخه کامل گروه الینگتون از یکی از آثار بسیار موفقشان به نام East St Louis Toodle-oo را میشنویم. دوک الینگتون این تم را به کمک نوازنده ترومپت خود، بابر مایلی نوشت. حالت ریتمیک پیشا-سویینگی، تغییر یافته و بلند، همچنان در ضربها و صدای ساز بانجو شنیده میشود؛ اما این مفهوم جدیدی بود از نمو پیدا کردن ترکیببندی جز.
منبع: گاردین
مطلبی دیگر از این انتشارات
«15 آلبوم پراگرسیو راک/متال و پست راک از سال 2019»
مطلبی دیگر از این انتشارات
خشم و هیاهو: Mogwai
مطلبی دیگر از این انتشارات
پادکست بهترین آلبوم های 2019 | قسمت دوم