۵۰ رویداد مهم تاریخ موسیقی جز
شماره ۲
به نقل مشهوری از مایلز دیویس، داستان جز را میشد در چهار کلمه خلاصه کرد: «لوییس آرمسترانگ، چارلی پارکر.»
از زمان درگذشت لوییس آرمسترانگ در سال ۱۹۷۱ تا به حال، نام وی حتی در ذهن آنها که خود را مخاطب موسیقی جز نمیشمردند، به عنوان یکی از اسطورههای موسیقی پاپ قرن ۲۰ باقی ماندهاست.
لوییس آرمسترانگ، که به نامهای «پاپز» و «ساچمو» نیز خطاب میشود، نه تنها بخاطر تسلط حسی بر نواختن ترومپت، بلکه بیشتر به دلیل خوانش با صدای سخت و سنگین خود در آثاری مثل Hellp Dolly و Wonderful Worldشهرت پیدا کردهاست.
اما در درجه اول نوازندگی ترومپت بود که لوییس آرمسترانگرا به اولین تکنواز حرفهای جز تبدیل کرد. علاوه بر این، از آنجایی که تا دوره شکوفایی وی در اوایل دهه ۱۹۲۰ موسیقی به وضوح تنها انبوهی از فرمهای آنسامبل بود، میتوان وی را خالق تکنوازی بداهه در جز نیز نامید.
از آن دوره تا جوشش جنبش مدرنیسم «بیپاپ» در جز بعد از دهه ۱۹۴۰، آرمسترانگ به دلیل زمان بندی و جمله سازی منحصر به فردی که تاثیر خود را روی تک تک سازهای سبک جز و آثار آهنگسازان این ژانر میگذاشت، یکی از الگوهای نوازندگان و خوانندگان جز محسوب میشد.
وی به تنهایی به اندازه گروهی با همراهی کامل ریتم در پس زمینه، قادر به اجرای سویینگ بود؛ صدای درخشندهای داشت، قسمت زیر صوتی را به شکلی تمیز و آراسته میخواند و ایدههای بداهه وی اغلب از نسخه اصلی آهنگها نیز بهتر بود.
جابجائی زیرکانه تاکیدهای ضعیف و قوی در ملودی یا شروع و پایان بندی جملات در لحظاتی پس و پیش از انتظار شنونده، کارهایی بود که توسط او به مفهوم تحریف شده «سویینگ» معنایی دوباره بخشید. این تغییرات تاثیری مهیج، بی سابقه و همچنین حسی شعفانگیز از حرکت رو به جلو داشتند.
لوییس آرمسترانگ (متولد ۴ آگوست ۱۹۰۱) در یکی از محلههای زاغهنشین نیو اورلینز در سالهای اول قرن ۲۰ رشد کرد و کسی نبود تا به وی راه شکوفا شدن استعداد نهفتهاش را نشان دهد. قدرت شنوایی عجیب او سبب شد تا هارمونی و کنترپوان را به صورت غریزی درک کند و سپس با آواز خواندن در کوارتتهای موسیقی خیابانی در کودکی، این ویژگی را در خود تقویت کرد. در ژانویه ۱۹۱۳، هنگامی که ۱۱ سال داشت، به دلیل شلیک در خیابان برای شادی در جشن سال نو، به کانون اصلاح و تربیت فرستاده شد و در گروه موسیقی همان موسسه شروع به نواختن ساز کرنت کرد. پس از جدایی از همسر خود، به عنوان کارگر در معدن زغالسنگ و بارانداز کار کرد؛ تا زمانی که توسط دو نوازنده محلی و در حال رشد موسیقی جز یعنی جو اولیور، نوازنده کرنت و کید اوری، نوازنده ترومبون کشف شد.
در سال ۱۹۲۲، پنج سال پس از انتشار اولین صفحات جز، کینگ اولیور آرمسترانگ را برای همنوازی با گروه Creoleخود در سالن رقص لینکلن گاردن در شیکاگو استخدام کرد. تبادلات بداههای که بین این دو نوازنده کرنت صورت میگرفت، در زمان خود بدیع و متفاوت بود. اگر صدای سازشان امروزه کهنه و محتاط به گوش میرسد، به این خاطر است که آنها بنیانگذار قواعدی بودند که بعدها توسط دیگران دنبال میشد.
منبع: گاردین
مطلبی دیگر از این انتشارات
تجربهی تکرار، به مثابه مرگ
مطلبی دیگر از این انتشارات
ورود دوک الینگتون
مطلبی دیگر از این انتشارات
ردپای آنتونی براکستون (مروری بر آلبوم Soul in Plain Sight از آنگلیکا نیسیر و الکساندر هاوکینز)