تجربه: زندگی در قطارها

تجربه: زندگی در قطارها

من ۱۷ سال دارم و از آگوست ۲۰۲۲ در قطارها زندگی می‌کنم. در یک روستا در شمال آلمان بزرگ شدم. از سفر به اسکاندیناوی با والدینم و تورهای طبیعت‌گردی لذت می‌بردم و به برنامه‌نویسی کامپیوتر علاقه‌مند شدم. در دوران پاندمی خودم برنامه‌نویسی را یاد گرفتم و تصمیم گرفتم که این شغل من باشد.

بعد از فارغ‌التحصیلی از دبیرستان در تابستان ۲۰۲۲، قرار بود دوره کارآموزی به عنوان توسعه‌دهنده نرم‌افزار را شروع کنم. متاسفانه، این دوره چند هفته قبل از شروع لغو شد و من نیاز به یک برنامه جدید به صورت فوری داشتم.

چند هفته قبل، گزارشی تلویزیونی درباره کسی که در قطار زندگی می‌کرد دیده بودم. این فکر از ذهنم بیرون نمی‌رفت. عاشق این ایده بودم که هر روز آزادی سفر به هر جای آلمان را داشته باشم. چند روز بعد، اولین کارت BahnCard 100 خود را که سفر نامحدود در شبکه قطارهای ملی آلمان را ارائه می‌دهد، خریداری کردم – هزینه پاسپورت نوجوان آن زمان ۲۶۶۴ یورو (۲۲۹۰ پوند) بود. در ۸ آگوست، اولین قطارم را سوار شدم.

خانواده‌ام در آن زمان بسیار مشکوک بودند. نگران بودند که نتوانم شب‌ها به اندازه کافی بخوابم، تنها بمانم و این می‌تواند خطرناک باشد. در ماه‌های اول که تقریباً هیچ‌چیز به خوبی پیش نمی‌رفت، همچنان مشکوک بودند. از برنامه‌ریزی خسته و استرس‌زده می‌شدم و برای خوابیدن مشکل داشتم، بنابراین اغلب به خانه والدینم برمی‌گشتم. اما اکنون که همه چیز را فهمیده‌ام، آنها واقعاً حمایتی هستند. من تجربیات زیادی دارم؛ زندگی بسیار متنوع است و هر روز متفاوت است.

آزادی دارم که هر روز تصمیم بگیرم به کجا بروم و می‌توانم دوستانم که در سراسر آلمان زندگی می‌کنند را ملاقات کنم. آنها نیز زیاد با قطار سفر می‌کنند – اگرچه مثل من در قطار زندگی نمی‌کنند، اما اغلب با هم سفر می‌کنیم یا قرار ملاقات می‌گذاریم. در واقع بیشتر از همیشه با دوستانم در تماس هستم و همچنین گفت‌وگوهای جالبی با سایر مسافران در قطار دارم. احساس تنهایی نمی‌کنم.

بیش از یک سال است که این کار را انجام می‌دهم. وقتی اولین کارت BahnCard من در حال انقضا بود، کارت خود را به کلاس اول ارتقا دادم که برای کسی زیر ۲۷ سال مثل من ۵۸۸۸ یورو هزینه دارد. این همچنین به من اجازه می‌دهد در سالن‌های مهمان Deutsche Bahn در ایستگاه‌های قطار هرچه می‌خواهم بخورم – چیزهایی مثل کروسان، موسلی، رول، فوکاچیا، سوپ یا کیک.

روزهای معمولی من شامل رسیدن به یک شهر بین ساعت ۶ تا ۸ صبح با یک قطار شبانه InterCity Express است. به سالن مهمان شرکت راه‌آهن می‌روم و صبحانه می‌خورم. سپس سریع در حمام شستشو می‌کنم یا به استخر محلی برای دوش گرفتن می‌روم.

بعد از آن، به جدول زمانی حرکت قطارهای روز نگاه می‌کنم و یک مقصد انتخاب می‌کنم. حتی اگر در قطار زندگی می‌کنم، زمان زیادی را در فضای باز می‌گذرانم. در طول روز ممکن است به کوه‌ها برای پیاده‌روی بروم، از یک شهر بازدید کنم یا به ساحل دریای بالتیک بروم. بستگی به هوا دارد. عاشق پیاده‌روی در آلپ‌ها هستم، به ویژه در تابستان، و کشف شهرهای جدید. مخصوصاً دوست دارم در برلین باشم. شهر پر از تنوع است و همیشه چیزی برای انجام دادن وجود دارد.

در برخی مواقع، قطار شبانه‌ام را انتخاب می‌کنم و به ایستگاه می‌روم. سپس شام را در سالن Deutsche Bahn می‌خورم و منتظر قطاری می‌شوم که مرا در حالی که می‌خوابم از سراسر آلمان عبور می‌دهد.

من توسعه‌دهنده نرم‌افزار در یک استارتاپ IT هستم و حدود ۱۰ ساعت در هفته کار می‌کنم. ویژگی عالی کارم این است که می‌توانم ساعت‌های کاری خود را انتخاب کنم. مشکلی نیست اگر یک یا دو روز کار نکنم. زمان سفر در قطار را برای کار استفاده می‌کنم، بنابراین شغل به خوبی با سبک زندگی‌ام سازگار است.

زندگی در قطار به این معناست که باید از برخی چیزهایی که قبلاً بدیهی می‌دانستم صرف‌نظر کنم. حریم خصوصی ندارم. همچنین باید وسایلم را کم کنم تا همه چیزهایی که دارم در یک کوله‌پشتی ۳۰ لیتری جا شود. اما مزایا بیشتر از معایب است.

در کل، با توجه به هزینه‌های کلی زندگی، سبک زندگی من در قطارها کمتر از ۱۰،۰۰۰ یورو در سال هزینه دارد. در ابتدا شاید زیاد به نظر برسد، اما در مقایسه با هزینه‌های اجاره آپارتمان بسیار ارزان است.

برنامه اصلی این بود که این کار را فقط برای یک سال انجام دهم، اما آنقدر از آن لذت برده‌ام که تصمیم گرفتم ادامه دهم. در حال حاضر، هیچ پایانی در نظر ندارم.

تحلیل:

تجربه این جوان آلمانی یک نمونه برجسته از نحوه تطبیق افراد با شرایط غیرمنتظره است. او توانسته با استفاده از خلاقیت و انعطاف‌پذیری، یک سبک زندگی منحصر به فرد و پر از آزادی برای خود ایجاد کند. این نوع زندگی، علی‌رغم چالش‌های خاص خود، نشان‌دهنده مزایای زیادی مانند کاهش هزینه‌های زندگی، افزایش ارتباطات اجتماعی و تنوع تجربیات روزانه است.

این داستان می‌تواند الهام‌بخش افرادی باشد که به دنبال راه‌های جدید و غیرسنتی برای زندگی هستند. همچنین نشان‌دهنده این است که با اراده و تفکر خلاق می‌توان از شرایط ناگوار به بهترین شکل ممکن بهره برد و سبک زندگی‌ای را پیدا کرد که به شخص بیشترین رضایت را بدهد. در دنیایی که هزینه‌های زندگی و محدودیت‌های شغلی همواره در حال افزایش است، چنین روش‌هایی می‌تواند به عنوان راه‌حل‌های جایگزین مورد توجه قرار گیرد.



https://www.theguardian.com/lifeandstyle/article/2024/jun/07/experience-i-live-on-trains

chatgpt 4o