شما به مدیر پروژه تبدیل نمی‌شوید اگر..




امروز توی این مقاله، می‌خوایم خیلی مختصر و مفید به بررسی ویژگی‌های پایه‌ای یک شخصیت «مدیر» بپردازیم. در واقع توی قرن ۲۱، همه ما باید مدیر پروژه باشیم و بتونیم پروژه‌های زندگی شخصی و کاری خودمون رو مدیریت، یا به‌قول انگلیسی‌ها هندل (handle) کنیم. ولی یه مدیر پروژه چه ویژگی‌هایی داره که اون رو تبدیل به یه فرد کارکشته می‌کنه؟ توی این مقاله ۵تا از مهم‌ترین ویژگی‌ها رو بررسی می‌کنیم.

۱-اگر استرس روزانه زیادی رو تحمل می‌کنین:

همه ما توی ایران زندگی می‌کنیم و چه بخوایم و چه نخوایم، هرروز با حجم زیادی از استرس مواجه میشیم. ولی با وجود همه این استرس‌ها، باید بتونیم برای پروژه‌های کوچیک و بزرگ زندگی شخصیمون هم آماده باشیم. امکان داره در طی یک روز کاری با بحران‌های عجیب و غریب زیادی روبرو بشیم؛ بحران‌هایی که تا الان تجربه‌شون نکردیم و نیازمند این هستن که توی سریع‌ترین زمان ممکن حل بشن. پس کنترل استرس برای مدیر پروژه، یه مهارت لازم و ضروریه.

۲-اگر به زمان خودتون اهمیت نمیدین:

اهمیت به زمان یه فاکتور اساسی و به شدت لازم برای یک مدیر پروژه‌ست. تا به حال براتون پیش اومده که یه قرار ملاقات داشته باشید و چند دقیقه دیرتر برسید؟ یا یه قرار کاری مهم رو فراموش کنید؟ مدیریت پروژه یه فرآیند بزرگه که پر از مراحل و موانع متفاوته. یه مدیر پروژه تنها در صورتی می‌تونه پروژه رو به صورت تمام و کمال به هدف اصلیش برسونه که به اصطلاح «قدر ثانیه‌ها رو هم بدونه». شما به عنوان مدیر پروژه، حق هیچ اشتباهی رو در طی فرآیند مدیریت پروژه ندارین و یکی از همین اشتباهات ممنوعه، فراموشی یا تاخیر توی انجام کارهاست.

۳-اگر اولویت‌بندی براتون سخته:

بیاین با هم یه سناریو رو تصور کنیم: فرض کنید یکی از سهامدارای پروژه، درست یکماه مونده به زمان تحویل (یا همون ددلاین)، یه صبح دل انگیز از خواب پا میشه و تلگرامتون رو پر می‌کنه از ایده‌های جدید برای محصولش. البته که این سهامدار عزیز ازتون انتظار داره که این ایده‌ها رو توی همین ورژن اول پیاده کنید. جواب شما چیه؟ چجوری می‌تونین بین این موارد جدید و موردهای قبلی اولویت‌بندی انجام بدین؟ توی اولویت‌بندی به چی فکر می‌کنین؟ کاربران؟ یا ترجیحات سهامداران؟ کدوم جواب درسته؟ کدوم مدل اولویت‌بندی منطقی‌ترینه؟ یکی از اصلی‌ترین مهارت‌های یه مدیر پروژه، اولویت‌بندی نیازهای پروژه‌ست. شما باید یاد بگیرید که هر حرفی درست نیست، هر فیچری به‌جا نیست و هر کاربرد مورد انتظاری منطقی نیست. باید بتونین در سریع‌ترین زمان ممکن بک‌لاگ پروژه‌تون رو تهیه کنین و بعد به نوشتن وظایف بر اساس اولویت‌ها بپردازید.

۴-اگر برای انجام تصمیمات وابسته به بقیه افراد هستید:

توی زندگی شخصی همه‌مون پیش اومده که خیلی وقتا موقع گرفتن یه تصمیم دچار شک شدیم. اکثر مواقع، دلیل این اتفاق وابسته بودن خودمون و قدرت تصمیم‌گیریمون به حرف‌ها و نظرات دیگرانه. خارجیا یه اصطلاح دارن به اسم overthinking. معنی overthinking رو می‌دونین؟ وقتی به یه مسئله بیش از حد مورد نیازش فکر می‌کنیم، بیشتر از ظرفیتش براش وقت می‌ذاریم و ذهنمون رو درگیرش می‌کنیم، داریم «بیش از حد فکر می‌کنیم»

بخشی از این فکرها، ناشی از وابسته بودن قدرت تصمیم‌گیری ما به افراد دیگه‌ست. یه مدیر پروژه توانمند می‌تونه در مواقع نیاز، بدون صحبت با دیگران و فقط با اتکا به خودش، تصمیماتی رو بگیره. این تصمیمات پروژه رو به سمت بهبود می‌برن و در نهایت، پروژه بدون نقص به مشتری تحویل داده میشه.

۵-اگر توی ارتباط برقرار کردن مهارت زیادی ندارید:

بذارید رک صحبت کنم، در طی فرآیند مدیریت پروژه، شما با افراد خیلی زیادی سر و کله می‌زنین؛ از سهامداران اصلی پروژه گرفته تا مشتری نهایی و عوامل اجراییش. بخاطر همینه که توانایی مدیریت صحبت‌ها، مذاکره و برقراری ارتباط یکی از اصلی‌ترین مهارت‌های یه مدیر پروژه‌ست. شما باید بدونید که در چه زمانی نیازمند صحبت با چه افرادی هستید و می‌تونید چجوری این صحبت رو به بهترین شکل ممکن پیش ببرید. در نظر داشته باشید که منظور از بهترین شکل ممکن، رسیدن شما به هدفتون از اون مکالمه‌ست. بد نیست که تا حدی هم از زبان بدن فرد مقابلتون درس بگیرید و سعی کنید بهترین واکنش‌ها رو نشون بدید. در واقع، یه مدیر پروژه بدون مهارتهای ارتباطی، مثل یه پرنده بدون باله!

در پایان و با توجه به همه این نکته‌ها، در نظر داشته باشید که با ایجاد و بهبود مهارت‌های گفته شده در خودتون، قطعا می‌تونین مسیر رشد رو طی کنین و به یه مدیر پروژه درجه یک تبدیل بشین.

نظر شما چیه؟ چه مهارت‌های دیگه‌ای برای یه مدیر پروژه لازمه؟ برام کامنت بذارین.