به تماشای من تویی. شهرساز، تحیلگر داده، عاشق سفال و گیاهان
آیت الله سبحانی در قامت شهرساز
روحانیان فارغ از تجربه و دانش، نقش پررنگی در توسعه و تحولات شهری ایران دارند. آنها گاه از موضع قدرت نظراتشان را از طریق شورای شهر اعمال میکنند یا از طریق موعظههای کلی و شاگردانشان مجرایی برای ظهور مییابند.
امروز آیتالله جعفر سبحانی مرجع تقلید شیعیان اظهار کرد: «از نظر اخلاقی ساخت آپارتمان صحیح نیست چرا که امکان ارتباطات همسایگان را فراهم نمیکند و بچهها در این محیط محبوس شدهاند. حفظ اسلامیت نظام با این انبوهسازیها محقق نمیشود؛ مسکن به صورت ویلایی احداث شود همانطور که سابقا نیز به همین گونه بوده است.»
من میتوانستم بیتفاوت از کنار این اظهار نظر رد شوم اما ترجیح دادم به واسطه سابقه حرفهای و دانش شهرسازیام چند خطی در این مورد بنویسم. هدفم این است که واژگان را از خطر بیمعنایی و مبتذل شدن نجات دهم.
از نظر اخلاقی ...
اخلاق اشاره به نیک و بد، خیر و شر یا درست و غلط امری دارد که به روشهای مختلف سنجیده میشود. اخلاقی بودن ربطی به نوع سکونت بشر ندارد چرا که در طول تاریخ بشر بنابه نیاز و شرایط گونههای متنوع سکونتگاهی را برگزیده. همانقدر که غارنشینی درست و بجا بوده آپارتماننشینی هم درست است چرا که به مقتضای نیاز و تواناییهای تکنولوژیک بشر شکل گرفته.
روش ساخت یا نحوه سازماندهی فضا میتوانند اخلاقی باشند چرا که در رابطه با حقوق همسایگان تعریف میشوند. حتی نوع فعالیتهای داخل ملک هم میتواند موضوعی اخلاقی باشد اما نوع سکونت ورای همه این موضوعات است.
سبک زندگی و امکان ارتباط با همسایگان
ظاهرا آقای سبحانی در جریان سبک زندگی امروزه شهری نیست. برخلاف گذشته، شهرنشینیان وقت زیادی را برای معاشرتهای همسایگی ندارند. سابقا شهر به این وسعت نبود؛ تنوع فعالیتها این اندازه نبود. مهمتر از همه شغل محدودتر و سادهتر بود. پیچیدگی و تنوع زندگی شهری جای زیادی برای روابط همسایگی نمیگذارد.
این روزها گروهها و نهادهای مردمی جای همسایگان را گرفتهاند. گاهی افرادی از قسمتهای مختلف شهر به کوهنوردی یا دوچرخهسواری میروند. این روزها شبکه اجتماعی (Social Media) نقش پررنگتری در تعاملات و ارتباطات بازی میکنند. پس نوع فعالیت و همنشینی آدمها با هم به مکان زندگی رجحان پیدا کرده است.
سبک زندگی عوض شده، اصلا قرار نیست ارتباط با همسایگان به شکل سابق باشد.
محبوس شدن بچهها در آپارتمانها
معماران و طراحان شهری سابقه طولانی در طراحی محلهای همسایگی دارند. به جنبش طراحی Woonerf نگاه کنید که چطور مسیر خودرو را از مسیرهای انسانی جدا کرده تا آدمها کنار هم در آرامش باشند. هدف طراحی جدید ایجاد فضایی برای با هم بودن و لذت بردن از فضای آزاد است. در طراحیهای جدید مشکل اصلی کمتحرکی و خطر اصلی خودرو است. برای همین طرحها به سمت شکل دادن به محیطهای عمومی فعال و پویا رفته است.
به سنگفرش یا مسیر حرکت خودرو در محله نگاه کنید. المانهای متعددی در طراحی رعایت میشود تا محیط برای حضور آدمها امن شود.
این هم عکسی از تصور یک بچه وقتی با ماشین به مدرسه میرسد و وقتی پیاده به مدرسه میرود. با ماشین صرفا مبدا و مقصد مهم هستند اما پیاده جزئیات زیادی مورد توجهاش قرار گرفته.
عکس بالا از اوترخت، یکی از شهرهای هلند است. نگاه کنید مسیر ماشینی ۱۹۷۳ به مسیری پیادهمحور بازطراحی شده. آن تعامل انسانی در چنین فضای شهری شکل میگیرد.
چارباغ عباسی نمونه قشنگ بازطراحی و باززندهسازی فضای شهریست. جایی که تا ۱۵ سال پیش پر از خودرو بود امروز به محل تعاملات و رویدادهای شهری بدل شده. یا میدان شهرداری رشت که من میمیرم براش.
سخن را کوتاه کنم.
جان کلام
ای کاش آقای سبحانی و دیگر علما قبل از اظهار نظر کمی مطالعه میکردند تا لااقل بدانند که نمیدانند.
برای آشنایی با ماهیت محیطهای اجتماعی و شهرنشینی امروز بیشتر آشنا شوید دعوت میکنم کتاب استاد عزیزم، آقای یان گل (Jan Gehl) را مطالعه بفرمائید. شیرین است و خواندنی. حتما لذت میبرید.
مطلبی دیگر از این انتشارات
ابربحران تشیع: فقدان شفافیت مالی در اقتصاد دین
مطلبی دیگر از این انتشارات
شتر گاو پلنگ: واقعیت امروز ایران ما
مطلبی دیگر از این انتشارات
همه چیز به یک تار مو بند است.