به تماشای من تویی. شهرساز، تحیلگر داده، عاشق سفال و گیاهان
رویکرد «راه بنداز، جابنداز» در شهرسازی
«ده نفر بخاطر واژگونی اتوبوس دانشگاه آزاد کشته شدند. ممکن بود من هم یکی از آنها باشم» سیاوش گلشیری، مدرس دانشگاه و نویسنده حرفش را ادامه میدهد: «کارم یک ربع بیشتر طول کشید وگرنه معلوم نبود من هم زنده باشم.» این را به آرامی میگوید، انگار که مرگ حق است و مرده و زنده توفیری نمیکند.
چرا این اتفاق افتاد و چه کسی مسئول است؟ سنگبنای این دانشگاه از ابتدا غیرقانونی بوده است. وزیر سابق راهوترابری آقای خرم بهطور مشخص شهردار آن زمان؛ آقای کرباسچی را مقصر این فاجعه میداند که با قلدری و غیرقانونی زمینهای بالای هزارو ۸۰۰ متر ارتفاع را برای ساخت دانشگاه آزاد تغییر کاربری دادند.
دانشگاه آزاد که با زور و پول مجوز ساخت غیرقانونی ساخت دانشگاه را گرفت، در سالهای بعد زمینهای بیشتری را تصاحب و محدوده دانشگاه را گسترش میدهد. پایینترین دانشکده در ارتفاع ۱۶۰۰ متر و بالاترین دانشکده در ارتفاع ۲۰۰۰ متر قرار دارد. ۴۰۰ متر اختلاف ارتفاع میان بخشهای مختلف دانشگاه گویای نامناسب بودن سایت دانشگاه است. فاصله و مسیر دانشگاه هم ایمن نیست. این دانشگاه با شیبهای غیرمجاز در نقطه ارتفاعی در منطقهای برفگیر و دارای یخزدگی ساخته شده است. وقتی آنجا یخبندان میشود، آدم پیاده هم سر میخورد، چه برسد به ماشین.
در حال حاضر این شعبه دانشگاه آزاد حدود ۴۰ هزار نفر دانشجو و استاد دارد.
خوب حالا که غیرمجاز ساختید، توسعه دادید مسیر دانشگاه را تجهیز میکردید. تامین گارد ریل اطراف مسیر حداقل ایمنی لازم بود. دانشگاه گویا تله کابین را بهترین گزینه جابجایی قلمداد کرده است.
رئیس سابق این دانشگاه میگوید: «ما از سیستمی که برای انتقال دانشجویان با اتوبوس درست شده بود وحشت داشتیم و فلسفه اصلی اجرای طرح تلهکابین هم همین بود. باور کنید من پیشبینی کرده بودم که ممکن است روزی این اتوبوسها بخاطر نقص فنی از بالای درههای خطرناک واحد علوم و تحقیقات به پایین سقوط کنند به همین دلیل با هزینه حدود ۴۵ میلیارد تومان تلهکابین را با اجازه مرحوم آیتالله هاشمی ساختیم که میتواند ساعتی ۲۰۰۰ نفر را جابجا کند و طرح نیز اواخر ۹۵ به اتمام رسید و حتی اوائل ۹۶ آزمایشی راهاندازی شد ولی آقایان به خاطر اینکه این طرح به اسم ما تمام نشود از راهاندازی آن خودداری کردند.»
تلهکابین یعنی اشتباه روی اشتباه.
آنچه برمیآید از صدر تا ذیل دانشگاه آزاد در این فاجعه شریک هستند: روسای قدیم و جدید دانشگاه آزاد، رئیس بخش عمرانی دانشگاه آزاد، رئیس دانشگاه مرکز علوم تحقیقات، رئیس بخش ترابری دانشگاه، راننده اتوبوس.
حالا ما ماندهایم و ورشکستگی سیاسی و علمی. ورشکستگی از این بابت که هیچکدام از مسئولین این پروژه محاکمه نمیشوند و کماکان رویکرد «راه بنداز، جابنداز» قربانی خواهد گرفت.
در نبود نظارت خارجی، آقایان شهامت آن را دارند که به خطای خوب اعتراف کنند؟ به هیچ عنوان. خاندان هاشمی، سیاسیون چپ و راست پرپروتر از این حرفها هستند. جان انسانها برای آنها اهمیتی ندارد و به رویه خود ادامه خواهند داد مگر آن که با فشار افکار عمومی مجبور شوند.
فیلم تصرف عدوانی (غصب) زمینهای دانشگاه آزاد علوم تحقیقات
مطلب مرتبط
مطلبی دیگر از این انتشارات
اعتراض ایرانی: زائیده ارزشهای جهانی یا تحولی در دل خانواده
مطلبی دیگر از این انتشارات
از آمریکا تا ایران: از جرج فلوید تا مهسا امینی
مطلبی دیگر از این انتشارات
روز مرد را به آن کسی که افتاد و دوباره ایستاد تبریک میگویم