به تماشای من تویی. شهرساز، تحیلگر داده، عاشق سفال و گیاهان
از آمریکا تا ایران: از جرج فلوید تا مهسا امینی
به قلم سید علیرضا شبیری
پس از قتل جرج فلوید ۳ پلیس ضارب بلافاصله دستگیر و معرفی شدند. رئیس پلیس عذرخواهی کرد. جلسات دادگاه به صورت علنی، زنده و بدون سانسور از تلویزیون پخش شد و مردم آمریکا از جزئیات باخبر شدند. ضارب خلع لباس و محکوم و بیآبرو شد و به خانواده جرج فلوید ۲۷ میلیون دلار غرامت پرداخت شد.
۲۷ میلیون دلار غرامت
پیکر او شبانه دفن نشد بلکه با مجوز دولت به مدت ۶ روز در ۳ شهر آمریکا با حضور مردم و مقامات سیاسی تشییع و ادای احترام شد. ترامپ فرمان اصلاحات را امضا کرد. افکار عمومی قانع و خشونت برچیده شد. آمریکا سفیدپوست و سیاهپوست را به خودی و غیرخودی تقسیم نکرد و آنها را روبروی هم قرار نداد.
دولت آمریکا برای دهنکجی به سیاهپوستان امت سفیدپوست را به خیابان احضار نکرد تا سرود بخوانند چراکه در جهان توسعه یافته دولت برای همه است نه برای شهروندان درجه ۱ و دولت موظف به جلب رضایت همه شهروندان است. دولت آمریکا خیابان را برای جولان خودیها مصادره نکرد. آنرا در اختیار معترضان و داغداران جرج فلوید قرار داد. دولت آمریکا سیاهپوستان خشمگین را آشوبگر، فتنهگر، نفوذی و عوامل دشمن ندانست و اجازه داد آزادانه و مسالمتآمیز اعتراض و سپس تشییع جنازه کنند. این راهحل کنترل خشونت در جهان موجود و تجربه شده است. همانطور که راهحل تورم و بیکاری و رشد اقتصادی موجود است.
پس چرا همه اعتراضات در ایران به خشونت کشیده میشود؟ مسئله ذینفعان خشونت است. برنده نهایی خشونت سیستمی است که میخواهد وضع موجود را حفظ کند. مسئله بقا است. در سیستم توتالیتر چون خواستههای مردم در اولویت نیستند، اولین اصلاح به مثابه مهره اول دومینو است. دومینو اصلاحات که آغاز شود به سیاستها و اولویتهای ایدئولوژیک میرسد. سیستم توتالیتر میداند در گام نهاییِ اصلاحات باید توسعه و اقتصاد و رفاهِ مردم در اولویت ۱ و بالاتر از اولویتهای ایدئولوژیک قرار گیرد و این خلاف مشی تمامیتخواهی است.
در سیستم مردمسالار چون مردم مبنای حکومت هستند، سیلاب نارضایتی مفید است. نارضایتی از کانال نهادهای مدنی به سمت لایه قدرت و نخبگان سیاسی و احزاب هدایت و به نیرویی برای اصلاح بدل میشود در سیستم توتالیتر به قصد عدم اصلاح، با بیاعتنایی و گفتگو نکردن با مردم، بستن راههای مدنی و تشکّلی و مسالمتآمیز، دو قطبیسازی و عصبانی کردن مردم، سیلاب نارضایتی به سمت خیابان هدایت میشود تا انرژیاش تخلیه شود.
در این ۴۴ سال حتی یک رفراندوم یا مجوز قانونی اعتراض داده نشده است. اینکه به سان اقوام نخستین همه اعتراضات در ایران نهایتا به لشگرکشی وفاداران در خیابان ختم میشود اتفاقی نیست
همانطور که ۴دهه تورم اتفاقی نیست
همانطور که استمرار تحریم اتفاقی نیست
مطلبی دیگر از این انتشارات
ایستادن برای کرامت انسان: ایستادن برابر حامیان علی کریمی
مطلبی دیگر از این انتشارات
فرهنگ عرصه آرامپزی است: لایحه حجاب یا پختِ خورشت ایرانی در ماکروویو
مطلبی دیگر از این انتشارات
از کنار هم میگذریم بیخبر ز ماجرای همیم