به تماشای من تویی. شهرساز، تحیلگر داده، عاشق سفال و گیاهان
شتر گاو پلنگ: واقعیت امروز ایران ما
ما به چه کسی میگوییم گاو؟ و منظور از این که آدمی ذره ذره گاو میشود چیست؟ این سوال بخاطر مشاهده یک مجموعه رفتارهای اطرافم ذهنم را درگیر کرد. دلم نمیآمد رفتارهای خودمان را به این موجود شریف و ارزشمند مقایسه کنم پس فکر کردم شاید واژه بهتری برای توصیف رفتار و اتفاقات پیرامونم پیدا کنم.
اول کمی از فضای ذهنیام میگویم.
سطح فردی: دلت از کجا پره؟
چند روز پیش یک پراید با سه سرنشین جلوی کوچه ما پارک کرد. ماشینها میتوانستند بروند و بیایند اما به سختی. خانم جوان راننده با تعجب و کنجکاوی حرفهایم را میشنید اما واکنشی نشان نمیداد چون مادرش میگفت: «ما همین مغازه روبرویی کار داریم. زود کارمون را انجام میدیم.» دختر دیگر کمی سکوت کرد بعد با لحنی طلبکارانه گفت: «راستش رو بگو؛ دلت از کجا پره؟ چکت پاس نشده؟ با کسی دعوات شده؟ ما خودمون این کارهایم».
هر سه نفر چادری، از همین مردم معمولی، آبرومند و خودخواه. حالا کمی هم ترافیک اینجا سخت شود، به کجا برمیخورد؟ چند وقت پیش هم کسی جلوی پارکینگ خانه پارک کرده بود. اول با ۱۱۰ هماهنگ کردیم. بعد از ۲ ساعت، حوالی نیمه شب مهمانهای یکی از همسایهها خداحافظی کردند، آمدند با بیتفاوتی ماشین را برداشتند رفتند. جالب نبود؟ بیتفاوت.
مشابه این رفتار را در تاکسیها هم دیدهام. سد معبر میکند، با مسافر چانه میزنند و انگار نه انگار. در سطحی بالاتر، بعضی رفتارهای شهرداری به بیتفاوتی دامن میزند.
سطح شهری: کربلا ۱۴۲۶
به همه چراغهای وسط اتوبان تابلو زدهاند: «کربلا ۱۴۲۶». مرکز شهر همین تابلوها هستند. بیش از یک ماه است پارچههای سیاه عاشورا را به نردههای میادین و معابر زدهاند. حسین (ع) کشته شد که شهر ما یک ماه و اندی سیاه شود؟ بیش از یک ماه است ایستگاههای چایی به پا هستند؛ با هزینه شهرداری. چه تناسبی بین قیام عاشورا و خرج از کیسه بیتالمال است؟ قطعا تا اربعین همین آش است و همین کاسه. به کسی هم جواب پس نمیدهند. سرشان زیر است و راه خودشان را میروند.
منِ شهروند ناراضیام. این پروژههای صد من یه غاز با اولویتهای شهر چه تناسبی دارند؟ اصفهان آب ندارد، فرونشست، آلودگی هوا، پروژههای نیمهکاره، تراکمفروشی. شهرداری توان بزرگ فکر کردن ندارد برای همین پشت نقاب دین مخفی شده. «دینی ک به ظاهر به آن مفتخرند را چون پوستینی واژگونه پوشندهاند.» (علی (ع)، نهجالبلاغه، خطبه ۱۰۸) قطعا اگر حسین (ع) زنده بود جلوی این وضعیت آشفته و افراطی میایستاد.
رنگ انداختن کار گاو نیست. آفتابپرست یا بهتر از آن، کار پلنگ است. پلنگها خودشان را بزک میکنند تا با دلبری به نان و آبی برسند.
سطح ملی: شتر گاو پلنگ
در سطح ملی واکنشها به قدری عجیب غریب است که بعید میدانم شبیه گاو، آفتابپرست یا حیوان مشابهی باشد. ۹۱۰۰۰ میلیارد تومان در فولاد مبارکه اصفهان فساد شناسایی شده بعد سطح دغدغه مسئولان ورود خانمها به ورزشگاه است. میلیاردها تومان به نهادهای مذهبی چون جامعه المصطفی پرداخت میشود و در عوض در پی تعطیلی کانون پرورش فکری کودکان و نوجوانان هستند. چرا؟ چون سودده نیست. همین سرمایهگذاری کوچک بر فرهنگ ایران را هم نمیبینند. و در مقابل، این نهادهای مذهبی چه سودی برای جامعه همراه داشتهاند؟ تعداد روحانیان به قدری زیاد شده که مصوب کردهاند هر بانک یک روحانی استخدام کند. آموزش و پرورش مداح جذب کند.
واکنشها به مهاجرت مضحک است. امام جمعه قم گفته مسائل شرعی را در نخبگان تقویت کنیم تا فرارمغزها کم شود. سردار کوثری علت مهاجرت فرزندان مسئولان را پیشرفت کشور دانسته. دولت وثیقه خروج از کشور دانشجویان علوم پزشکی را چندین برابر کرده.
مسئولان ایران از یک تحلیل ساده و منطقی عاجز هستند. مسئولین ایران عامدانه، بیتفاوتی و آشفتهگویی را پیش گرفتهاند. فارغ از این که جامعه با شیب ملایمی رو به افول است. به عنوان مثال، در ۱۰ سال گذشته، خودکشی در ایران با یک شیب ملایمی افزایش یافته. امسال از متوسط جهانی فراتر رفت.
در همین زمان کشورهای حاشیه خلیج فارس با سیاستهای درست زمینه رشد و جذب نیروهای مستعد ایرانی را فراهم کردهاند.
خلاصه کلام
سخن کوتاه کنم. تشبیه رفتارها و واکنشها به گاو بیانصافیست. استفاده از یک موجود خیالی برای توصیف ناهنجاریهای جامعهمان به واقعیت و انصاف نزدیکتر است.
مطلبی دیگر از این انتشارات
زن زندگی آزادی؛ مراد من از آزادی چیست؟
مطلبی دیگر از این انتشارات
زندگی با آدمهای مذهبی سخت است
مطلبی دیگر از این انتشارات
تغییرات اجتماعی و انتظارات جدید دینی