پارادوکس حجاب اجباری قانونی

اسلام با سرکشی و طغیان شکل گرفته است. در ابتدای امر احترام به بت‌ها امری قانونی و الزامی بود اما حضرت محمد اجتناب کرد. بعدا که اصول اسلام اعلام شد مجازات‌های سختی برای مسلمانان تازه‌کیش وضع شد؛ آن‌ها را به میان کوه‌های بی‌آب و علف ابیطالب راندند اما آن‌ها زیر با حرف زور نرفتند. علی (ع) به فرزندش محمد بن حنفیه می‌گوید: «کوه‌ها ممکن است تکان بخورند؛ از جا کنده شوند؛ تو از جا کنده نشو.»

قانون احترام به بت‌ها

آن‌ها با سرسختی، مخفیانه یا آشکار به سمت این دین آمدند؛ سه سال استقامت در شعب ابی‌طالب لحظه لحظه‌اش سنگین و سخت بود؛ سه سال در یک دره‌ای در مجاورت مکه، بدون آب، بدون گیاه، بدون تجارت، در زیر آفتاب سوزان. تصور کنید مسلمانی را که بچه‌اش در مقابل چشمانش می‌میرد. چقدر گرسنگی کشیدند. چه لحظات سخت بیماری را سپری کردند. شخصیت‌های مهمی در این دوران مردند اما تسلیم نشدند.

حضرت محمد و پیروانش با تحمل هزینه هنگفت، قانون را تغییر دادند. بله، به حکم انسانیت و شرافت باید جلوی قانون ظالمانه و ناعادلانه ایستاد.

پیروان همین دین اسلام که قانون ظالمانه قریش را کنار زدند، امروز از قانونی بودن حجاب اجباری دم می‌زنند. به مخالفان می‌گویند: «حجاب قانون است. به قانون عمل کنید.» رفتار این‌ها به قریش شبیه است یا حضرت محمد؟

قانون استادیوم نرفتن خانم‌ها

ذات قدرت همین است. کسی که در قدرت است دیگران را به اطاعت از قانون دعوت می‌کنید. ذره‌ای عقب‌نشینی و کوتاه آمدن به منزله شکست است. با بالا رفتن هزینه‌ها کم کم کفه ترازو به سمت دیگر می‌چربد!

نمونه‌اش استادیوم رفتن خانم‌ها که مراجع اسلام موضع سفت و سختی در برابر آن داشتند. بعد از کش و قوس‌های بسیار، نهایتا «شورای عالی امنیت ملی» ورود زنان به ورزشگاه‌های فوتبال را تائید کرد. چنین ممانعتی از ابتدا هم خنده‌دار و شوخی بود. اما خوب زندگی همین است.

جنبش خزینه: دفاع از خزینه در برابر دوش و شیر آب

مذهبی‌های ایران ممنوعیت‌های جالبی دارند. در دورهٔ پهلوی یکم جنبش خزینه برای حفظ حمام‌های سنتی شکل گرفت. برخی مذهبیون ایران با تصور این که آب دوش و حمام پاک نیست، از خزینه‌های چرک دفاع می‌کردند. امروزه ما براحتی حمام می‌رویم و دوش یک چیز عادی‌ست.

این مذهبیون حزبی به نام «حزب خزینه» تأسیس کردند و استفاده از دوش به جای خزینه را از مظاهر غرب‌گرایی اعلام کردند. این افراد آب خزینه را به اصطلاح «کرّ» می‌دانستند و غیر آن را تحت عنوان آب قلیل یاد می‌کردند . آن‌ها می‌گفتند که منع خزینه «غیرشرعی» است و با آبی که از شیر آب می‌ریزد نمی‌توان غسل کرد. برخی روحانیون به دلیل مخالفت با رضا شاه ممنوع کردن خزینه «عمل خلاف شرع رضا شاه» اعلام کردند . آن‌ها آب «کرّ» را آبی می‌دانستند که «در سه و نیم وجب در سه و نیم وجب در سه و نیم وجب باشد. در چنین آبی می‌توان وضو گرفت و غسل کرد ولو در آن حیوانی یا انسانی ادرار کرده باشد. به شرط آن‌که عین نجاست در آن دیده نشود و پس از ادرار، آب از خزینه سر زیر شود.»

روزگاری در ایران دوش و شیر آب از مظاهر غربی بوده :))

قانون‌هایی برای شکستن

مهم‌ترین قانون‌شکنی بشر ایستادن در برابر برده‌داری بوده. از شرق تا غرب، برده‌ها جزئی از اموال بودند و با مرگ صاحب به ارث می‌رسیدند. از درخشان‌ترین لحظات تاریخ بشر ایستادگی و جنگ با صاحبان و قوانین برده‌داری بود. چند سده طول کشید تا نهایتا به سرانجام رسید.

قوانین تبعیض نژادی از دستاوردهای مهم بشریت است. آن زمان صندلی اتوبوس‌ها برای سفیدها بود. رزا پارکس روی صندلی اتوبوس نشست و حاضر نشد جایش را به سفید پوستان بدهد. او محاکمه و زندانی شد.

حرکت شجاعانه او رسانه‌ای شد که به اعتراضات گسترده در امریکا انجامید. سیاهان برای مدت یک سال اتوبوس‌های شهری را تحریم می‌کنند تا نهایتا جداسازی صندلی‌های اتوبوس غیرقانونی اعلام می‌شود. این نخستین دستاورد مبارزه سیاهان بود که بعد تحت رهبری مارتین لوتر کینگ به جنبش وسیع و سراسری مبدل گشت. در نتیجه ایستادگی سیاهان، در سال ۱۹۶۴ قانون حقوق مدنی تصویب و هرگونه تبعیض‌نژادی در امریکا ممنوع اعلام گردید.

ممنوعیت‌های زنان در ایران

زنان در ایران شبیه به وضعیت سیاهان در آمریکاست. از دید جامعه و قانون‌گذار مذهبی و سنتی مال و اموال مرد حساب می‌شوند.

اخیرا یکی از روحانیون، سید رضا اکرمی گفته است: «زنِ باحجاب صاحب دارد و صاحبش هم شوهرش است. اما خانم بی‌حجاب وِل و رها است. یعنی معلوم نیست، متعلق به چه کسی است؟ متعلق به شوهرش است؟ متعلق به نامحرم است یا متعلق به چه کسی است؟»

برای این که زن‌ها آدم شوند و حقوق انسانی پیدا کنند باید ایستادگی کنیم. بعضی از قوانین خانم‌ها عمیقا ضدانسانی و ظالمانه هستند. مثلا قانون منع دوچرخه‌سواری و موتورسواری خانم‌ها. کجای دنیا قانون مشابهی پیدا می‌کنید؟

حجاب اجباری هم از قوانین نادر و عجیب ایران ماست. در کشورهای اسلامی، به جز افغانستان نمونه آن را پیدا نمی‌کنید. موافقان آن را قانون الاهی می‌دانند. به نظرم سایر کشورها که این قانون الاهی را ندارند شریف‌تر و انسانی‌تر زندگی می‌کنند. پوشش زن‌های عراقی را با ایرانی‌ها مقایسه کنید.

البته به زودی این قانون تغییر می‌کند. همان طور که قانون استادیوم رفتن تغییر کرد. همان طور که قانون بت‌پرستی، همان طور که برده‌داری و نژادپرستی. به حکم انسانیت و شرافت باید جلوی قانون ناعادلانه ایستاد. مثل حضرت محمد، مثل رزا پارکس، مثل ویدا موحد و مثل نیلوفر حامدی، مثل بسیاری از زنان شجاع ایران.