یک هندی، نخست‌وزیر انگلیس شد، ما در فکر حفظ سنگر سلف

دانشگاه شریف

دانشجویان شریف برای کنار هم غذا خوردن می‌جنگند، شعار می‌دهند. مسئولین دانشگاه می‌گویند: «این خط قرمزشان است. نباید شکسته شود.» در دانشگاه گاها میزهای کتابخانه را هم جدا می‌کنند مبادا که پسر و دختر در کتابخانه کنار هم ننشینند.

فقط یک ذهن مریض زن و مرد را در کتابخانه یا رستوران از هم جدا می‌کند. مسئولان عزیز، در همه جای این کشور زیبا مردان و زنان با متانت و ادب کنار هم غذا می‌خورند، چه در رستوران، چه در کافه یا پارک. کنار هم راه می‌روند. خرید می‌کنند. هیچ اتفاقی نمی‌افتد. کنار هم سوار تاکسی یا اتوبوس هستند. در ذهن مریض‌تان چه می‌گذرد که همه را از هم جدا می‌کنید.

چه بر سر دانشگاه آمده که چنین موضوعاتی پیش‌پاافتاده‌ای می‌شود «خط قرمز».
«قبل از ناآرامی‌ها افرادی را در خیابان دیدم که لخت مادرزاد بودند.» مصطفی میرسلیم  - کاریکاتور: هادی حیدری
«قبل از ناآرامی‌ها افرادی را در خیابان دیدم که لخت مادرزاد بودند.» مصطفی میرسلیم - کاریکاتور: هادی حیدری


سال‌هاست دانشجویان شریف به مانند هتل می‌آیند درس می‌خوانند و خارج کشور می‌روند. صدایی از این مسئولان درنیامد. حالا برای کوچکترین حقوق انسانی خط قرمزشان آشکار شده. فقط امام صادق دانشگاه و امام حسین مرجع مسئولان است و بس.

«سنگر سلف»  - عکاس را نمی‌شناسم اما حقیقتا عکس تاریخی گرفته.
«سنگر سلف» - عکاس را نمی‌شناسم اما حقیقتا عکس تاریخی گرفته.


پارلمان بریتانیا

خبر تکان‌دهنده است؛ ریشی سوناک، شهروند بریتانیایی هندی‌تبار، تایید ۱۰۰ نفر از نمایندگان حزب محافظه‌کار پارلمان را کسب کرد. او پیشتر نماینده پارلمان و وزیر خزانه‌داری بریتانیا بود.

قبلا من با انتخاب صادق‌خان به سمت شهردار لندن غافلگیر شده بودم. پدر او راننده اتوبوس ساده بود که برای نجات جانش از هند به بریتانیا مهاجرت کرد. حالا صادق خانِ مسلمان شهردار پایتخت بریتانیا و یکی از مراکز برجسته تجارت و سیاست دنیاست.

انگلستان سالانه نیم درصد بودجه ناخالص ملی‌اش را برای تاوان استعمار به هند می‌دهد. همه خوب می‌دانید رابطه هند و بریتانیا به چه شکل بود؛ می‌دانید چقدر بریتانیایی‌ها مغرور و باهوشند. حالا یک هندی‌تبار به بالاترین سطح مدیریت کشور رسیده. باورنکردنی‌ست. عجب سازوکار محکم و شفافی ایجاده کرده‌اند که از نخست‌وزیری یک هندی‌تبار ناراحت نمی‌شوند.



به امید خدا ما هم ساختار سالم و برابر می‌سازیم. امیدوارم این موضوعات پیش‌پافتاده را حل کنیم تا برای نسل بعد دوچرخه‌سواری یا موتورسواری زنان یا سلف مختلط عادی و طبیعی باشد. فکرشان بر اهداف عالی باشد. امیدوارم در سال‌های بعد اسناد هسته‌ای کشور را سرقت نکنند و ما دست و پا بسته شرمنده باشیم که نتوانستیم از میراث و سرمایه کشور محافظت کنیم.

وظیفه دانشجویان شریف و همه دانشجویان بیداری ایران است. ممنون که به جای مهاجرت به ساختن ایران فکر می‌کنید. قدردان همه‌تان هستم و با تمام وجود و جان در کنارتانم.

با مهر و امید