تحلیل ریک و مورتی(1)- توالت شاهانه ریک سانچز

فعل دفع تنها باقیمانده لذت نوزادی است که تقریبا برای ابد سرکوب شده. تمام آنچه نیازهای بدنی ماست، در قالبهای استعلا یافته حیات خود را ادامه داده‌اند. از خوردن، در باشکوهترین رستورانها تجلیل میشود و جنسیت، در عشق، عقدبندان و عروسی مجال ظهور مییابد و مورد تحسین واقع میشود. اما در مورد ریدن چه؟ آیا جامعه بشری هنوز توانسته بنحوی برای دفع حرمت قائل شود و آن را مورد احترام قرار دهد؟ یا هنوز این عمل نه در «پستوی خانه» بلکه در دستشویی دومتری خانه، پشت در پنهان باید شود؟

خالی کردن اندرون شکم، در طول تاریخ هرگز کمترین احترامی نیافته است. هرچقدر که جلو رفته ایم، شاید خوردن و سکس آزادتر شده باشند، اما ریدن هرگز طعم آزادی را نچشیده است. تنها جلوه سرکوبی خوراک، تحریمهایی بود که برخی مذاهب بر خوردن وضع میکردند. تحریمهای غذایی مذاهب مدتهاست که دیگر نیرویی ندارند. شکلهای مختلف رابطه جنسی امروز آزادند؛ و مادامی که کودکان و افراد بدون توافق را هدف قرار ندهند، از هفت دولت آزادند. اما آیا میشود بر سر در ورودی لندن رید؟ بی آنکه تحت تعقیب اسکاتلندیارد قرار گرفت؟

رینندگان خجل در مقابل ستایشگران ریدن‌اند. آنها میخواهند این تجربه را والایش بخشند و آن را پاس دارند. این زیاده خواهی حرمت برای تخلیه روده، مکانیسمی است مسری، بزرگتر کردن تحریم گه تا تخطی کردن از قانون بهداشت لذتی بیشتر تولید کند. یک تشکل واکنشی برای سرایت لذت به موقعیتهای جدید از طریق بزرگتر کردن حیطه قانون و سپس زیر پا قرار دادن آن.