دور از خشم و پناه برن به عشق(قسمت2)


: Akio نویسنده
: Akio نویسنده





بعد از 2 روز طاها و ستاره همدیگررا دیدند و در مورد اون دعوا با هم دیگه دعوا نکردند و مزرت خواهی کردند طاها به ستاره گفت: قول بده هیچوقت باها قهر نکنی ستاره به طا ها گفت تو هم قول بده منو هیچ جا نکاری طاها خندید و گفت عزیزم برام کار پیش اومد و برام امدن که نبود ستاره و طاها رفتن بیرون کنار دریا و برای خودشون خوش بودن ستاره به طاها گفت طاها تا کی باید اینجوری ادامه بدیم طاها گفت تا هر وقتی که خانواده ها راضی بشن طاها تو خرید همه ی کار ها به ستاره کمک میکرد و کنار اون بود عاشقانه همدیگر را دوست داشتند تا اینکه یک روز ستاره مریض شد اخه اون کرونا گرفته بود به طاها گفت تا یک مدت به دیدن من نیا تا کرونا نگیری اما کو گوش شنوا طاها یک روز به ستاره زنگ زد بیا ببرمد دکتر ستاره اومد بیرون با ماسک و دسکش از طاها فاصله نگرف اما طاها فاصله نگرفت و پرید بغل ستاره گفت ستاره: من تنها جایی که به ارامش میرسم بغل تو هستش لطفا تو از این دریغ نکن ستاره گفت اگه کرونا گرفتی چی خانواده تو هم الوده کرنا میشن طاها گفت ستاره خونه نمیرم پیش تو میمونم ستاره گفت پدر مادرم اجازه نمیدن تو خانه ما بمانی طاها گفت توی کوچتون سوار ماشینم میمونم تا تو خوب بشی با اینکه طاها ستاره را بوسید و بغل کرد طاها کرونا نگرفت فردای اون روز طاها کلی میوه خریدو به ستاره پیام داد بیا میوه خریدم ستاره اصلا حال نداشت تا بره میوه رو از دست تا بگیره طاها میوه ها را گرفت و نشست توی ماشین و منتظر ماند یک دفعه دیدیک انبو لانس جولوی درخانه ستاره امد ناگهان دبد که ستاره رو دارن میبرن بی مارستان طاها اشک از چناش جاری شد و پشت انبلانس راه افتاد وبه بیمارستان رفتو دید که بخش مراقبت های ویژه ستاره را بردند طاها بیشتر از ستاره درد میکشید و ناراحت بود و نگران بود داشت دعا میکرد خدایا ستاره را از من نگیر من بودن ستاره دیوانه میشم یا میمیرم. طاها بعد چند ساعت از پرستارپرسید حال ستاره چطور هست پرستار گفت خداروشکر به موقع اوردینش حالش خوبه طاها از بس خوشحال شده بوداشک شوق میریخت.)

ـــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ

خوب دوستان اینم از قسمت دومش لایک و کامنت فراموش نشه دوستان ادرس پیج من??به دوستانتان معرفی کنید. https://virgool.io/d/cplbg4sv7obt/edit

(◍•ᴗ•◍)✧*

نویسنده: Akio (●♡∀♡)