روانشناسی بازیها در روابط انسانی
تا حالا شده متوجه بشید که در ارتباطاتتون از الگویی تکراری پیروی میکنید؟
یا تا حالا شده متوجه بشید که اعضای خانواده یا دوستانتون در شرایط مشخصی، رفتارهای کاملا قابل پیشبینی و مشخص از خود نشون میدن؟
تا به حال این جملات رو شنیدید:
"تا به بچم میگم درستو بخون، میره تو اتاقش درو محکم میبنده"
" تا به فلانی میگم حالت چطوره؟ شروع میکنه از درداش نالیدن"
اولین بار آقای اریک برن روانشناس کانادایی در کتاب بازیها نظریه ای به نام نظریهی "بازی ها" رو مطرح کرد. اریک برن در این کتاب توضیح میده که شخصیت هر انسان از سه بخش تشکیل شده: کودک، والد و بالغ. برن مشکلاتی که در زمینهی ارتباطات انسانی به وجود میاد رو حاصل غلبهی بیش از حد یکی از این سه سطح در زندگی میدونه. برای مثال اگه زن برای شوهر در اکثر مواقع یک والد باشه و نه یک بالغ، باعث میشه که بخش کودک شخصیت شوهر بیدار بشه. این کودک میتونه کودکی لوس و غرغرو باشه یا یه کودک حرف گوشن کن و ضعیف، اما هر چی که باشه، قطعا یک بالغ مستقل و منطقی نیست. البته این موضوع هیچوقت یک طرفه نیست. کودک که بخش غالب شخصیت اقای شوهر در ارتباط با زنان بوده به سمت زنی جذب شده که بخش غالب شخصیتی والد رو داشته. در واقعا کودک، والد رو انتخاب کرده! هر چند که بالغ اصلا از این انتخاب راضی نیست اما رابطه تا زمانی که به نیازهای کودک و والد پاسخ داده بشه ادامه خواهد داشت.
برن معتقده مادامی که تبادلها مکمل هم باشند، یعنی کودک با والد و والد با کودک حرف بزنه، ارتباط ادامه پیدا میکنه اما زمانی که ارتباطها مکمل نباشند، یعنی کودک مرد والد زن رو خطاب قرار بده اما بالغ زن، بالغ مرد رو خطاب قرار بده ارتباط با مشکل مواجه میشه.
برای درک بهتر رفتارهای کودک- والد-بالغ در بزرگسالان، به این مثال توجه کنید (مثال از متن کتاب انتخاب شده):
+ "شاید بد نباشه به دکتر مراجعه کنی تا بفهمیم چرا این اواخر اینقدر زیاد مشروب میخوری" یا
+ "عزیزم، میدونی دکمه سر دستهای من کجاست؟
هر دوی این جملات از سمت بالغ شخص اول پرسیده شده و جواب بالغ شخص دوم میتونه جملات زیر باشه:
- " آره، شاید بد نباشه، خودم هم خیلی دلم میخواد بفهمم چرا" یا
- "روی میز"
این ارتباط در سطح بالغ_بالغ اتفاق افتاد. اما اگر شخص دوم از کوره در بره جوابها میتونه به این شکل باشه:
+ "تو همیشه فقط عیبهای منو میبینی! درست مثل بابام" یا
+ " هرچیزیو که گم میکنی منو بازخواست میکنی!"
ارتباطی که شخص دوم با شخص اول برقرار کرد از نوع کودک-والد بود.
ارتباطی که در اون بالغ شخص اول، بالغ شخص دوم رو خطاب قرار داد اما کودک شخص دوم، به بالغ شخص اول جواب داد. این نوع از ارتباط، به نام ارتباط متقاطع شناخته شده و بیشترین مشکلات اجتماعی دنیا رو به وجود آورده!
در ادامه کتاب برن به معرفی و تحلیل بازیها پرداخته، برن، بازی رو اون دسته از ارتباطاتی میدونه که هدفی پنهانی دارند. برای مثال فردی که یکی از مشکلاتش رو برای شما میگه و برای هر راه کاری که بهش میدید بهونه ای توی آستینش داره قطعا به دنبال برقراری ارتباط موثر با شما نیست. اون داره بازی میکنه! بازی ای که آقای برن اسم اون رو بازی "آره، اما" گذاشته
_سرم درد میکنه
+چرا یه قرص نمیخوری؟
_اره، اما معده م حساسه
+یکمی بخواب
_ اره، اما خوابم نمیبره
+فقط چشماتو ببند
_ آره، اما نمیتونم ذهنم آشفته س
در این بازی، سوالها و مشکلاتی که مطرح میشن واقعا مشکلاتی از سمت بالغ نیستند و فرد به دنبال راهکاری برای حل اونها نیست بلکه هدفی پنهانی رو دنبال میکنه که اون هدف، رسیدن به سکوتیست که در اغلب موارد در انتهای این نوع از مکالمهها اتفاق میفته. این سکوت به معنی پیروزی فرد شروع کنندهی بازیه.
در واقع فرد خودش رو در غالب کودکی که نمیتونه مشکلاتش رو حل کنه عرضه میکنه تا راهنمایی و مشاورهی یک والد رو به دست بیاره و بعد با رد کردن تمام اون مشاورهها والد رو شکست بده! یکی از انگیزههای درونی برای شروع این بازی، ترس از زمان بی ساخت معرفی شده. یعنی زمانی که هیچ کدوم از طرفین حرفی برای گفتن نداشته باشند و یکی دیگه از انگیزههاش میتونه ترس از تسلیم شدن باشه.
برن توی این کتاب،بازیهای زیادی رو معرفی میکنه و برای ملموس تر کردن اونها اسمهای جالبی روشون گذاشته. این بازیها شامل:
" بازم خراب کردم"
" من فقط میخواستم کمک کنم"
" دیدی من چقدر سعی کردم"
" ببین مجبورم کردی چیکار کنم"
" بهت نشون میدم"
" همه میخوان دخل آدمو بیارن"
و کلی بازی دیگه ست که مطمئنم همهمون حداقل یک بار اونها رو بازی کردیم
لازمه که بازیها رو بشناسیم چون بعضی از بازیها ممکنه یک عمر طول بکشند و بعضی از اونها واقعا میتونن عذاب دهنده باشن. علاوه بر این، بازیها مانع از ارتباط واقعی و صمیمیت میشند. در حالی که هیچ چیز در ارتباط نمیتونه از صمیمیت ارزشمندتر و لذت بخشتر باشه. اگه ما از بازیهایی که میکنیم و موانعی که بر سر راه ارتباطاتمون هست آگاه نباشیم ممکنه هرگز نقاب بازیها رو از روی صورتمون کنار نزنیم و هرگر نتونیم به لذت عمیق و واقعی صمیمیت دست پیدا کنیم.
توی نسخه صوتی قسمتی از این کتاب رو خوندم.
مطلبی دیگر از این انتشارات
پس خدا کجاست؟!
مطلبی دیگر از این انتشارات
مزایای نرم افزار حسابداری ابری
مطلبی دیگر از این انتشارات
پروژه سرچ باکس با php