نویسنده، شاعر و داستاننویس. روانشناس_مدرس نویسندگی خلاق برای نوجوانان و بزرگسالان
ویرگول
این اولینباری است که وارد ویرگول میشوم.
نمیدانم چرا اینقدر دیر ویرگول را کشف کردم. مگر من خودم را با گوشی خفه نکرده بودم. مگر فضای مجازی خانه دوم من نبود. پس چرا این همه دیر ویرگول را پیدا کردهام.
شاید این یک هشدار است برای من ، برای تو که درست مثل من هستی و گوشی از دستت نمیافتد.
خودت را با اینستاگرامگردی خفه نکن. با خودم هستم. نگران نشو. اگر این هشدار را میخوانی و نگرانی برای خودت، برای کتابهایی که نخواندی برای متنهایی که هنوز ننوشتهای، برای زندگی خوبی که هنوز نساختهای به خودت بیا و بیا بهم قول دهیم که حداقل روزی بک ساعت کتاب بخوانیم. حداقل روزی یک ساعت بنویسیم. حداقل روزی یک ساعت فکر کنیم.
بچگیهای ما پر از فکر بود. پر از لحظاتی بود که هیچچیزی برای سرگرم شدن وجود نداشت. مثل حالا نبود که بچه یک ساله به گوشی بیشتر نیاز دارد تا گهواره و عروسک و ماشین.
دلم میخواهم به آن روزهای طلایی زندگیام برگردم. به روزهایی که با خواندن خودم را خفه میکردم. آنقدر مینوشتم که کاغذهایم تمام شود. جوهر خودکارم خشک شود.
حالا که ویرگول را پیدا کردهام میخواهم روزی یک بار اینجا بنویسم.
خیلی چیزها عوض شده و البته من آن مژگان روزهای قبل نیستم.❤?
مطلبی دیگر از این انتشارات
اصل شو وصل شو - قسمت هفتم/مرگ شادمانه -قسمت دوم/کار عمیق - قسمت هفتم
مطلبی دیگر از این انتشارات
خدا و ئیل هایش
مطلبی دیگر از این انتشارات
تنتن در کشور شوراها