طرحی نو در اندازیم

همه در کنار هم می‌خواهیم کار کنیم؛ نه کسی بالاتر است و نه پایین‌تر!
همه در کنار هم می‌خواهیم کار کنیم؛ نه کسی بالاتر است و نه پایین‌تر!


در یادداشت دیگری که از طرف تیم روبه‌راه در ویرگول نوشتم، توضیح دادم که دو ان‌قلت اساسی به نظم رایج شرکت‌های تجاری و فناوری داریم:

  • یکی بحث اصل بودن سرمایه که بازاری‌اش می‌شود پول پول می‌آورد، یعنی یک عده در یک سازمان مشغول کار هستند و کار سازمان را جلو می‌برند ولی یک عده دیگر که پول خوبی داشته‌اند و سهام‌دار سازمان هستند، سود کار آن عده دیگر را صاحب می‌شوند.
  • یکی هم رابطه کارمندی و کارفرمایی بین اعضای سازمان، یعنی در یک مجموعه همه افراد در یک سطح نیستند و یک‌سری افراد دستور می‌دهند و کار می‌خواهند و ددلاین و KPI و ... را مشخص می‌کنند و بقیه هم باید کار کنند و به آنها برسند تا آخر ماه حقوق‌شان واریز شود و به زندگی‌شان برسند.


نشستیم دور هم و کمی فکرهایمان را روی هم ریختیم تا ببینیم بدیل و جایگزینی می‌توانیم برای این سیستم پیدا کنیم یا نه؛ به این نتیجه رسیدیم که اگر قرار است اعضای سازمان کارمندان یک‌سری آدم کارفرما نباشند و سود زحمت‌شان را سرمایه‌دار نبرد، باید سهام داشته باشند. داشتن سهام باعث می‌شد

  • اولا در سود مجموعه شریک باشند،
  • دوما در تصمیم‌گیری‌های مجموعه مشارکت داشته باشند
  • و سوما نسبت به دارایی مادی و معنوی مجموعه حق مالکیت داشته باشند.


برای رسیدن سهام به همکاران یک مجموعه چند راهکار به نظرمان رسیده که اینجا می‌نویسم:


ایده‌های خام و امتحان نشده (۱)

اولین راهی که به نظرمان رسید این بود که هر عضو سازمان در هرماه بتواند درصدی از حقوقش را به انتخاب خودش به سرمایه سازمان اضافه کند و از این طریق سهام‌دار شود. مشکل اصلی این روش آنجاست که فردی که پول بیشتری دارد و هشتش گرو نه‌اش نیست، قطعا درصد بیشتری از حقوقش را می‌تواند به سهام تبدیل کند و فردی که کمتر دستش به دهانش می‌رسد، مجبور است همه یا درصد زیادی از حقوقش را دریافت کند و در نتیجه عملا سهام‌دار نمی‌شود. به همین خاطر دوباره همان آش است و همان کاسه «پول پول می‌آورد».


ایده‌های خام و امتحان نشده (۲)

روش دومی که به ذهن‌مان رسید و حداقل مشکل روش قبلی را نداشت، این بود که حقوق هر فرد در هر ماه به طور کامل پرداخت شود ولی درصد مشخصی از حقوق او که در قرارداد بین او و سازمان تعیین شده، هرماه به ارزش مجازی شرکت افزوده و با توجه به آن درصد سهام اعضای سازمان محاسبه گردد.

مثلا فرض کنید در ابتدای این ماه ارزش واقعی سازمان 100 میلیون تومان است و 5 نفر در سازمان مشغول فعالیت هستند و حقوق هر کدام از آنها به ترتیب 6، 6، 5، 5، 5 و 4 میلیون تومان. قرار است 10 درصد حقوق هر فرد به صورت مجازی به ارزش سازمان اضافه شود و در نتیجه ارزش مجازی سازمان در پایان ماه 103.1 میلیون تومان می‌شود و اعضای سازمان در این ماه به ترتیب 0.6، 0.6، 0.5، 0.5، 0.5 و 0.4 میلیون تومان به این ارزش اضافه کرده‌اند. با توجه به سهام قبلی افراد و این میزان افزوده به ارزش مجازی سهام جدید آنها محاسبه می‌شود.

در این مکانیزیم اگر فردی در سازمان مشغول به کار نباشد و فقط پول به سرمایه سازمان تزریق کرده باشد، بدیهی است که با گذشت زمان سهامش کاسته شده و در نهایت به صفر میل می‌کند و تقریبا همان چیزی است که می‌خواهیم.

نقطه ابهام اصلی این مکانیزم رابطه بین ارزش مجازی و ارزش واقعی‌ست. ارزش سهام یک مجموعه موقع خرید و فروش و روی میز معامله مشخص می‌شود. ارزش مجازی که ما هرماه محاسبه می‌کنیم، ممکن است در عمل با ارزش واقعی تفاوت زیادی داشته باشد. این مسئله چقدر می‌تواند برایمان مشکل‌ساز شود؟ هرچند وقت یکبار ارزش واقعی را حساب کنیم و با توجه به آن ارزش مجازی را به‌روز نماییم؟


راهکارهای بهتری برای رفع مشکلات و نواقص این سیستم به نظرمان رسیده که در پست‌های بعدی برایتان می‌نویسم. خوشحال می‌شوم اگر نظرت و نقد و پیشنهاد و تجربه‌هایتان را برای ما بنویسید و در این راه کمک‌مان کنید.


تیم روبه‌راه