اعتماد

اعتماد ، از زمانیکه به این دنیا میایم تا زمان مرگمان درحال اعتماد کردن هستیم . زمانی که متولد میشویم و از رحم مادر جدا میشویم به زندگی اعتماد میکنیم و بعد ها به ادمای این زندگی. من مطمعنم هممون تاحالا بی اعتمادی دیدیم ، اعتماد کردیم و از اعتمادمون سو استفاده شده ولی باز هم اعتماد کردیم کلا ما آدما میل به اعتماد کردن داریم.
اخه بدون آن هم زندگی جریان پیدا نمیکنه گاهی آدم نیاز داره سفره ی دلشو وا کنه گاهی نیاز داره با یکی وقت بگذرونه خالصانه عشق بورزه و عشق دریافت کنه و همه ی اینا بدون اعتماد کردن نمیشه .
اعتماد کردن هم سخته و هم زیبا.
مطلبی دیگر از این انتشارات
ویرگول در آغوشم گیر؛ میخواهم برگردم
مطلبی دیگر از این انتشارات
صد بار گفتم، وقتی از اتاق بیرون میای، چراغ اتاق رو خاموش کن
مطلبی دیگر از این انتشارات
ایکاش میشد گفت...